10:0 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 حرف نزدن که بلدید؟!

مشکل ما در این کشور همین «طیره عقل» یعنی حرف نزدن در موقعی که باید حرف زد و حرف زدن در موقعی که باید حرف نزد، می باشد.البته منظورم حرف زدم عوام نیست که عوام الناس اگر روزی میلیون‌ها حرف به قول سریال برره از خود «در کنند» خیلی به جایی بر نمی‌خورد بلکه درد ما بیشتر در ساحت «کلام الملوک» هاست که معمولا در هر کشوری «ملوک الکلام» نیز می‌شوند و بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.

 اخبار عمومی
ابطحی: الان دقیقا وقت ‎مذاکره با آمریکایی است که فهمیده نیروی نظامی ایران شوخی نیست
وزیر آموزش و پرورش: برای بازگشایی مدارس در مهرماه، سناریوی بازگشایی آرام، ترکیبی و مجازی تدوین شود
نبویان، نماینده مجلس: چرا در کفش بازرسان آژانس، زمانی که در مراکز هسته‌ای ما بازرسی بدنی می‌شوند، «ریز تراشه» پیدا می‌شود؟
ادعای اکسیوس : مسکو به‌طور خصوصی ایرانی‌ها را به پذیرش «غنی‌سازی صفر» تشویق کرده است
عارف: اکنون نظر حاکمیت کماکان انجام مذاکره با اقتدار است
حمله جواد لاریجانی به اظهارات اخیر پزشکیان: تاسف برانگیز است
اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس ( کواکبیان)
زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست
کاظم جلالی: دانش هسته‌ای ما با موشک‌ نابود نمی شود؛ اراده مان قوی تر می شود
علی لاریجانی: در حال بررسی پیام واشنگتن برای آغاز مذاکرات هستیم ؛ هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم
توجیه رضا عاشری بعد از درخواست ترور پزشکیان: من آدم طنازی هستم!
رائفی‌پور: شما رو به خدا دروغ پخش نکنید کدام اف ۳۵؟
کارزار پرستو فروهر علیه صدراعظم آلمان
چه کسانی از مصاحبه رئیس جمهور خشمگین شدند؟
اذعان اسرائیل: موشک ایرانی به دفتر نتانیاهو اصابت کرد
محمد مهاجری: درخواست رهبر انقلاب برای سرود «ای ایران» در شب عاشورا، اهمیت والای وطن را نشان می‌دهد
سران بریکس حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران را محکوم کردند
توصیه احمد زیدآبادی: تشکیل هیئت حقیقت‌یاب برای بررسی چگونگی نفوذ اسرائیل به کشور
سفیر سوئیس به تهران بازگشت و سفارت باز شد
سفیر آمریکا در ناتو: ایران باید صلح با واشنگتن و تل‌آویو را بپذیرد!
بازگشت هواپیماهای مسافری به آسمان ایران
روزنامه جمهوری اسلامی : صداوسیما را از افراد کم سواد و مشکوک پاکسازی کنید/ با افرادی که بنام ایدئولوگ نظام، عوامفریبی کردند برخورد شود
سخنگوی دولت : با وجود بی‌اطمینانی به مذاکرات، مسیر مذاکرات را ترک نمی‌کنیم
موافقت ترامپ با فروش ۵۱۰ میلیون دلار تسلیحات به اسرائیل
حمله حسین شریعتمداری به موافقان مذاکره : هم خائن‌اند هم احمق
پسر نتانیاهو : از ترس جانم اسرائیل را ترک کرده ام
وزرای خارجه مصر و عمان خواستار از سرگیری مذاکرات شدند
نماینده سنای پاکستان: در صورت تعرض به جان آیت‌الله خامنه‌ای هیچ آمریکایی در پاکستان نخواهد ماند
انتقاد پزشکیان از گروسی در گفتگوی تلفنی با مکرون
کیفرخواست قاتل الهه حسین‌نژاد صادر شد
ادعای کاخ سفید: با ایران همچنان در ارتباط هستیم
آیت‌الله نوری همدانی: هرگونه تعرض و تهدید به رهبری و مرجعیت شیعه حکم محارب دارد
گروسی : ایران می تواند در چند ماه دوباره غنی سازی کند / شبکه ان بی سی: مذاکرات ایران و امریکا، به زودی
رئیس ستاد کل: درباره پایبندى دشمن به آتش‌بس، کاملاً تردید داریم / وزیر دفاع عربستان : تسلیت شهادت فرماندهان ؛ برای پایان جنگ تلاش زیادی کردیم
علی لاریجانی: در ابتدای جنگ، دست نظامی ما نسبت به اسرائیل پایین‌تر بود و ما را غافلگیر کرده بودند/ تهدید کردند در ۱۲ ساعت کشور را ترک کنم
سفیر ایران در سازمان ملل: تسلیم بی‌قید و شرط، مذاکره نیست؛ با آمریکا گفت‌وگو نمی‌کنیم
قالیباف: مصوبه مجلس حساب و کتاب ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی بود
حاجی بابایی: در بخش پدافند ضعف داریم/ هر ضربه ای در داخل خوردیم صددرصد از نفوذی ها بود
ترامپ: مذاکره با ایران هفته آینده؛ توافق هسته‌ای "ضروری نیست"
تعلیق همکاری ایران با آژانس اتمی در دستور کار مجلس قرار گرفت
 گفتــگو
مرعشی: خطری به نام تجزیه ایران وجود ندارد/ قدرت‌های اصلی جهان تصمیم گرفته‌اند که جغرافیای منطقه ما تغییر نکند
حقیقت‌پور: وقت آزادی های اجتماعی سیاسی فرا رسیده است/ باید صدا و سیما را شخم زد و بذر خوب در آن کاشت
پورمحمدی: مذاکره میدان رقابت برای گرفتن حق است/ آیا باید بنشینیم و هر روز تحریم جدیدی تحمل کنیم؟
سیدحسن خمینی: وقتی مسأله این می‌شود که کدام اجتهاد باید حکومت کند، پاسخ این است همان اجتهادی که مردم به آن رأی می‌دهند
جلودارزاده، نماینده ادوار مجلس: بسیاری از زنان مجلس به دنبال یافتن جایگاهی برای ارتقای کلی زنان نیستند
رئیس پیشین صداوسیما: فردوسی‌پور به دلیل گفت‌وگو با ظریف کنار گذاشته شد؛ "نود" از سریال‌های پرهزینه بیشتر مخاطب داشت
ضرغامی: اگر حرفی را که رهبری گفتند، من بزنم چه بلایی به سرم می آورند؟/ گفتند من وصله ناجور دولت رئیسی بودم
رشیدی کوچی: کوران مذاکرات ایران و آمریکا، زمان مناسبی برای رفع فیلترینگ است/ پزشکیان از وفاق با مردم غافل شده است
محمد هاشمی : برای پیشبرد مذاکرات و رفع تحریم ها، کاسبان تحریم خلع ید و خلع سلاح شوند/ ترامپ اهل معامله است نه جنگ
فریدون عباسی: هم با عقل و عزت مذاکره می کنیم هم دستمان روی ماشه است

کد مطلب 30700           تاریخ ارسال : 1401/12/23                         نسخه چاپی
مجید انصاری: شرط عقل نیست هواپیمای پر از مسافر را به دانشجوی خلبانی بسپاریم

مدام گفته می‌شود ما سفره شما را به برجام و FATF گره نمی‌زنیم اما اظهار‌نظر یک مقام بلندپایه در عرصه بین‌الملل درباره ایران نرخ ارز در کشور را تا چند هزار تومان دستخوش تغییر می‌کند، مگر می‌توان این ارتباط را از اساس انکار کرد؟


روزنامه شرق نوشت: حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین مجید انصاری که عموما نام او را در جمع مجمع روحانیون مبارز و در کنار سیدمحمد خاتمی در ذهن داریم، در قامت عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مانند گذشته از دغدغه‌های خود برای برون‌رفت از وضع فعلی در جامعه کنونی ایران حرف می‌زند.
 

همواره در گفت‌وگویی با او ترتیب دادیم که همان‌قدر شمرده شمرده و به همان سیاق اعتدالی از راهکارهای عملی خود برای این مهم سخن گفته است.

 
*به نظر می‌رسد که سیاست‌ورزی در سپهر سیاسی این روزهای ایران، کارکرد اجتماعی خود را از دست داده و نیروهای سیاسی در کشور و خارج از آن، هیچ‌یک در جایگاه برخورداری از رأی و هواخواهی اکثریت مردم قرار ندارند. اساسا تا چه اندازه با این فرض موافق هستید؟
 
امور اساسا نسبی بوده و نگاه مطلق‌گرای مبتنی بر آری یا خیر در مقولات سیاسی و اجتماعی، چندان با واقعیت منطبق نیست. اگر به گذشته و حوالی سال‌های منتهی به انقلاب برگردیم، این نبود که یک گروه یا چند چهره خاص توانسته باشند آن انسجام عظیم و اتحاد ملی را حول یک محور مشخص شکل دهند. عوامل و انگیزه‌های مختلف مؤثر بود و البته کاریزمای حضرت امام(ره)، هوشمندی و ویژگی‌های ایشان توانست مدار و محور مشترک همه باشد. خوشبختانه ساختار استوار در قانون اساسی در طراحی اولیه به‌گونه‌ای شد که گردانندگی امور بر آرای مردم شکل بگیرد.
 
اساسا انقلاب ما، انقلاب مردم‌بنیانی بود که در آن، مردم حرکت کردند و در برخی از موارد حتی اشخاص و احزاب، دنباله‌رو ملت بوده و از حرکت عظیم آن عقب می‌افتادند. اگر آن طراحی و مهندسی درست در تدوین قانون اساسی نبود، با تغییر و جابه‌جایی اندیشه‌ها از مردم‌محور به شخص‌محوری و از تکثرگرایی به جزم‌اندیشی فردی، چه‌بسا اصلا هیچ‌ چیز از آن باقی نمی‌ماند.
 
در‌عین‌حال در گذشته بر اساس فراز‌و‌فرودهایی که بوده، شاید تلقی این باشد که جریان اصولگرا در مجلس دوم یا جریان چپ آن زمان (خط امام) در مجلس سوم یا کمی جلوتر مثلا جریان اصلاح‌طلب در مجلس ششم بود که در سپهر سیاسی ایران اثر گذاشته و اکثریت قاطع آرای ملت را نصیب خود کرد. از نگاه من، هیچ‌یک از اینها‌ حاصل کنشگری یک حزب یا جریان سیاسی به تنهایی نبوده و همواره درصدی از جامعه در تقسیم‌بندی‌های سیاسی به شکل جبهه‌ای عمل کرده‌اند.
 
بااین‌حال، اکثریت جامعه متناسب با شعارها، فضا و اهداف خود در سیمای احزاب یا برنامه‌های آنها، برنامه خود را تنظیم کرده و رأی‌شان را به صندوق انداخته‌اند. به‌این‌ترتیب، هنوز کسی نمی‌تواند ادعا کند که سیاست‌ورزی، تأثیر خود را به‌طور کلی از دست داده است. اما قطعا تضعیف شده و در این شکی نیست. علت این امر این است که گرایش‌های مختلف سیاسی، از اصولگرایان گرفته تا جریان اصلاح‌طلب، به‌نوعی در مقاطعی مورد آزمون قرار گرفته‌اند و کارنامه‌شان در محضر افکار عمومی هویداست.
 
در‌عین‌حال، من معتقدم که هنوز محور ایران و ایرانی‌بودن، الگوی جذابی بوده و استقلال به معنای واقعی کلمه، مورد علاقه مردم قرار دارد. مردم ایران اصولا چه در داخل و چه در خارج علاقه‌مندند که ‌آقابالاسر‌ نداشته باشند. اگر سیاست‌ورزان برنامه‌های عینی، اجرائی و مردم‌باوری برای تحقق خواسته‌های عمومی ارائه کنند، به نظرم هنوز جای سیاست‌ورزی و بازسازی اعتماد از‌دست‌رفته وجود دارد. مشکل عمده امروز ما، کاهش اعتماد عمومی به گفتار و وعده‌های اشخاص است.
 
‌*برخوردها با نیروهای سیاسی، احزاب و تشکل‌ها تا چه اندازه در تضعیف مرجعیت سیاسی در داخل و کساد‌شدن بازار سیاست‌ورزی تأثیر داشته است؟
 
بدون ‌تردید این برخوردها از‌جمله بگیر‌و‌ببندها، محدودیت برای فعالیت احزاب، فعالان سیاسی و رسانه‌ای نقش بسیار پررنگ و مأیوس‌کننده‌ای را ایفا کرده است. مثلا وقتی مردم دیدند که با آن شور و نشاط دست به انتخاب سیدمحمد خاتمی زدند و سپس هر 9 روز یک بحران پیش‌روی دولت آمد‌، در‌واقع در صداقت خاتمی شک نکردند، بلکه در پایان دولت این شک در میان جامعه وجود داشت که اینها می‌خواهند کار کنند ولی اجازه نمی‌دهند. همین ماجرا تا حدی در قضیه دولت روحانی و برجام نیز تکرار شد. به‌هر‌حال، مردم دوست داشتند‌ برجام به نتیجه رسیده و دعوا با دنیا تمام شود؛ اما جریانی بلافاصله دست‌به‌کار شده و هماهنگ با خارج، آمریکا، اسرائیل و دیگران، این پدیده مبارک در زندگی مردم را از بین بردند.
 
‌*به نظر می‌رسد‌ با یکدستی حاصل‌شده در ساختار سیاسی ایران، انسداد در سپهر سیاست تعمیق شده است. تا چه اندازه با این تعبیر موافق و همراه هستید؟
 
انسداد سیاسی‌ اگر به معنای غیرممکن‌شدن اثرگذاری در تغییر و اصلاحات اجتماعی است، می‌توان این امر را در اوضاع کنونی یک امر نسبی تلقی کرد. به‌هر‌حال، بسیاری از معبرها بسته شده است. سیاست‌ورزی امر دشوار و توان‌فرسایی شده، اما واقعیت امر این است که هیچ‌یک از کشورهایی که مسیر انقلاب را طی کرده‌ و امروز به دموکراسی نسبی و قابل قبولی رسیده‌اند، روند یک‌شبه، یک‌ساله و حتی 10ساله‌ را هم پشت سر نگذاشته‌اند. برخورد اندیشه‌ها و تعارض منافع در این جوامع جاری بوده، اما در گذر زمان بالاخره به یک خرد جمعی دست پیدا کرده‌اند.
 
‌*برای فضای سیاسی ایران چه روندی را می‌توان در حال حاضر ترسیم کرد؟
 
تا حدودی می‌توان گفت ما این چرخه را به شکل معکوس طی می‌کنیم. ما در بحبوحه جنگ حتی نسبت به ضرورت رعایت مقتضیات دموکراسی مقید بودیم و انتخابات در هر سال یک بار به دست فراموشی سپرده نشد. این نساب خیلی خوب به تدریج محتوای خود را از دست داده که علت آن، یک اندیشه‌ خودحق‌پندار‌ است. لازمه خروج از این وضعیت، این است که نقاط ضعف گذشته را رصد کرده و با خرد جمعی آن را ترمیم کنیم. بشخصه هنوز به این ترمیم ناامید نیستم، اما لازمه امر اقدامات مهم و جراحی‌های بزرگ است.
 
‌*از دسته جراحی‌هایی که امروز شاهد آن هستیم؟
 
ببینید! این اقدامات در حد تزریق مُسکن و تجویز مرفین است. ممکن است که جامعه یا بخشی از آن، آرامشی نسبی را تجربه کند، اما سؤال این است که این آرامش نشان از درمان دارد؟
 
‌*پیش‌تر به انسداد عرصه سیاست‌ورزی اشاره کردید. آیا دورنمایی برای برداشتن این موانع و باز‌کردن فضاها می‌بینید؟
 
نشانه‌هایی‌ نه‌چندان قوی و امیدبخش از احساس خطر و ضرورت بازنگری در سیاست‌ها را می‌بینم. ما این روزها به صورت تمام‌وقت در جلسات مختلف رسمی و غیررسمی گفت‌وگوهایی را با دوستان و چهره‌های سیاسی اصولگرا و... داریم که نوعا نظرات حول محور چه باید کرد و چه می‌توان کرد برای عبور از بحران مطرح می‌شوند. به تصور من، مسائل پدید‌آورنده حوادث اخیر و وضعیت عمومی کشور، به نقطه‌ای رسیده که انکار و کتمان آن پذیرفته‌شده نیست.
 
آنچه عیان است چه حاجت به بیان است و نشانه‌هایی از علاقه به اصلاح و بازنگری احساس می‌شود. بااین‌حال، ممکن است در این بین عده‌ای تصور کنند که با باز‌کردن محدود فضا و تأیید برخی از نیروها از این جناح، مثلا در انتخابات آتی مجلس، ایجاد اعتماد خواهند کرد که اصلا این خبرها نیست. مردم در 98 و 1400 نشان دادند که امید خود در اثربخشی صندوق رأی را تا حد زیادی از دست داده‌اند. بعد از آن هم اتفاق ویژه‌ای که این امید را ترمیم کند، نه‌تنها رخ نداده بلکه اتفاقا بدتر هم شده است.
 
بنابراین اگر بخواهد اتفاقی بیفتد، باید اقدامات در عرصه سیاسی به‌گونه‌ای صورت بگیرد که مردم باور کنند تغییراتی حاصل شده است. مگر می‌توان با نظارت استصوابی شورای نگهبان –آن‌هم به شکلی که عمل می‌کنند- این باور به تغییر را ایجاد کرد؟ تا زمانی که عده‌ای تصور می‌کنند‌ آنها مسئول انتخاب خوب (خوب هم از نظر آنها) افراد بوده و باید راهکاری برای این انتخاب به وجود بیاورند، خروجی چنین تفکری، بی‌معنا‌کردن اصل انتخابات است. تداوم چنین روندی، انتخابات را نه حتی دو‌مرحله‌ای بلکه به انتخاباتی تک‌مرحله‌ای بدل کرده است.
 
‌*در انتخابات ریاست‌جمهوری چطور؟
 
آنچه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 شاهد بودیم، این بود که در این دوره حتی به سمت حذف لایه‌های دوم و سوم از نیروهای منتسب به خودشان و دیگر گروه‌ها روی آوردند و این یک نمایش از انتخابات بود.‌ اگر بخواهد اتفاقی بیفتد، باید اندیشه حاکم بر برگزاری انتخابات به این صورت، به‌طور کلی کنار گذاشته شده و انتخابات واقعی توسط و به دست مردم جایگزین آن شود.
 
‌*چطور می‌توان ارتباط دو‌سویه نخبگان جامعه را با توده مردم و حکمرانان به‌عنوان حلقه وصل این دو متصور بود؟
 
باید همه در روش‌های پیشین خود تجدید‌نظر کرده یا دست‌کم نتایج اقدامات خود را ارزیابی کنند. برای مثال، شما رفتار صدا‌و‌سیما را ببینید و با توسل به شیوه‌های علمی نظرسنجی و افکارسنجی روشن کنید که مخاطبانتان چند میلیون نفر هستند؟ اینکه مرتب از بودجه عمومی مردم، هزاران میلیارد تومان اعتبار و بودجه ‌بگیرید و توسعه کمی به شبکه‌هایی بدهید که بعضا ذائقه تعداد بسیار کمی از جامعه را با برنامه‌های خود پوشش می‌دهند، چنین رویکردی چه خروجی‌ای به دنبال داشته است؟
 
واقعا نمی‌فهمم‌ چرا FATF همان روزهای اول که به مجمع آمد، تصویب نشد! آن‌قدر این موضوع و احتیاج کشور برای پیوستن به سیستم بانک جهانی آشکار است که اساسا نیازی به تحلیل ندارد.
 
آیا پتانسیل همه دارایی‌های کشور از حیث بهره‌گیری از ظرفیت‌های نخبگانی در حوزه اقتصاد، این وضعیت است که امروز شاهد آن هستیم؟ اینکه یک هواپیمای پر از مسافر را در یک شرایط اضطراری به یک دانشجوی مؤسسه آموزش خلبانی بسپاریم، در‌حالی‌که بسیاری از خلبانان حاذق و با‌سابقه حضور دارند، تا چه اندازه با شروط عقلی تطابق دارد؟ متأسفانه در همه حوزه‌ها با این مشکل مواجه هستیم.
 
‌*در حوزه سیاست خارجی چطور؟
 
اینکه مدام گفته شود ما سفره شما را به برجام و FATF و مانند آن گره نمی‌زنیم، اساسا قابل درک نیست؛ چرا‌که امر اقتصاد کشور با مسائل و موضوعات مبتلابه در سیاست خارجی ارتباط مستقیم داشته و ارتباط‌ اساسا یک امر عقلانی است. اینکه اظهار‌نظر یک مقام بلندپایه در عرصه بین‌الملل درباره ایران یا یک پالس مثبت یا منفی، نرخ ارز در کشور را تا چند هزار تومان دستخوش تغییر می‌کند، مگر می‌توان این ارتباط را از اساس انکار کرد؟
 
‌*به ماجرای FATF اشاره کردید، عدم تصویب FATF چه آثاری در مناسبات کشور به دنبال داشته است؟
 
من به‌عنوان کسی که درگیر این مسئله در مجمع بوده، واقعا نمی‌فهمم‌ چرا FATF همان روزهای اول که به مجمع آمد، تصویب نشد! آن‌قدر این موضوع و احتیاج کشور برای پیوستن به سیستم بانک جهانی آشکار است که اساسا نیازی به تحلیل ندارد. نپیوستن ما نیز واقعا زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده و فسادهای گسترده‌ای را بر اثر به‌اصطلاح دور‌زدن تحریم‌ها پدید آورده است. متأسفانه خیلی جاها از ترس مرگ، خودکشی می‌کنیم. من عرصه سیاست خارجی را در حال حاضر همانند حوزه سیاست داخلی مهم‌تر دانسته و بر این باورم‌ پیوندی که بین حل مشکلات در داخل از رهگذر سیاست‌ورزی در جهان وجود دارد، امر کلیدی است که نباید از آن غافل باشیم. بنابراین در بحث سیاست خارجی نیز لازمه باز‌شدن معابر در سپهر سیاست داخلی، پیوند جدی با ترمیم روابط ما در عرصه بین‌الملل و اصلاح آن دارد.
 
‌*برای برون‌رفت از وضعیت کنونی، کدام‌یک از راهکارهای مطرح‌شده از سوی نیروهای سیاسی را عملیاتی‌تر و شدنی‌تر تلقی می‌کنید؟
 
در میان نیروهای سیاسی، برای نمونه‌ محمدرضا باهنر این‌گونه مطرح کرده که با توجه به نقش مجلس و اینکه نمایندگان شهرستانی با توقعات صنفی، منطقه‌ای و حوزه‌ای روبه‌رو هستند، این مسئله بر موضوع منافع ملی سایه افکنده و در نتیجه تصمیمات ناپخته و نسنجیده‌ای اتخاذ می‌شود که شاید خوب است‌ مجلس دومی برای تعدیل این مسئله داشته باشیم. این مهم البته طرح خوبی است. ما در حال حاضر البته چند مجلس دوم از مجمع تشخیص گرفته تا شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان و اخیرا نیز شورای عالی فضای مجازی داریم که مجلس در حال عقب‌افتادن از همه اینهاست.
 
بشخصه زمانی که در خبرگان بودم، چنین طرحی را مطرح کردم که خوب است ما همه این نهادها را در هم ادغام کرده و در قالب یک مجلس انتخابی داشته باشیم؛ مجلسی که از نخبگان ملی تشکیل شده و انتخابات آن نیز به صورت مجزا برگزار شود تا بتواند در حوزه کلان و ملی تصمیم‌گیری کنند. البته این مسئله، مشکلات موجود را حل نمی‌کند؛ چرا‌که مثلا الان مجلس در کجای راه برون‌رفت از مشکلات است؟ این طرح به‌خودی‌خود می‌تواند به شکل درون‌زا یک‌سری از مشکلات نظام را حل‌وفصل کند.
 
البته من هم از مهندس باهنر خواستم‌ هم مسئله تغییر قانون اساسی را مطرح نکند و هم در جبهه اصلاحات چنین مسئله‌ای را مطرح کردم؛ چرا‌که به نظر من، شرایط کشور فعلا به‌گونه‌ای است که تجربه نشان داده اگر در این شرایط دست به تغییر قانون اساسی بزنیم، همین اصول مترقی آن نیز -مثل اصل سوم و حقوق مردم و امثالهم- از میان رفته و اساسا ترس از آن دارم که همین نظارت استصوابی در قانون اساسی گنجانده شود.
 
‌*رویکرد اپوزیسیون خارج از کشور را چطور می‌بینید؟
 
اپوزیسیون در درجه اول با هم وحدت ندارند و بعد هم تکثری که در بین همان نیروها وجود دارد، شایان تأمل به نظر می‌رسد. مگر می‌توان باور کرد که تشکیلاتی مانند منافقین که در شرایط اشغال کشور توسط بیگانه، دوشادوش آن با مردم ایران جنگید و بعد هم بر‌خلاف ادعای استکبارستیزی خود، هر روز برای زندگی به نوکری آمریکا و اسرائیل می‌پردازد، امروز مدعی آزادی برای ایران باشد؟ یا مثلا سلطنت‌طلبان اگر واقعا صداقت داشتند باید به مردم ایران می‌گفتند که ما چقدر پول از شما گرفتیم و الان کجاست؟ حداقل بگویند‌ در این سال‌ها از کجا ارتزاق می‌کردند؟
 
‌*طرح سیدمحمد خاتمی را چطور می‌بینید؟
 

هر تغییری باید ناظر بر داخل باشد. من طرح سیدمحمد خاتمی را می‌پسندم؛ چرا‌که ایشان پیشنهادهای اساسی داده که از سوی خود مردم در درون نظام با ظرفیت‌های موجود در همین قانون اساسی، امکان اصلاح را فراهم می‌کند. در همین قانون اساسی، ظرفیت‌هایی جدی وجود دارد که اگر به آن برگردیم، امکان برون‌رفت از ‌وضع کنونی وجود خواهد داشت. من طرح خاتمی را طرحی واقع‌گرایانه می‌دانم. البته ایشان نگرانی‌های خود را به‌طور خاص در قالب دو، سه نامه به رهبری هم منتقل کرد. تصورم بر این است که روش اصلاح‌گرایانه، حداقل در وضع کنونی، عملیاتی‌تر و واقع‌گرایانه‌تر با هزینه کمتر خواهد بود.اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رویکردی متعادل و با دغدغه منافع ملی داشته و حتی در موضوعات حاشیه‌برانگیز سیاست که معمولا اهالی این نهاد چندان رغبت آفتابی‌‌شدن در عرصه آن را نداشته‌اند، مواضع خود را به‌صراحت مطرح کرده است. حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین مجید انصاری که عموما نام او را در جمع مجمع روحانیون مبارز و در کنار سیدمحمد خاتمی در ذهن داریم، در قامت عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مانند گذشته از دغدغه‌های خود برای برون‌رفت از وضع فعلی در جامعه کنونی ایران حرف می‌زند. 

 

 


نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب