- ایران حق دارد - طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد - به تجاوز نظامی رژیم اسراییل پاسخ دهد. در این صورت، پاسخ ایران «تلافیجویانه» نیست، بلکه در چارچوب و قاموس حقوق بینالملل «دفاع مشروع» تلقی میشود. ضمن اینکه حمله تجاوزگرانه اسراییل - فارغ از اینکه نقض حاکمیت ایران بوده - منجر به شهادت چند افسر نظامی ایران شده و این موضوعی نیست که تهران به سادگی از آن چشمپوشی کند.
- حال اگر هدف ایالات متحده امریکا و سایر حامیان اسراییل این است که مانع پاسخ ایران شوند، باید بتوانند ایران را قانع کنند که از حق خود صرفنظر کند. این هدف نیز با تهدید و زورگویی محقق نخواهد شد. ایران تنها زمانی از این حق خود صرفنظر خواهد کرد که امنیت و منافع آن از راهی غیر از پاسخ نظامی تامین شود.
به عبارت دیگر، ایران امروز نه ایران دوران قاجار است که نسبت به حاکمیت و تمامیت ارضی خود بیتفاوت باشد و نه ایران دوران پهلوی که عزت و جایگاه خود را در تامین منافع امریکا در منطقه تعریف کند.
- ایران امروز کشوری است که برای دفاع از شأن و جایگاه خود، هم هشت سال با قدرتمندترین ارتش منطقه جنگیده و یک وجب از خاک خود را از دست نداده است، هم با گروههای مسلح تروریستی مانند داعش جنگیده و از تعرض آنها به خاک خود جلوگیری کرده، هم تنها کشوری است که در نیم قرن اخیر به یک پایگاه نظامی امریکا (عینالاسد) حمله کرده و هم سامانه گنبد آهنین اسراییل را - با وجود حمایتهای گسترده امریکا و کشورهای غربی و مجهز بودن رژیم اسراییل به سلاح هستهای - خنثی و صدها موشک به خاک آن شلیک کرده است.
- جدا از اینکه چه کسی رییسجمهور امریکا شود، یک ماجراجویی دیگر از سوی اسراییل تنها به مثابه نادیده گرفتن تغییر ماهیت و توان ایران و به تبع، یک خطای محاسباتی خواهد بود. این موضوعی است که دولت و دستگاه دیپلماسی ایران باید به کشورهای حامی اسراییل تفهیم کنند.
- برقراری یک آتشبس دایمی در غزه و لبنان میتواند عاملی باشد که ایران را از پاسخ نظامی به اسراییل منصرف کند. منتها، این آتشبس باید با درک این واقعیت همراه باشد که دیگر نمیتوان ملاحظات امنیتی، جایگاه ایران در نظم جدید منطقه و منافع ملی آن را نادیده گرفت.