از ساخت ناو با کمک چین تا ساخت موشک
چرا به فکر تشکیل نیروی دریایی سپاه افتادید؟
سپاه بنا به ضرورتی وارد دریا شد و بعدها که کشورهای فرامنطقهای به خلیج فارس آمدند، حضور سپاه پررنگ شد. قبل از آن فعالیتها تا حد گشت ساحلی و گاهی مبارزه با قاچاق و... و بسیار محدود بود. اما زمانی که جنگ به خلیج فارس کشیده شد، سپاه هم رسما وارد جنگ و یگان دریایی سپاه تشکیل شد. به یاد دارم اولین مجموعه تشکیل شده توسط سپاه برای حضور در دریا قرارگاهی تحت عنوان «قرارگاه دریایی نوح نبی» که در بوشهر مستقر بود.
این خاطره متعلق به چه سالی است؟
حدود سال 60 به بعد.
فرماندهان این قرارگاه چه کسانی بودند؟
فرماندهانشان آقای مَلاحزاده بودند. عبدالحمید علیزاده فرمانده بود که مدت فرماندهیاش زیادی نبود و بعد آقای سردار مَلاحزاده فرمانده قرار شد که بعد یک قرارگاه تاکتیکی نوح هم در بندرعباس تشکیل شد. در واقع قرارگاه مرکزی در بوشهر و قرارگاه تاکتیکی در بندرعباس بود. من قرارگاه تاکتیکی بندرعباس را هدایت میکردم و در واقع یک ناوتیپ حضرت فاطمه زهرا(س) از جنوب به آنجا آمده و ما رسما وارد جنگ دریا شدیم. تا سال 67 که پایان جنگ بود، ما بندرعباس و در دریا بودیم.
بعد جنگ فرصت ادامه تحصیل را پیدا کردم. سال 70 برای اولین تجهیز سپاه به ناوچههای موشکانداز به چین اعزام شدم. البته طرح این ناوشکنها را ما دادیم که در چین ساخته شد. آن زمان قدرت ساخت ناوچه نداشتیم. جالب است بدانید؛ قبل از انقلاب شناورها، ناوچهها یا ناوشکنها بر اساس ماموریت خریداری یا ساخته نمیشد. بعد از انقلاب بر اساس ماموریت به شناور رسیدیم، به تجهیز رسیدیم.
در حقیقت ما حتی درباره اکولوژی خلیج فارس هم تحقیق کردیم تا به این سایز شناور رسیدیم، چون خلیج فارس دریایی است که 70 درصد ماههای سال طوفان و موجی ندارد و 30 درصد دریا مواج میشود و بر اساس همین سایز شناوری را برای خرید را مشخص کردیم. در این تحقیقات به ناوچهای با طول 33 متر رسیدیم. یعنی ناوچهها را تحقیقشده و براساس ماموریتمان طراحی کرده و سفارش ساخت آن را به چینیها دادیم.
چه سالی این سفارش را به چین دادید؟
براساس فرمان حضرت امام به فرمانده کل سپاه، این مجموعه ماموریت پیدا کرد سپاه را به سه نیروی زمینی و هوایی و دریایی مجهز کند. بعد از جنگ دیگر ما تصمیم گرفتیم که سپاه را به سلاحها و تجهیزات مورد نیاز مجهز کنیم. در حقیقت تمام این اقدامات پس از جنگ و سال 67 اتفاق افتاد. اواخر سال 68 به فکر طراحی این ناوچههایی افتادند. بسیاری از کشورها حاضر به همکاری برای ساخت این ناوچهها نشدند اما چین حاضر به همکاری با ایران شد. البته این اتفاق با مذاکرات به نتیجه رسید چرا که چینیها میخواستند ناوچهها حتی تجهیزات آن 100درصد چینی باشد اما ما این شرط را قبول نداشتیم.
خواست ما این بود که از تجهیزات کاملا به روزی در ناوچهها استفاده کنیم. میخواستیم به عنوان مثال نوع رادار، تجهیزات ناوبری و حتی موتور شناور ناوچهها به روز باشد در حالی که آنها میخواستند از موتور چینی استفاده کنند که موتور چینی در ایران جواب نمیداد.
ما مثلا میخواستیم موتور غربی باشد و به عنوان مثال موتورهای شناورهای MUT بود که از آلمان خریداری میشد. چینیها در ابتدا حاضر نبودند درخواستهای ما را قبول کنند. در حقیقت با چینیها هم چالش داشتیم و ما رادارش، عمقیابش، و... را مشخص میکردیم در نهایت و آنها زیر بار درخواستهای ما رفتند.
چه تعداد ناوچه به چین سفارش دادید؟
۱۰ فروند به صورت دو پارت پنج تایی سفارش دادیم که پنج تا ناوچه را اول و بعد پنج تای دوم را تحویل دادند. سلاح آن هم موشکهایی بود که چینیها کپی و تولید کرده بودند. این موشکها C802 بود که کپی موشک اگزوست (Exocet) فرانسه و موشکهای خیلی خوبی بود . هر ناوچه به چهار فروند موشک مجهز بود. این تقریبا اولین شناورهایی بود که بهطور رسمی به نیروی دریایی سپاه ملحق شد.
قبل از آن، قایقهای تندرو مبنای سپاه بود. آوردن شناورها هم با چالش روبرو بود چرا که آن زمان آمریکاییها خیلی روی این موضوع حساس بودند و قدرت ما هم هنوز اینقدر نبود. یک شیوهای خاص شناورها را از طریق حمل با کشتی به سلامت به ایران آوردیم.
پس از آن دیگر دو ناوتیپ به نام ناوتیپ تندر یک و دو بوشهر و بندرعباس، در منطقه یکم و دوم نیروی دریایی سپاه تشکیل شد. من بهعنوان مسئول مناسبات و روابط بینالمللی نیروی دریایی سپاه مشغول به خدمت شدم و به عنوان دبیر توسعه و تجهیز سپاه در ستاد مشترک سپاه فعالیت کردم.
وظایف کمیسیون توسعه و تجهیز سپاه
کمیسیون توسعه و تجهیز سپاه چه وظایفی برعهده داشت؟
این کار اول در نیروی دریایی سپاه شکل گرفت و قرار شد کل خریدهای تجهیزاتی سپاه در این کمیسیون تصویب شود. اعضای آن نیز معاونت آماد ستاد مشترک، معاونت عملیات، سازمان جهاد خودکفایی بود و رئیس آن نیز رئیس ستاد مشترک سپاه یا فرمانده کل سپاه بود، دبیر این کمیسیون هم من بودم. هر خریدی که سپاه داشت یا هر سلاح و تجهیزاتی باید در این کمیسیون مطرح و تصویب و پس از آن ابلاغ میشد. در حقیقت خریدها به نوعی سازمان یافته شد چرا که شاید قبل از آن هر کسی براساس نیازهای خود به صورت متفرقه خریدها را انجام میداد.
دریافت موشک و آموزش های نیروهای سپاه در چین، کره شمالی و روسیه انجام شد
سال 2001 ایران سومین کشوری خریدار تجهیزات نظامی از روسیه بود. اما الان بسیاری اذعان دارند که ایران در این صنعت آنقدر پیشرفت کرده که به روسیه تجهیزات نظامی میکند. ارزیابی شما چیست؟
بحث تجهیز سپاه به تجارب زمان جنگ برمیگردد. هیچ کشوری در جنگ به ایران تجهیزات نمیفروختند. موتور قایقهای که ما در جنگ و به ویژه عملیات خیبر استفاده کردیم را هم به ما ندادند. حتی متوجه شدند از ماشینهای لندکروز در جنگ استفاده میکنیم، آن را هم به ما ندادند.
یعنی آرزو داشتند کسی موتور یا ماشین از آنها بخرد اما تا متوجه شدند ما از آنها در جنگ استفاده میکنیم، موتور و ماشین به ما نفروختند. اگر خاطرتان باشد، حتی سیم خاردار که یک ابزار سادهترین بود، را هم به ما نمیدادند.
بعد از اتمام جنگ تصمیم گرفتیم که به این تکنولوژیها دست پیدا کنیم. هیچ کشوری بنا به مصالحی، تکنولوژی خود را به طرف مقابل نمیدهد. تنها احتمال دارد که تکنولوژی خود را بفروشد، که آن زمان به ما نمیفروختند.
یکسری از کشورها بهعنوان باشگاه تولید سلاح دنیا هستند و بقیه کشورها باید بخرند. حتی اجازه نمیهند که هیچ کشوری وارد این باشگاه تولید شود. اما ما میخواستیم کار بزرگی انجام دهیم و شاید این هدف در آن زمان هدفی بلندپروازانه بود که ما هم عضو باشگاه تولید سلاح شویم. اما از قدیم گفتند: «نیاز، پدر اختراع است.» در واقع در جنگ نیاز را با تمام وجودمان حس و لمس کرده بودیم و میدانستیم کشورهای عضو این باشگاه در مواقع لازم به ما تجهیزات نمیفروشند.
بنابراین ما ناچار بودیم که از یک کشور سلاح بخریم اما نمیتوانستیم از صفر شروع کنیم. آن زمان حتی صنعت نظامی چین هم بر مبنای بنا شده و موشکهایی که به ما داد، در واقع کپی اگزوست فرانسه بود. ما نمیخواستیم کپیسازی کنیم بلکه دنبال مهندسی معکوس بودیم. بهترین راه رسیدن به تکنولوژی مهندسی معکوس است. آن زمان غرب تحت هیچ شرایطی به ما سلاح نمیداد، بسیاری در شرق هم حاضر به فروش سلاح نبودند.
پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و تبدیل شوروی به روسیه و چند کشور، روسیه و کره شمالی اینجا حاضر شد یکسری سلاحها به ما بفروشد. در واقع شاید پایه تجهیز موشکی ما بر این مبنا است.
آموزش موشکسازی سپاه در کره شمالی
در آن زمان کره شمالی هم به ایران کمک کرد؟
بله. کره شمالی و روسیه. در زمان جنگ یک اتفاق دیگر رخ داد که لیبی به وجود آن که کشور سازنده سلاح نبود، حاضر شد با توجه به شرایط ایران و البته اینکه سیاستهای ضدآمریکا داشت، با شرط و شروط یکسری موشکها به ما بفروشد. لیبی به ما موشک داد اما شلیک آن بر عهده خودش بود. یعنی مستشارانی با موشکها به ایران فرستاده بود و قرار شد حتما با قذافی هماهنگ و پس از آن موشکها را شلیک کنند. در حقیقت شلیک موشکها در اختیار ما نبود.
غربیها فهمیدند که لیبی به ما موشک داده، اینقدر لیبی تحت فشار قرار دادند که به مستشاران گفتند موشکها را خراب کنند تا ایران نتواند شلیک کند. مستشاران هم این کار را کردند و موشکها روی دست ما مانده بود. با توجه به اینکه تمام سیستمهای موشکها را به هم ریخته بودند و فکر نمیکردند ایران بتواند از آنها استفاده کند، چون این کار خارقالعادهای بود. آن زمان عراق تمام شهر ایران را موشکباران میکرد و ما میخواستیم حداقل یک موشک شلیک کنیم.
تمام رفت و آمدها به لیبی به خاطر این بود که میخواستیم یک موشک به بغداد شلیک کنیم. آن زمان بحث نقطهزنی وجود نداشت و ما میخواستیم یک موشک هرجایی در بغداد بخورد که بگویند ایران موشک زده است.
بعد از آن که مستشاران لیبی با دستور قذافی سیستمها را خراب و رها کردند و رفتند، شهید تهرانیمقدم شبانهروز تلاش کرد و موفق شدیم و اولین موشکی شلیک کردیم که خورد به بانک رافدین.
همان موشکی که از قذافی گرفته بودیم و با تلاش شهید تهرانیمقدم و گروهشان این موشک آماده شلیک شد، این اتفاق افتاد. آنها پس از شکافتن، موشک را مهندسی معکوس کردند و این شروع ورود سپاه به مبحث موشکی بود.
پایه و اساس موشک ایران بر اساس کره شمالی است؟
خیر. شهید تهرانیمقدم آمد و روی این بحث موشک کار کرد، چون همین شلیک این موشک کار بسیاری داشت. اما این سوال را در یک جایی تایید کنم که یکسری آموزشها لازم بود که برای اولین بار کره شمالی آن را انجام داد.
شما عضو هیات خرید موشک از کره شمالی بودید؟
بله.
استقبال و نحوه برخورد آنها بابت خرید موشک چطور بود؟
شاید یک جایی دیدگاه و منافع آنها با ما مشترک شد، آنهم جنگ علیه آمریکا بود. این باعث شد که با ما همکاری کنند، وگرنه کره شمالی اینطوری نبود که به ما موشک بدهد. به همین دلیل از هیات ایرانی و به خوبی هم استقبال کردند.
چه کسی عضو هیات اعزامی به کره شمالی بودند؟
آقای رفیقدوست به همراه برخی از فرماندهان و متخصصین موشکی سپاه.
کره شمالی به ایران موشک داد یا فقط بحث آموزش بود؟
هم بحث آموزش بود و هم تحویل موشک.
چه تعداد؟
تعدادی معدود.
هزینه شلیک یک موشک ۲۰۰ میلیون دلار است
به عدم رغبت کشورها به تکنولوژی اسلحه و موشک اشاره کردید. شما موافق ارسال پهباد ما به روسیه بودید؟
هیچ کشوری حاضر نمیشود که تحت هر شرایطی سلاح به یک کشوری بدهد. از سوی دیگر دادن موشک یا پهباد در هدف و مناسبات آن کشور تاثیر بسیاری دارد. بسیاری از کشورها خواهان پهبادهای ما هستند آنهم بنا به دلایل خاصبودنش. پهبادهای ما مخصوصا 136 ویژگیهای خاصی دارد به همین دلیل نه روسیه، بلکه کشورهای دیگر خواهان پهبادهای ایران هستند.
در حال حاضر 20 تا کشور الان خواهان این پهبادها هستند و ربطی به جنگ روسیه با اوکراین ندارد. در حال حاضر چین یکی از درخواستکنندگان از ایران بوده 15 هزار تا از این پهبادها را از ما خواسته است. چرا که این پهباد یک ویژگیهای خاصی دارد. یکی از شاخصهای آن ارزان بودن است. یکی از مواردی که در جنگ پدر یک کشور را درمیآورد، هزینهها است. هزینه شلیک یک موشک 200 میلیون دلار است.
پهپادهای رادارگریز ایرانی ۲۰ هزار دلار است
قیمت هر پهپاد ایرانی چقدر است؟
حدود 20 هزار دلار است، برای همین است که میگوییم پهبادهای 136 ارزانقیمت است. شما قیمت پهبادها را با موشک مقایسه کنید. در حالی که پهباد کار موشک را میکند اما با این قیمت. موضوع حائز اهمیت دیگر در پهبادها، رادارگریز و غیرقابل ردگیری بودن است. این همه پهباد استفاده شده اما تا کنون نتوانستهاند یکی از آنها را بزنند.
در جنگ اوکراین که میگ فدای یک پهباد 20 هزار دلاری شده و در آخر هم نتوانستند آن را بزنند. به همین دلیل نهتنها روسیه، کشورهای بسیاری خواهان خرید این سلاح استراتژیک هستند.
بعد از جنگ و بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، ارتباطمان با روسیه برقرار شد و در حال حاضر این ارتباط استراتژیک شده است. حتی رئیس جمهور کشور نیز از آن بهعنوان یک رابطه استراتژیک یاد کرد. در نظر داشته باشید که روابط زمانی شکل میگیرد که منافع مشترک وجود داشته باشد. ما در بسیاری از موارد با روسیه منافع مشترک داریم.
منافع ما و روس ها مشترک است
منافع مشترک ما با روسیه چیست؟
زیاد است. این هر دو تا کشور تحریمی هستیم و غرب ما را تحریم کرده است منافع مشترک ایجاد میکند. در جریان سوریه هم منافع ما مشترک شد و نگاه ما به سوریه یک نگاه بود نگاه روسیه هم یک نگاه. شاید ملاقات معروف شهید حاج قاسم سلیمانی با پوتین در روسیه به همین دلیل بود. روسیه از یک طرف حواسش بود که ناتو به سمت اوکراین گسترش پیدا نکند اما ناتو داشت درون سوریه میآمد که اینجا هم باز منافع ما را به خطر میانداخت، بنابراین منافع هر دو کشور در این نقطه هم مشترک شد. ما از این جهت به سوریه رفتیم که نقشه جدید خاورمیانه را میدانستیم.
روسیه در برخی از بزنگاهها پشت ایران را خالی کرده است
شما به این اعتقاد دارید که روسیه در بزنگاههای حساس پشت ایران را خالی کرده است؟
یکسری جاها بله، ولی در برخی مواقع به دلیل این که رابطه ما هنوز به این سطح نرسیده بود. شما فکر کنید هر کشوری حساب بعد خود را هم میکند.
حالا که به این سطح رسیدید، چرا روسیه سامانه S400 را تحویل ایران نمیدهد؟
به زمان قبل برگردیم. چرا زمان شاه که دربست در خدمت آمریکا بود و در واقع ژاندارم نظام آمریکا بود، چرا هر کاری کرد، آمریکا به او موشک نداد؟ چون حساب بعد خود را میکند. ما دو کشور همسایه هستیم. او حساب این را میکند که یک روز به اختلاف بخوریم. یعنی نگران است که آنها وقت به تهدید علیه خودش تبدیل شود.
از سوی دیگر اگر بخواهیم انصاف به خرج دهیم، باید بگوییم که ما یک کشور تحریم تسلیحاتی هستیم. روسیه اگر میخواست به طور علنی به ما موشک بدهد، یکی از مصوبات سازمان ملل را زیر پا گذاشته و خلاف قطعنامه آن عمل کرده بود.
بنابراین باید این موضوعات را هم در نظر بگیریم. شاید دست روسیه در بسیاری از موارد باز نبوده است. ولی همکاریهای نظامی خوبی شکل گرفته است. شاید قبلا اینطوری بوده، اما در حال حاضر روسیه حتی حاضر شده پیشرفتهای هواپیمایش را به ایران بدهد که به کسی تا به حال نداده است.
این توافق اجرایی شده است؟
مقدماتش انجام شده، حتی هواپیماهایی که به ایران تحویل داد، هواپیماهای آموزشیاش حاکی از آن است که میخواهد آنها را به ایران بدهد.
روسیه نمیخواهد، با زدن هواپیمای اسرائیل در آسمان سوریه رابطهاش را با آنها بهم زند
چرا پدافندهای روسیه در ترورهای رژیم صهیونیستی در سوریه خوب عمل نمیکنند؟
فکر میکنم یکی از دلایل این باشد که رابطه حسنهای بین روسیه و اسرائیل وجود داشت. روسیه نمیخواهد، با زدن هواپیمای اسرائیل در آسمان سوریه رابطهاش را با آنها بهم زند.
و شما به این دلیل اعتقاد دارید؟
به نظرم این میتواند باشد، چون دلیل دیگری وجود ندارد. ما یک کشور صددرصد مستقل هستیم و شاید روسیها نتوانند این استقلال را به اندازه ما داشته باشند. داشتن سلاح یک سوی قضیه است اما به نظر من مهمتر از آن، جرات استفاده از سلاح است. شلیک موشک در بعضی از مواقع برای ما عادی شده است. در مقابل بسیاری از کشورها مانند روسیه سلاحهای زیادی دارند چرا نمیتواند از آن استفاده کنند؟ چون جراتش میخواهد.
یکی از دلایلی که روسیه و به ویژه پوتین ایران را عجیب ستایش میکند، به این دلیل است که جراتش را دارد. این جرات خیلی مهم است. اولین باری که میخواستیم عملیات وعده صادق یک را انجام دهیم، چقدر مخالف بودند و میگفتند جنگ میشود؟ ما به کشوری حمله کردیم که خود و حامیان، سه کشور مجهز به سلاح هستهای هستند. در حقیقت به کشور هستهای حمله کردیم.
این به این سادگیها نیست که فکر کنید صرفا به دلیل داشتن موشک، آنجا را زدیم. داشتن موشک یک بحث است، جرات زدنش هم یک بحث دیگر. در دنیا بسیار کم پیدا میشود کسی این جرات را داشته باشد. روسها این جرات را ندارند. حتی حمله روسیه به اوکراین که در واقع حمله به ناتو بود، ناشی از این است که با دیدن کارهای ایران ایران جرات پیدا کرد.
زدن عینالاسد جرات میخواست. جرات میخواست پایگاه آمریکایی را بزنی که کسی جرات نمیکرد، یک تیر به در سفارتش شلیک کنید. یعنی بزرگترین پایگاه آمریکا که هفت میلیارد دلار در آن هزینه شده را موشکباران کنی، آن هم با 13 تا موشک.
آقای ترامپ که اینقدر قلدر است و به بسیاری از مبانی پایبند نیست، علنا گفته بود: «من 52 نقطه از ایران را میزنم.» چرا حاضر نشد حتی یک نقطه هم را بزند؟ چون نمیتوانست و جرات نداشت. او حساب همه چیز را کرد و صاحبنظران نظامیاش ترامپ را توجیه کردند: «تو اگر بگویی، ما میزنیم. اما حواست باشد بعدش چه میشود.» روی 70 ناو و پایگاه آمریکا موشک قفل است. برای همین ترامپ جا زد.
شاید مردم بعضی جاها دقت نکنند و فقط فکر کنند 13 موشک به عینالاسد خورده است. یا حتی تحت تاثیر رسانههای غربی شاید فکر کنند که موشکها به بیابان اصابت کرده است. آمریکا در بحث سپر دفاع موشکی، بسیاری از کشورها را تحت سیطره درآورده است. پس چطور موشک از سپر آن رد میشود و به پایگاهش میخورد؟ اصلا در بیابان آنجا خورده است؟ اما CNN و برخی رسانهها رفتند و فیلمبرداری کردند و بخشی از آن درز پیدا کرد که موشکها دقیقا به آشیانهها اصابت کرده بود.
حالا شاید بعضی که استاد این کار هستند، ذهن مخاطبها را برده گفتند که مثلا آدم کشته نشده است. قرار نبود آنجا آدم کشته شود. سیاست ما در جنگ این است که مردانه میجنگیم. تحلیل من این است که ما اگر چهار سرباز بیچاره که به زور به عراق آورده بودند را میزدیم، خیلی مهم نبود. مهم برای ما این بود که هیمنه آمریکا را بزنیم، نه سرباز آمریکایی را. آمریکا از آفریقا و... سرباز جمع کرده و با پول یا به زور به عراق آورده است. چرا یکسری از سربازان آمریکا خودکشی میکنند؟ چون به زور آنها را به عراق آوردهاند.
هدف ما زدن افراد نبود، وگرنه موشکهای ما نقطهزن است و دقیقا آسایشگاه آنها را میزدیم و شاید بالای 400-300 نفر آدم با یک موشکمان کشته میشد. اما ما میخواستیم هیمنه و آشیانههای آمریکا را بزنیم. اما آنها ذهنها را به کشته نشدن افراد متمرکز کردند. الان ما حساسترین جای اسرائیل را زدهایم اما کسی کشته نشد. اگر موشک را وسط شهر میزدیم، چقدر آدم کشته میشد؟ بنا نداریم آدم بُکشیم، به ویژه در اسرائیل.
ما میخواهیم آن جایی که هدفمان است را بزنیم و یکی از مردانه جنگیدن ما هستیم. در جنگ هم این کار را میکردیم. ما در جنگ حضرت امام به ما سفارش کرده بود که سعی کنید افراد کمتری کشته شود. چون حضرت امام آینده عراق را میدیدید که آنها یک مشت شیعه هستند و صدام به زور آنها را به جبهه آورده بود. چرا ما در خرمشهر 25 هزار تا اسیر گرفتیم؟ این اسیران خرج دارند. میتوانستیم آنها را بکشیم، همانطوری که آنها اسیران را میکشتند. ما در جنگ به امام علی اقتدا کردیم. اگر ما میخواستیم مانند آنها وحشیانه بجنگیم، شاید تکلیف جنگ را زودتر از این روشن کرده بودیم.
به کشور روسیه برگردیم. نقش ما در جنگ روسیه و اوکراین چیست؟
ما واقعا نقش نداریم، شاید خطا نگفته باشد.
استراتژی ما در قبال جنگ چیست؟
ما هیچ نقشی درباره جنگ روسیه با اوکراین نداشتیم.
پس اخبار دادن پهباد و موشک به روسیه چیست؟
ما نشان دادیم که کشور جنگطلبی نیستیم. این موضوع را به دنیا اعلام کردیم و هیچ جا وارد جنگ نشدیم. اما جانانه دفاع میکنیم. دکترین نظامی و سیاسی ما بر مبنا این است که به هیچ کشوری حمله نکنیم. قاعدتا با هیچ جنگی هم موافق نیستیم. ما همیشه میگوییم موضوعات باید با گفتوگو حل شود و جنگ سیم آخر است. بنابراین هیچ نقشی در این جنگ نداشتیم. ولی این جنگ میتواند در جهت منافع ما باشد.
پیروزی روسیه، منافع ما را تامین می کند
پیروزی روسیه، منافع ما را تامین میکند؟
قطعا اینطور است. گسترش ناتو. همین همکاری ما با روسیه در همین قالب دارد شکل میگیرد و یکی از دلیلهای آن ضد آمریکایی بودن است. ما ضدناتو هستیم و به همین دلیل همکاریها شکل گرفته است. شاید این جنگ به طور اتفاقی در جهت سیاست ما بوده است.
در مقایسه جنگها با یکدیگر، پیروزی ایران در جنگ اسرائیل با لبنان و حوزه مقاومت، به نفع روسیه نیست؟
با یک نگاه بله.
سردار رستمی 3
فعلا نیازی به حمایت روسیه نداریم
روسیه از ایران حمایت میکند؟
به نظرم من حمایت میکند. چون ما تاکنون حمایتی نخواستیم. شما هم اشاره کردید تازه به ما میگویند که موشک نقطهزن و پهباد به روسیه میدهیم. فعلا نیازی به حمایت نداریم. شاید روسیه در محافل دیپلماتیک و سازمان ملل بتواند نقش ایفا کند که برای ما هم بسیار مهم است. یکی از دلایلی که روسیه را به جنگ روسیه کشاندیم، بیشتر به دلیل حق وتو در سازمان ملل بود. ما میخواستیم کشوری کنارمان باشد که در سازمان ملل حق وتو داشته باشد.
چه ما قبول کنید و یا نکنیم، سازمان ملل تحت سیطره آمریکا و همپیمانانش است. اگر در آن شرایط سازمان ملل قطعنامههایی مانند منطقه پرواز ممنوع و... علیه سوریه تصویب میکرد کار ما سخت میشد. البته روسیه مانند ما وارد این جنگ نشد و بیشتر نیروهای هوایی را وارد میدان کرده، نیروهای زمینیاش را چندان وارد این جنگ نکرد. در حالی که عامل تعیینکننده در جنگ، همیشه زمین است. یکی از مباحث در دکترین و محافل نظامی این است که کسی پیروز جنگ است که زمین را در دست دارد و با حمله هوایی توفیقی پیدا نمیشود. نمونه آن یمن است که آن همه بمباران کردند، چه توفیقی به دست آوردند؟ در حال حاضر یمن دست چه کسی است؟ دست آن کسی که زمین دستش است. حتی در همین باریکه غزه. این همه اسرائیل وحشیانه بمباران کرد، چه چیزی به دست آورد؟
به جنگ اسرائیل و لبنان اشاره کردید. اسرائیلی بسیاری از سران لبنان را میزند و این بحث نفوذ مطرح در اعماق حزبالله لبنان است. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید یکی از دلایلی که اسرائیلیها را سرمست کرد و حتی وارد جنگ زمینی شدند که هیچ توفیقی به دست نیاوردند، همین «نفوذ» بود. آنها با وجود نفوذ خیالشان راحت شده بود. نفوذ دفعتا اتفاق نمیافتد. نفوذ حاصل همین مدت کوتاه نیست و سالها روی این کار کردهاند. موضوع انفجار پیجرها کار دیروز و پریروز نبود. سالها روی آن کار کردهاند تا به اینجا رسید. این کار همان نفوذ است که آن را برای روز مبادا گذاشتهاند. چرا این پیجها را سال گذشته منفجر نکردند؟ د
ر صورتی که از سالها قبل این نقشه را داشتند. عملیات رسیدن پیجرها به دست فرماندهان حزبالله در لبنان یک پروسه طولانی بود نه این که دیروز پیجرها را خریداری کرده و امروز به دست آنها رسانده باشند. زدن سران و فرماندهان حزبالله این بر اساس همان جریان نفوذ است. در هر عملیات، اطلاعات آن مهم است. مهمترین بخش جنگ، اطلاعات نظامی است و داشتن اطلاعات باعث موفقیت در عملیات میشود و در نبود اطلاعات نظامی عملیات شکست میخورد و یا به هدف نمیرسد. اسرائیلیها نمیخواستند بیایند جبهه دیگری باز کنند.
زمانی که عملیات طوفانالاقصی انجام شد و اسرائیل به غزه حمله کرد، حزبالله لبنان نیز جنگ محدود و موشکزدن را شروع و جبههای باز کرد که بخشی از نیروهای رژیم صهیونیستی به آن سمت بیایند. و این موضوع باعث شد که شهرکهای شمالی رژیم صهیونیستی تخلیه شود و به شکل شهر ارواح درآمده و کسی در آن ساکن نیست و مقدار زیادی آواره روی دستشان گذاشت و اردوگاههای بسیاری ساختند. یکی از دلایلی که اسرائیل وارد اینجا شد، همان بحثهای اشرافیتهای اطلاعاتی و شبکه نفوذ بود تا شهرکهای شمالی را از تیررس موشکهای حزبالله دور نگه دارد.
اسرائیل میپنداشت که با این اطلاعات میتواند سازمان حزبالله را از بین ببرد. اما اشتباه کرده بود و نمیدانست سازمان حزبالله که حضرت آقا هم چند وقت پیش مطرح کردند، یک سازمان بسیار قوی است. من از سال 62 در لبنان و پایگاه زبدانی سوریه بودم و حزبالله لبنان را میشناسم که یک سازمان بسیار قوی است. آنها شاید در محاسباتشان اشتباه کردند که به لبنان حمله کردند. آنها فکر کردند اگر سران حزبالله یا فرماندهان اصلیشان را بزنند، حزبالله از هم میپاشد.
در حالی که این فکر خامی است و این موضوع در روند جنگ مشخص شد. حزبالله الان قویتر است یا دیروز؟ امروز موشک بیشتری میزند یا در گذشته؟ الان که 70 تا 100 موشک میزند و در نبرد زمینی، اسرائیلیها را زمینگیر کرده است و حتی نتوانستند از یک سمت داخل لبنان بیایند. من فکر میکردم آنها بتوانند تا حدی پیشروی کنند، ولی حزبالله آنقدر محکم ایستاده که حتی وارد اسرائیل شده است.
چرا نمیتوانند سران ما را ترور کنند؟
شهید عباس نیلفروشان و بعضی از سرداران را زدند.
در آنجا زدند. چرا در ایران نمیتوانند؟ شما فکر کن مثلا سردار سلامی را بزنند بهعنوان فرمانده کل سپاه. آیا سپاه از هم میپاشد؟ زمانی که میخواستند فرمانده کل سپاه را انتخاب کنند، 20 تا گزینه روی میز وجود داشت. فکر کن خدای ناکرده سردای حاجیزاده را ترور کنند. آیا سازمان هوافضای سپاه، موشکهای سپاه برچیده میشود؟
اما شخصیت حقوقی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند.
از آن جهت قبول دارم که ممکن است تبعاتی داشته باشد، درست است. اما درباره سوالی که چرا سران رژیم صهیونیستی را ترور نمیکنند، باید بگویم که سیدحسن نصرالله را با چه چیزی ترور کردند؟ با یک بمب سنگرشکن. اگر اسرائیل نداشت، میتوانست ترور کند؟ اهمیت اطلاعات سر جای خودش اما اگر این اطلاعات وجود داشته باشد، چطور میخواهند او را بزنند؟ برای سیدحسن نصرالله بمبی استفاده کردند که میتواند 40 متر زیر زمین نفوذ کند. اینجا اسرائیل تنها نیست.
به نظر من اسرائیل فقط خطشکن است و اصل جنگ را آمریکا هدایت میکند و این سلاحهای استراتژیک را به کسی نمیدهند. بمب سنگرشکن با این کارایی را به کسی نمیدهند حتی رژیم صهیونیستی. سیدحسن نصرالله را با بمبی ترور کردند که سنگرشکن است و تا 40 متر زیر زمین نفوذ میکند و سمی است.
ترور هنیه در تهران ناشی عملیات «نفوذ» بود
تحلیل شما از ترور اسماعیل هنیه در تهران چیست؟
بخشی از آن مشخص شد که نفوذ است. اما بخش اطلاعاتی که صاحبنظران به آن رسیدهاند، این است که بر اساس نرمافزاری در واتساپ غیرایرانیاش بوده است.اولا در بحث عملیات، اصل اطلاعات است. به عنوان مثال در جریان دستگیری ریگی و نشاندن هواپیمای او، مردم فقط عملیات را دیدند که چند تا فانتوم بلند شد و این هواپیما را به زمین نشاند. اما اطلاعاتش مهم است. کسی که تحت حمایت سازمان سیا است ممکن است پاسپورتش را عوض میکند یا هر ساعت بلیتش را عوض کند. از این مهمتر، ابزار زدن است. به عنوان مثال ما بدانیم نتانیاهو کجا جا نشسته؛ با چی میخواهیم بزنیم؟ حزبالله با چه چیزی میخواهد بزند؟ پس تجهیزات هم مهم است.
شما میگویید نفوذ در تهران انجام شده است؟
برای عملیاتش قطعا اینطور بوده است. نفوذ انواع مختلف دارد. نفوذ گاهی به شکل جاسوس است، گاهی به صورت ستون پنجم انجام میشود. بر اساس کسانی که زدند، نفوذ صورت گرفته است. یعنی پرتابه مستقر شده حتما با وجود یک شبکه نفوذی انجام شده است. حتی سلاحی که با آن شهید هستهای شهید فخریزاده را زدند، یک سلاح ساده نبود. سلاحی که با هدایت هوش مصنوعی و کنترل ماهوارهای بود. به هر صورت اینها یک شبکه نفوذ میخواهد تا بتواند این تجهیزات را به داخل کشور منتقل کند.
در شرایط فعلی جنگ میان ایران و آمریکا اجتناب ناپذیر است
به نظر شما عملیات صادق 3 انجام میشود؟
اصلا شک نکنید. عملیات وعده صادق 3 بستگی به شرایط دارد. عملیاتهای ما بازدارنده و عملیاتهایمان انتقامی است. ما هنوز با رژیم صهیونیستی وارد آفند نشدیم. شاید خیلیها سوال کنند؛ چرا ما مستقیم وارد جنگ با رژیم صهیونیستی نمیشویم؟ البته من اعتقاد دارم شدیم، اما عوامل ما است و جبهه مقاومت ما هستیم. وقتی کشوری پشتیبان است و هدایت میکند، خودش وارد جنگ نمیشود. اگر ما با اسرائیل وارد جنگ شویم، تکلیف نیروهای مقاومت چه میشود؟ زمانی مستقیم وارد جنگ با اسرائیل شویم که آمریکا مستقیم وارد شود.
تحلیل شما این است که آمریکا به صورت مستقیم وارد جنگ میشود؟
به نظرم با این شرایطی که پیش میرود بله.
جنگ فعلا بین نیروهای نیابتی ما و رژیم صهیونیستی است
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چقدر تاثیرگذار است با این فرض که آقای ترامپ انتخاب شود؟
بسیار تاثیرگذار است. اسرائیلیها در حقیقت شکست را پذیرفتهاند.اما اگر اسرائیل الان بخواهد عقبنشینی کرده و بخواهد صلح را بپذیرد، یعنی شکست تمام. به همین دلیل با وجود فشارهای بسیار حتی از درون خود است اما مدام این شرایط را کِش میدهد. اسرائیل، حتی تلآویو شب و روز ندارند. هر شب آژیر خطر است. عقبنشینی نکردن در این شرایط خیلی کار آسانی نیست. به نظر من یکی از امیدهای اسرائیل این است که ترامپی بیاید و شرایط تعیین کند اما به نظر من چیزی تغییر نمیکند. آمریکاییها به این راحتی بیگدار به آب نمیزنند که وارد شوند. من گفتم اگر آمریکاییها مستقیم وارد شوند، ما هم مستقیم وارد میشویم.
فعلا نوچه آمریکا در حال جنگ است و نیروهای نیابتیمان ما هم میجنگند و ما پشتیبانی میکنیم. مگر حزبالله، حزبالله و جیشالشعبی عراق و یمن غیر از ما است؟ سطح ما این نیست که الان خودمان را درگیر کنیم. ما بهعنوان محور جبهه مقاومت پشتیبانی، هدایت و رهبری میکنیم. موضوع پاسخگویی هم بستگی به این دارد که اسرائیل تا چه حدی بخواهد حماقت را بکند. اما تحلیل من این است که بعید میدانم.
بعید می دانم اسرائیل به مراکز هسته ای و نظامی ایران حمله کند، آنها به مراکز نظامی حمله می کنند
به نظر شما اسرائیل مراکز اقتصادی یا هستهای را نمیزند؟
بعید میدانم، چون میداند پشتش چه میشود. مگر اینکه بخواهد انتحار کند. اسرائیل به شدت روحیه خود را از دست داده و آبرویش رفته است. شاید بخواهد روحیه و آبروی از دست رفته را حتی با یک عملیات محدود برگرداند، مثل کاری که دفعه قبل کرد. اما ما برای هر سطحی آماده هستیم؛ چه سطحی بخواهد انجام دهد. در حال حاضر سیاست ما این است که یکی بزنی، 10 تا میخوری.
من فکر میکنم عملیاتی نکند آنهم به دلیل اینکه قدرتش را ندارد. او میخواهد فوقش با F35هایش بیاید. ما به تمام کشورها اخطار اگر راه آسمانشان باز باشد، هدف مشروع ما میشود و بسیاری قبول کرده و اجازه تردد نمیدهند. بنابراین چطور F35 او به ایران میرسد؟ این F35 چطور میخواهد از سیستم پدافندی قوی و چندلایه ما عبور کند؟
فرض کنید از آن هم رد شود. بعدش چه اتفاقی میافتد؟ پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا گفته بود: «ایران 500 هزار تا موشک دارد و میتواند 2500 عملیاتها انجام دهد.» آنها روی تک تک اینها حساب میکنند و میدانند ایران چه چیزهایی آماده کرده است. با رصد سیستمهایشان رصد میدانند که جواب اینقدر دندانشکن است که من بعید میدانم دست به چنین حماقتی بزنند.
مبنای ما فعلا بر این اساس است که مقابل هرگونه تجاوز و عملیاتی واکنش نشان دهیم، به نظر من وعده 3 قطعی است، در صورتی که آنها خطایی کنند یا در صورتی که بخواهد یک کار بیشتر از این انجام دهد. در حال حاضر جوابش را در جنگ با حزبالله لبنان و گروههای مقاومت میدهند. اما اگر جنایت خودش را بیشتر کند، ممکن است وعده 3 اتفاق بیفتد.
اگر رژیم صهیونیستی تاسیسات نفتی یا مراکز هستهای ایران را بزند، واکنش ایران چیست؟