9:52 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
  چه " اسفندها " دود کردیم برای .....

اگر نوروز با دعای " یا مقلب القوب و الابصار " آغاز می شود مگر غیر از این است که رمضان نیز با " قلوب و الابصار " آدمیان سروکار دارد و اگر قلبی در این ماه منقلب و متحول نشود روزه او غیر از گرسنگی و تشنگی جسم ثمری ندارد و عادتی می شود از جنس سایر عادات بشری که قیصرشعر ایران مرحوم امین پور به درستی می گوید: تمام عبادات ما عادات ماست ای کاش به بی عادتی " عادت " کنیم. اگر " محول و الحال " نباشد حال ما چه فرقی با گذشته می کند؟

 اخبار عمومی
سایت اصولگرا درباره ماجرای درمانگاه قم: آن خانم و روحانی با هم مصالحه کردند/ اولین کسی که مردم را به تصویربرداری از یکدیگر دعوت کرد "مصی علینژاد" بود
همتی خطاب به رئیسی : با جراحی اقتصادی ، تورم سه رقمی ایجاد کردید
حملات تند هفته‌نامه سپاه به خاتمی ؛ کهولت سن درایت او را از بین برده، با جریان رادیکال همسو شده
نماینده مجلس: فقر و کاهش قدرت خرید مردم را در شب عید می‌بینیم / وضعیت آشفته ارز و رهاشدگی بازار، مردم را نگران کرده
رییس گروه اقتصادی دفتر رهبری: 1.8 میلیون نفر هیچ راهی برای کسب درآمد ندارند
نامه روحانی به شورای نگهبان : ضمن خودداری از کلی گویی ، مستندات ردصلاحیت بنده را ارائه دهید
احمد خاتمی : برخی مشکلات کنونی کشور در مدیریت آقایانی رخ داده که در انتخابات مشارکت نکردند
نماینده مجلس : در دولت تخصصی وجود دارد که هر روز مردم را ناراضی کنند
جزئیات جدید لایحه حجاب؛ جریمه دیده شدن ساق پا و گردن هم ۳ میلیون است؟
واکنش رسایی به پویش فارس برای رد اعتبارنامه‌اش؛ این طلبه ازاین ادا و اطوار‌ها نمی ترسد
رکوردشکنی یک نماینده مجلس
فائزه هاشمی از زندان به مرخصی آمد
وزارت اطلاعات : انهدام بزرگترین شبکه‌ سازمان یافته‌ قمار و شرط‌بندی
آیت الله جوادی آملی: مملکت را کمیته امدادی نمی‌شود اداره کرد / هر کس باید در کنار سفره خودش بنشیند
عباس عبدی : مالیات های بعضا عجیب برای پر کردن کمبودهای دولت
محاکمه 2 پسر معاون اول قوه قضائیه به اتهام نفوذ و پولشویی
آیا «قالیباف» رئیس می ماند؟ / خالص ساز‌ها از قالیباف هم عبور کرده اند
آیا «قالیباف» رئیس می ماند؟ / خالص ساز‌ها از قالیباف هم عبور کرده اند
روایت حسین کروبی از آخرین وضعیت جسمانی پدرش
میشل اوباما کاندیدا نمی شود
روزنامه هم میهن: حکم شروین حاجی پور در جهت تحقیر بود نه مجازات
حمید رسایی : پیام روشن انتخابات ۱۱ اسفند، مطالبه تغییر و تحول بود/ تغییر و تحول را باید در تغییر هیأت رئیسه مجلس نشان دهیم
کیهان : مشارکت انتخاباتی کاهش یافت، اما تقصیر روحانی بود
مرعشی : این انتخابات هیچ پیروزی نداشت ؛ اقوام جایگزین احزاب شدند
عباس عبدی : دولت ادعا می‌کند اقتصاد کشور رشد ۵ درصدی دارد؛ پس چرا برای افزایش دستمزدها می‌گویید پول ندارید؟
مالک هتل های اسپیناس: میرسلیم، 8 سال سنگ انداری کرد
سخنگوی سپاه : رسانه ها انتخابات را پایان یافته تلقی کنند/ سرمایه‌های قبلی خود را تخریب نکنیم
واکنش ضرغامی به حکم شروین حاجی پور : چه خوب که شهید مطهری بین ما نیست
آذر منصوری : متولیان کشور تا دیر نشده صدای اکثریت را بشنوند و شیوه حکمرانی را اصلاح کنند
وزیر کشور: میزان آرای باطله 8 درصد است
علی مطهری بیانیه داد: می‌دانستیم اکثر هواداران ما در انتخابات شرکت نمی‌کنند
کنایه تلخ زیدآبادی به اصولگرایان ؛ اگر نرخ مشارکت ۲۰ درصد هم می‌شد، باز هم اعلام جشن و پیروزی می‌کردند
آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت
محمدباقر نوبخت بعد از شکست در انتخابات رشت: آمدم، نیامدید، برگشتم!
خبر جدید از شمارش صندوق‌ها در تهران: نبویان با فقط 342 هزار رأی اول است/ رسایی و ثابتی دوم و سوم
ثبت احوال : شناسنامه رای دهندگان در انتخابات مهر زده نمی‌شود، اما سابقه رای فرد ثبت می‌شود / با مدارک هویتی گواهینامه هم می‌توان رای داد
تولیت آستان قدس رضوی: روحانیت هیچ وظیفه ای ندارد که عمامه و لباس امام زمان(عج) را خرج اشتباهات برخی مسئولان کند
«میشل اوباما» گزینه نامزد جانشین بایدن
پیشنهاد حسین انتظامی به دولت رئیسی برای انتشار نتایج انتخابات به تفکیک صندوق‌ها
لیست نهایی و مشترک "شورای ائتلاف" و "جبهه پایداری" برای انتخابات مجلس دوازدهم + اسامی
 گفتــگو
واکنش پزشکیان به اظهارات نماینده اصفهان در مورد کسر جریمه بی حجابی از حساب مردم: به همین خیال باشید تا درست شود!
گفت‌وگو با آیت‌الله مسعودی خمینی رفتار زشت طلبه در درمانگاه قم را به حساب همه روحانیون نگذارید
جعفرزاده: فاجعه است که برخی منتخبان مجلس آینده زیر ۱۰ هزار رأی آورده‌اند
متن کامل مصاحبه ظریف : روابط خارجی ما نامنسجم است/ فقط دعوای میدان و دیپلماسی نیست
جهانگیری : تصور می‌کنند اگر شعار دهند که « ما می‌توانیم » اوضاع درست می‌شود!
پورمحمدی: شاید باهنر رئیس مجلس آینده باشد
تاکید پزشکیان و مطهری بر تشکیل ائتلاف میانه‌روها و اثرگذاری فراکسیون اقلیت
نماینده مجلس : قیمت دلار بالا می‌رود، گوشت ۶۰۰ هزار تومان را رد کرده اما کسی پاسخگو نیست
هاشمی طباء: قالیباف رئیس جمهوری بهتر از رئیسی نمی‌شد
سردار علایی: آمریکا وارد جنگ با ایران نمی‌شود

کد مطلب 24213           تاریخ ارسال : 1398/09/18                         نسخه چاپی
مسووليت‌ناپذيري مسوولان

اين يادداشت در پاسخ به نوشته‌ آقاي محمد بهادري‌ جهرمي با عنوان « دولت خيالي» نوشته‌ شده‌ است.


عباس عبدي نوشت:

آقاي دكتر بهادري كه از مسوولان ارشد پژوهشكده شوراي نگهبان هستند، پاسخ جديدشان به يادداشت بنده را منتشر كردند. سعي مي‌كنم در اين يادداشت قدري صريح‌تر به برخي نكات بپردازم. خوشبختانه هر چه جلوتر مي‌رويم بيشتر روشن مي‌شود كه چگونه در اتاق‌هاي در بسته درباره صلاحيت افراد و سرنوشت انتخابات و كشور صحبت مي‌كنند و تصميم مي‌گيرند و تازه درباره مسووليت‌پذيري هم درس مي‌دهند.

كساني كه از جواني مسوول بوده و تا پيري كلمه‌اي پاسخگو نبوده‌اند به شهروندان مسووليت‌پذيري آموزش مي‌دهند. شهرونداني كه بزرگ‌ترين گناه و خطاي آنان راي دادن به افرادي است كه سلامتي رفتاري و صلاحيت سياسي و مديريتي آنان را اين مسوولان محترم تاييد كرده‌اند!

اين افراد هنگامي كه در فضاي شفاف و آشكار اين قدر بي‌دقت سخن مي‌گويند و به راحتي نتيجه‌گيري مي‌كنند، معلوم است كه در اتاق‌هاي بسته آنجا چطور داوري مي‌كنند. باعث تاسف است كه بگويم ايشان به هيچ پرسشي جواب نمي‌دهد. البته اين عادت شده است. نمونه‌اش علت رد صلاحيت احمدي‌نژاد، تاييد انتخابات متقلبانه سال 1376 در لرستان و 5 پرسش مشخص ديگر كه همه را مسكوت مي‌گذارند و احتمالا به اين دليل پاسخ نمي‌دهند كه معتقدند پاسخ همه اينها شفاف است! ولي دريغ از يك پاسخ مجمل و قابل قبول.

به عوض پاسخ دادن به اين پرسش‌ها، بخش طولاني از نوشته خود را به توضيح وجود نظارت در انتخابات مجلس اول اختصاص داده‌اند، گويي كه كسي گفته است آن انتخابات فاقد نظارت بوده است! مگر ممكن است انتخابات بدون نظارت انجام شود؟ آنچه مورد ايراد بود اين است كه نظارت بر آن انتخابات قانوني و غيرسليقه‌اي بود و اساس آن مبتني بر حذف سليقه‌اي افراد نبود.

ادعاي اصلي اين بود كه نظارت بر انتخابات مجلس اول به كلي متفاوت از نظارتي بود كه شوراي نگهبان در مجالس بعدي به ويژه از چهارم به بعد اعمال كرد. به جاي پرداختن به اين نكته ساده و البته بديهي، مفصل توضيح داده‌اند كه بر آن انتخابات نيز نظارت اعمال شده است! توضيح امور روشن كه مورد سوال نبوده، تبديل به كار مسوول پژوهشكده شوراي نگهبان شده است.

توضيحات بي‌فايده ايشان كه محل مناقشه نيست، با اين جمله عجيب خاتمه پيدا مي‌كند كه در انتخابات مجلس اول فقط 52 درصد مردم شركت كردند ولي پس از آنكه نظارت شوراي نگهبان برقرار شد به حدود 65 درصد رسيد. و اين را از بركات نظارت شوراي نگهبان دانستند! اول اينكه انتخابات مجلس اول در سال 1358 و در شرايط بحراني انجام شد و بخش مهمي از كشور درگير تنش‌هاي سياسي و حتي نظامي با مخالفان بود و افزايش مشاركت در انتخابات بعدي ربطي به نظارت شوراي نگهبان ندارد.

اتفاقا هر گاه شوراي نگهبان سخت‌گيري كرد، مشاركت به‌ شدت افت كرد و قطعا اگر مشابه آن رفتار در انتخابات اول هم بود، شركت مردم خيلي كمتر مي‌شد. به همين علت است كه مشاركت بعد از انتخابات مجلس دوم، سوم و چهارم روند نزولي پيدا كرد چراكه در اين فاصله شدت رد صلاحيت‌ها و اعمال سليقه‌ها رو به رشد بود. به ويژه در انتخابات مجلس چهارم چنين است ولي مجلس پنجم و ششم كه فضاي مزبور بازتر بود دوباره افزايش چشمگيري يافت.

ولي مجلس هفتم و هشتم كه اوج رد صلاحيت‌ها بود به يك باره ميزان مشاركت حتي از مجلس اول هم كمتر و به 51 و 55 درصد رسيد. جالب است كه بدانيد، مشاركت مردم تهران در انتخابات مجلس اول 10 درصد بيش از كل كشور بود كه دليلش همان اوضاع امنيتي نامناسب در ساير مناطق كشور بود.

با اين حال ادعاي بنده در نقد رفتار و تصميمات شوراي نگهبان ربطي به ميزان مشاركت ندارد. بايد حقوق افراد را در هر شرايطي رعايت كرد. شما با اثبات ضرورت و وجود نظارت مي‌خواهيد، نتيجه بگيريد كه نظارت شوراي نگهبان درست است ولي ما اين طور فكر نمي‌كنيم. با اثبات ضرورت و وجود نظارت معتقديم كه نظارت موجود سليقه‌اي است و حتي مطابق قانون نيست.

1- يك نمونه بسيار كوچك از شيوه نادرست تحليل و رسيدگي به ادعاها اين است كه شما به ديگران چيزهايي را انتساب مي‌كنيد كه وجود خارجي ندارد. جناحي رفتار مي‌كنيد در حالي كه بايد بي‌طرف باشيد. در همين نوشته درباره مقايسه مجلس اول با مجالس فعلي به بنده گفته‌ايد كه:«اين مطلب چندي قبل از سوي رييس‌جمهور محترم نيز طرح شد و اكنون آقاي عبدي كه نقش تبيين مواضع رييس‌جمهور را ايفا مي‌كند در موضعي مشابه همان را تكرار مي‌كند.» در حالي كه بنده بارها و بارها اين را پيش‌تر گفته‌ام ولي چون اتهام‌زني فرصت و انگيزه فكر كردن و مطالعه را از شما گرفته است به همين سادگي متهم مي‌كنيد. از برخورد يك حقوق خوانده فعال در پژوهشكده اين شورا بيش از اين انتظاري نيست. خوب! اينجا گفت‌وگوي علني است و ايرادي ندارد و همه از تحريف نويسنده مطلع مي‌شوند ولي متاسفانه همين نوع رفتار را با نامزدهاي انتخاباتي مي‌كنيد و با همين نوع استدلال‌ها آنان را رد صلاحيت مي‌كنيد.

2- نكته بعدي نوشته آقاي بهادري درباره مسووليت‌پذيري است كه مي‌خواهند به بنده بفرمايند، مسووليت‌پذير باشم و گفته‌اند كه:«وقتي افراد تصميم يا موضعي مي‌گيرند بايد شهامت پذيرش تبعات آن را داشته باشند. پذيرفته نيست موقع انتخابات شعارهاي فريبنده سر دهيم و مردم را منتظر وعده‌هاي رنگارنگ كنيم و بعد از رأي مردم، تنبلي و كم‌كاري و خطاهاي برنامه‌ريزي خود را به اين و آن حواله دهيم و ناكامي‌ها را به گردن ديگران اندازيم.»

اگر منظورشان بنده نيستم كه سخن بدون جايگاهي است ولي اگر خطاب‌شان من است بايد بگويم كه اين اتهامي ديگر است. تمامي مطالب بنده در كانالم و وبلاگم موجود است. هيچ شعاري در انتخابات سال 1392 و 1396 نداده‌ام جز اين يك مورد كه هميشه گفته‌ام بايد كوشيد كه نهاد انتخابات را زنده نگه داشت والا با وضعيت فعلي رفتار شوراي نگهبان در تاييد و رد صلاحيت‌ها، اميد چنداني به تحولي اساسي در كشور نيست. اين هم يك نمونه ديگر از داوري‌هاي نادرست و اتهام‌زني‌هاي نزديكان به شوراي نگهبان است كه همين طور به بررسي رفتار نامزدها مي‌پردازند و آنان را رد صلاحيت مي‌كنند.

در ادامه به نكته خوشمزه‌تري اشاره مي‌كنند و مي‌نويسند:«با اين حال جاي اميدواري است كه ديدگاه آقاي عبدي حتي در جناح‌ سياسي‌شان كه جناح پيروز در انتخابات است چندان طرفدار ندارد. همين افرادي كه آنها را به عنوان گزينه مطلوب رياست‌جمهوري معرفي كرده‌اند هم اين بي‌مسووليتي آقاي عبدي را قبول ندارند.» پس معلوم مي‌شود كه از نظر ايشان بي‌مسووليتي فقط متوجه من است و بقيه همه خوب هستند حتي دوستان بنده. خب پس ديگر چه مشكلي در كشور مي‌ماند؟ شما كه افراد با صلاحيت و سالم را معرفي مي‌كنيد و ديگران هم كه در انتخاب خود مسووليت‌پذير هستند!

در ادامه درباره مسووليت‌پذيري خودم در انتخابات و نيز به معناي عام حرف خواهم زد. هيچ ادعايي را بي‌پاسخ نبايد گذاشت هر چند شما چون مسووليت‌پذير نيستيد هيچ پرسشي را پاسخ نمي‌دهيد. چون از مسووليت‌پذيري حرف زده‌ايد، اجازه بدهيد كه دليل حمايت خودم از آقاي روحاني را ذكر كنم. اين دليل مرتبط با شعاري است كه در فوق اشاره كردم.

بنده معتقد بودم كه بايد نهاد انتخابات را زنده نگه داشت و در آن شركت كرد. تنها دليل و شعار اصلي بنده براي شركت در انتخابات همين بود. حتي در سال ۸۸ هم همين دليل را به عنوان اولين انگيزه‌ام براي فعاليت طرح كردم. از سوي ديگر طرف مقابل نيز در پي دو هدف بود. اول اينكه نامزد مورد نظر خودش انتخاب شود. دوم اينكه مشاركت مردم چشمگير باشد. كشور نيازمند مشاركت بالا نيز بود. به ويژه در شرايط تحريمي بايد انتخابات پرشوري برگزار مي‌شد و اين ايده درستي بود.

با اين فرض هنگامي كه آقاي هاشمي ثبت‌نام كرد، يك پايه از راهبرد طرف مقابل دچار خدشه شد. زيرا با حضور هاشمي ۱۳۹۲ مشاركت بالا محتمل بود ولي انتخاب فرد مورد نظر آقايان قطعا با ابهام مواجه مي‌شد. بنابراين دور مشاركت بالا را به نفع انتخاب فرد مطلوب كه يكي از 4 اصولگراي موجود بودند، خط كشيد و آقاي هاشمي رد صلاحيت شد. گزارش‌هاي گوناگوني از حضور وزير اطلاعات وقت در شوراي نگهبان و اظهارنظر درباره خطرات وضع موجود و فرد پيروز منتشر شد كه متاسفانه تاكنون اسناد اين مذاكرات و كل مذاكرات شوراي نگهبان در اين باره منتشر نشده است. ولي كم‌و‌بيش همه حدس زدند كه چرا هاشمي رد صلاحيت شد.

شايد بگوييد كه هاشمي به علت ديگري رد صلاحيت شد. خب اين را صريحا بگوييد. ولي اگر دلايل سياسي و غير آن باشد به طريق اولي بايد روحاني را نيز رد صلاحيت مي‌كرديد ولي فكر كرديد بهتر است، انگيزه‌اي براي حضور و مشاركت مردم گذاشته شود. با اين فرض كه مردم مخالف با شما نيز در انتخابات بيايند و به روحاني يا عارف رأي دهند ولي در نهايت رأي اكثريت را يكي از نامزدهاي مورد نظر خودتان بياورد. اين برنامه درست طراحي شده بود. فقط يك ايراد داشت و اينكه اگر اصلاح‌طلبان با تمام قوا بيايند، قادر هستند اين برنامه را به هم بزنند كه زدند. پس براي اعتبار بخشيدن به انتخابات چاره‌اي جز شركت نبود.

حتما شما يا ساير دوستانتان انتظار نداريد كه اصلاح‌طلبان حتي در انتخاب نامزد از خواست شما تبعيت كنند. بنابراين در هدف خود كه افزايش مشاركت بود، موفق شدند و بقيه‌ نتايج اين انتخاب به عهده شوراي نگهبان است. در موارد ديگر هم از اين ترفندها ديده‌ايم. چند روز پيش با فردي كه دور پيش در تهران نامزد بود، صحبت مي‌كردم، گفت مي‌خواستم از شهرم نامزد شوم، گفتند انجا رد صلاحيت مي‌شوي ولي تهران نه. خب براي اينكه او آنجا راي داشت ولي در تهران نداشت.

مي‌فرماييد كه بنده مسووليت‌پذير نيستم. خوب پذيرفتم. صد برابر هم بالاتر. شما كه مسووليت‌پذير هستيد، بفرماييد چرا هاشمي را رد كرديد ولي روحاني را تاييد؟! بفرماييد شوراي نگهبان پس از ۴۰ سال كجا مسووليت پذيرفته؟ مگر آنكه معاذالله بگوييد معصوم هستند. يك چشمه از كارهاي شوراي نگهبان ردصلاحيت‌هاي گسترده در مجلس هفتم و هشتم بود. مجلسي كه با كمترين مشاركت شكل گرفت و در اولين اقدام خود قانون برنامه چهارم را تغيير دادند و افزايش تدريجي قيمت سوخت را مانع شدند و آقاي رييس مجلس اعلام كرد كه اين يك عيدي بزرگ به ملت است! و تمام فجايع بعدي درباره قيمت سوخت را كليد زدند.

مسووليت بپذيريد! مجلسي كه مار كشيد و آن را به جاي كلمه مار به مردم آموزش داد، محصول عملكرد كيست؟ به علاوه كساني كه از مردم راي مي‌گيرند حتي اگر مسووليت نپذيرند، مشكلي نيست زيرا مردم آنان را طرد خواهند كرد. آنان كه در صندلي انتصابي نشسته‌اند و هيچ پرسشي را پاسخ نمي‌دهند را بايد چه ناميد؟ من ممكن است با رفتار سياسي دوست عزيزم مصطفي تاج‌زاده به ‌طور كامل موافق نباشم ولي اين حق اوست كه به شكايتش از آقاي جنتي و نيز تغيير آراي تهران در مجلس ششم رسيدگي شود، چرا رسيدگي نمي‌شود؟ در همين انتخابات ۹۲ و ۹۶ هم مسووليت خواهم پذيرفت. نه در برابر شما كه در برابر مردمي كه مي‌پرسند كه چرا به ما گفتيد در انتخابات شركت كنيم؟

اگر مسووليت‌پذير شويم و به مردم بگوييم، ببخشيد ديگر شركت نكنيد و عطايش را به لقايش ببخشيد، مشكلي نخواهد بود و ناراحت نمي‌شويد؟ اين را بايد امتحان كرد. جالبه كه مسووليت‌پذيري مربوط به كساني است كه از حكومت حقوق مي‌گيرند و بايد پاسخگو باشند حالا همان‌ها از شهرونداني مسووليت‌پذيري طلب مي‌كنند كه بزرگ‌ترين گناه‌شان راي دادن به افراد معرفي شده همان سيستم است!

3- يك نكته را هم نوشته‌ايد كه بسيار خلاف اخلاق است. نوشته‌ايد كه:«وقتي ايشان به سادگي دوستان خود را «خاك بر سر» و مخالفان‌شان را «نابخرد» خطاب مي‌كند، من از لحن ايشان راجع به خودم تعجب نمي‌كنم.» بنده چنان دوستان بي‌شخصيتي ندارم كه نزد شما آن گونه رياكارانه حرف بزنند. آنان دوستان و همفكران شما هستند و نه من.

بنابراين بهتر است همراهان خود را به نام دوست بنده قالب نفرماييد. بنده همين هستم كه در اين يادداشت‌ها مي‌بينيد. چه خوب چه بد، همين هستم! دوستانم نيز از دورويي و رياكاري مرسوم و رايج و نان به نرخ روز خوري مبرا هستند.

بنابراين افراد مجهولي كه نزد شما چنان سخنان بي‌پايه‌اي بگويند، دوست من نيستند. جالب است نوشته‌ايد كه:«براي هيچ ‌يك از وزرا و معاونان رييس‌جمهور، سفرا، استانداران، فرمانداران، روساي ادارات، كانديداها و اعضاي شوراهاي شهر و روستا نظارت شوراي نگهبان اعمال نمي‌شود و جناح پيروز در انتخابات، اختيار مطلق دارد!» با اين توصيف يا بايد گفت منظورتان از «اختيار» يا «مطلق» چيزي جز آن است كه در عرف فهميده مي‌شود يا آنكه شناخت شما از نظام اداري ايران در حد صفر است.

در پايان متذكر شوم كه در اين نوشته نيز چند پرسش جديد مطرح كردم. از جمله اينكه چرا هاشمي را رد صلاحيت ولي روحاني را تاييد كرديد؟ فكر كنم تاكنون حداقل 10 پرسش جدي مطرح كرده‌ام كه به هيچ‌كدام حتي اشاره هم نمي‌كنيد.

همين طور جلو برويم، كم‌كم بايد پرسش‌هاي بعدي را طرح كنم. اگر شما صددرصد قدرت را هم در دست نداريد 95 درصدش را بپذيريد، نه حداقل ۵۰ درصد را بپذيريد ولي به همين نسبت نيز بايد پاسخگو شويد. كمتر از اين را هم بپذيريد، مشكلي نيست ولي پاسخ دهيد. متاسفانه بايد گفت كه غيرممكن است حتي يكي از پرسش‌ها را پاسخي قانع‌كننده دهيد. همين بهترين نشانه براي ناتواني شوراي نگهبان در دفاع از عملكردش است.

منبع: روزنامه اعتماد

عباس عبدی
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده  
متن  
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب