8:41 PM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
  استاندار بی دولت !

اما یردها بالباطل جمله جناب وزیر محترم این بود که ظاهرا در جلسه معارفه چنان امر بر همه و حتی بر خود وزیر و استاندار جدید مشتبه شده بود که اصلا استاندار جدید حتی وامدار دولت پزشکیان نیز نیست ! به همین خاطر نه شخص وزیر و نه حتی استاندار و نه سخنرانان دیگر جرات نام بردن از شخص پزشکیان را هم نداشتند نه تنها نام پزشکیان حتی نام دولت چهاردهم هم برده نشد ، انگار هنوز دولت مرحوم شهید رئیسی برقرار است و قرار است سومین استاندار دولت رئیسی معارفه شود نه اولین استاندار دولت پزشکیان !

 اخبار عمومی
واکنش آشنا به اظهارات اخیر شمخانی: ظریف و شمخانی حاضرند مناظره کنند؟
جزئیات جدید از فرار بشار اسد : فریب نزدیکان/ گفت به خانه برمی گردم اما به فرودگاه رفت
کنایه محمد مهاجری به پزشکیان : ما دو درجه دما را پایین می آوریم اما شما هم یک درجه بالا بروید
واکنش احمد خاتمی به مخالفت دولت با قانون حجاب : آقا جان! حکومت را به دستتان دادند که زیرساخت‌ها را فراهم کنید!
مجلس حداقل حقوق کارکنان دولت در سال آینده را ۱۳ میلیون تومان تعیین کرد
سردار اسدی: بشار اسد، از ایران کمک نخواست، حتی نگران بود مبادا کمک بفرستیم
رفیقدوست: زمان برای اجرای قانون حجاب مناسب نیست
حقوق نمایندگان مجلس در سال ۱۴۰۴ چقدر است؟
نماینده مجلس : تکذیب تعویق ابلاغ قانون حجاب
پزشکیان: واگذاری اختیارات بیشتر به استانداران برای مدیریت بهتر
سخنگوی دولت : مشکلات چندین ساله ، ۱۰۰ روزه حل نمی‌شوند/ به شدت نیاز به حمایت مردم داریم/ نیاز داریم با دنیا حرف بزنیم
مأموریت محمد البشیر برای تشکیل دولت انتقالی سوریه
بیانیه تحریر الشام: هرگونه تحمیل حجاب بر زنان ممنوع است
کالابرگ الکترونیکی جایگزین یارانه نقدی می‌شود
رئیس جدید سازمان هواپیمایی کشوری منصوب شد
معاون اجرایی رئیس‌ جمهور: ۸۰ درصد مردم از استفاده فیلترشکن ناراضی‌اند
اسرائیل: سوریه از امشب جبهه جنگ اسرائیل است
واکنش مهاجرانی به سقوط اسد: جهان سر به سر حکمت و عبرت است / در طول عمر هفتاد ساله ام هشت سقوط را دیدم
واکنش پزشکیان به سقوط بشار اسد: این مردم سوریه هستند که باید در مورد آینده این کشور و نظام سیاسی و حکومتی آن تصمیم بگیرند
همتی: محدودیتی که با فیلترینگ برای فضای مجازی ایجاد کردیم، نباید در رمز ارزها ایجاد شود
تشکیل فراکسیون جدید در مجلس برای نظارت بر اجرای سیاست‌های کلان
رئیس‌جمهور: در برق ، آب ، نفت و بنزین مشکل داریم/ از تجار بپرسید که نبودن FATF چه مشکلی ایجاد کرده است
شمخانی: هنوز مسئول پرونده هسته‌ای هستم/ رابطه‌ای با سعید جلیلی ندارم
هشدار علم الهدی به پزشکیان : نمی توانید بگویید قانون حجاب را اجرا نمی کنید
گروسی: ایران برای ساخت بمب اتم آماده می‌شود
استاد حقوق اساسی: مصوبه حجاب را به رفراندوم بگذارید؛ اگر اکثریت به آن آری گفتند، اجرایش کنید
حمله رسایی به پزشکیان : اگر می خواهی بنزین را گران کنی آن را گردن مجلس نینداز
ظریف : از حلقه اول تصمیم سازی‌های دکتر پزشکیان حذف شده ام
همتی با اشاره به قیمت بنزین: وقت اصلاحات رسیده است
عارف : در این شرایط، حجاب باید مهمترین مساله کشور شود؟ وفاق ملی به معنی چشم گفتن مردم به حاکمیت نیست
میرحسین موسوی در بیمارستان بستری شد
حکم پزشکیان برای معصومه آقاپور/ انتصاب یک زن دیگر در دولت چهاردهم
انتقاد سعید جلیلی از دولت پزشکیان: چرا حرف از توافق جدید می‌زنید؟ حرف از توافق جدید با غرب اشتباه است
محمد مهاجری: پزشکیان⁩ در مصاحبه‌ تلویزیونی به درستی اعلام‌کرد قانون حجاب⁩ قابلیت اجرا ندارد
نامۀ سرگشودۀ آیت‌الله محقق داماد به مراجع دربارۀ قانون حجاب: غیر قابل اجراست / نسل جوان را از آموزه های‌دینی متنفر می‌کند
انتخاب محمدآشوری تازیانی به عنوان استاندار جدید هرمزگان
طیبه سیاوشی: لایحه تامین امنیت زنان ۱۳ سال در دستور کار مانده اما قانون حجاب در اولویت قرار می‌گیرد
«مسعد بولوس» مشاور ترامپ در امور خاورمیانه شد
نخست‌ وزیر سوریه: وعده می‌دهیم خاک سوریه را به طور کامل آزاد می‌کنیم
حمله روزنامه جمهوری اسلامی به مجلس : مردم به نمایندگانی که با حقوق‌های نجومی مشغول شعار و مشاجرات شخصی و جناحی اند احتیاج ندارند
 گفتــگو
علی مطهری: با هسته اصلی مخالفان اسد می توان گفتگو کرد /موضع ایران در مقابل تحولات سوریه عاقلانه بود و وارد درگیری ها نشد
حجت الاسلام محسن غرویان : جریمه ها در قانون حجاب یعنی مثل مسیحیت پول می گیرند که بهشت را به ما بفروشند!
کرباسچی: مردم زیر بار قانون عفاف و حجاب نمی روند، حتی با جرایم سنگین /شنیدم پزشکیان گفته این قانون قابل اجرا نیست
فیروزآبادی : بدون تفاهم ملی درباره رفع فیلترینگ، با اولین ناآرامی‌ها بازهم سایت‌ها بسته خواهد شد
کرباسچی: بهتر است پزشکیان وفاق ملی را تعریف نکند / رئیس جمهور به دنبال همراه کردن نهادهای اصلی نظام با سیاست های دولت است
عباس پالیزدار مدعی شد: داماد رئیسی و تیم رئیسی، ترتیب سخنرانی‌های افشاگر من در دانشگاه‌ها را می‌دادند
کدام ترامپ قدرت را در کاخ سفید به دست خواهد گرفت؟
موسوی لاری: پزشکیان تابوی مذاکره با آمریکا را بشکند
لاریجانی: مسأله نفوذ در ایران جدی است /حتما به آتش‌بس فکر می کنیم
نقویان: لوله نفت در جیب آخوندها نیست /حق ندارید کسی که نماز نمی خواند را ردصلاحیت کنید

کد مطلب 33035           تاریخ ارسال : 1403/07/25                         نسخه چاپی
بیژن عبدالکریمی : طی این ۴۰سال همه نیروها و گفتمان‌ها از قطار انقلاب پیاده شده‌اند

«طی این ۴۰سال همه نیرو‌ها و گفتمان‌ها از قطار انقلاب پیاده شده و همه روسای جمهور پیشین با انگ مواجه شدند؛ این منطق باید دگرگون شود. اگر حاکمیت این واقعیت‌ها را درک نکند، شرایط بسیار پیچیده می‌شود. حل تعارضات ایران با امریکا و اسراییل، امری چند هفته‌ای یا چند ماهه نیست، این رویارویی بسیار طولانی مدت است. حاکمیت بدون حمایت یکپارچه ملت، نمی‌تواند از این مسیر با موفقیت عبور کند. نهایتا ناچار خواهیم شد به دلیل فشار‌های درونی و مشکلات اقتصادی ملت، در برخی مواقع کوتاه بیاییم.»


روز و روزگاری که استادان و تحلیلگران از ضرورت افزایش انسجام اجتماعی و مشارکت عمومی سخن می‌گفتند، احتمالا شرایط این روزهای ایران را پیش‌بینی کرده بودند که عامل بیرونی برای تاریخ و تمدن ایرانی چنگ و دندان نشان می‌دهد. واقع آن است که متفکران کشورمان در آن ایام در خشت‌خام واقعیت‌هایی را مشاهده می‌کردند که بسیاری از مسئولان و سیاست‌گذاران امکان دیدن آن‌ها در آینه را نیز نداشتند. بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه با تکیه بر این ضرورت‌های جدید بیرونی و درونی است که خطاب به تصمیم‌سازان از آن‌ها می‌خواهد که متوجه اهمیت دستیابی به امر آشتی ملی در درون باشند.
 
به گزارش اعتماد، مخاطب عبدالکریمی اما همواره حاکمیت نیست؛ او معتقد است هر اندازه وظیفه حاکمیت برای شکل‌دهی به وفاق و انسجام ملی و حفاظت از تمدن و فرهنگ ایرانی سنگین است، روشنفکران و کنشگران سیاسی و حتی عموم مردم نیز وظایفی را به عهده دارند که نباید از زیر بار اجرای آن شانه خالی کنند. او به برخی تحرکات خطرناک در بیرون از مرزها اشاره کرده و درخواست عاجزانه اپوزیسیون برای حمله اسراییل به ایران را نوعی استحاله سیاسی ارزیابی می‌کند. 
عبدالکریمی تایید صلاحیت پزشکیان را نشان دهنده ارسال سیگنال از سوی حاکمیت می‌داند که باید از سوی عموم مردم، کنشگران سیاسی و فعالان مدنی نیز درک شود. این استاد فلسفه که یکی از متقدمین طرح نظریه وفاق در ایران است، انحراف ایده وفاق از بنیان‌های اصلی نظری و عملی‌اش را خطرناک ارزیابی می‌کند. به اعتقاد عبدالکریمی وفاق نه در معنای تقسیم قدرت میان دو طیف سیاسی بلکه به معنای جهش به مرحله‌ای مدنی‌تر و قوام‌یافته‌تر در حکمرانی و مشارکت است.
 
 
 
 
*ایران در شرایط فعلی با چالش‌ها و گرفتاری‌هایی در درون و خارج از کشور روبه‌رو شده است. ایران با استفاده از داشته‌های تاریخی، تمدنی و هویتی خود چگونه می‌تواند از این بزنگاه‌ها عبور کند؟ 
 
ایران در عرصه بیرونی و بین‌المللی، نقش و جایگاهی پیدا کرده که مناسبات ژئوپلیتیک منطقه را به هم زده است. اما مناسبات درونی این کشور متناسب با شأن و جایگاهی که در بیرون پیدا کرده، نیست. وضعیت کنونی ایران شبیه خانواده‌ای است که در بیرون از خانه، نمای بسیار دلنشینی دارد و پدر خانواده واجد احترام بسیاری است، اما اختلافات درونی و منطقی که مسائل خانواده را تدبیر می‌کند به هیچ‌وجه با شمایل بیرونی‌اش سازگار نیست. ایران گفتمان مقاومت را ارایه کرده و این محور در حال تغییر مناسبات جهانی، تغییر نقشه خاورمیانه و متزلزل ساختن هژمون امریکاست، اما روش‌های درونی جامعه‌اش را به گونه‌ای ساماندهی می‌کند که همسطح موفقیت بین‌المللی‌اش نیست.
 
می‌پذیرم که جایگاه قدرت سیاسی یک کشور در مناسبات بین‌المللی یکی از مهم‌ترین عوامل برای تغییر شأن تمدنی است، اما برای تغییر شخصیت و شأن تمدنی ایران نیازمند تحولاتی در درون کشور هستیم. متاسفانه هم گفتمان انقلاب، هم حاکمیت سیاسی ما و هم دانشگاه‌های ما، هم روشنفکران، پوزیسیون، اپوزیسیون ما و هم نوگرایان و سنت‌گرایان ما به تمامی مقوله فرهنگ را رها کرده‌اند. بهتر است بگویم درکی از مقوله فرهنگی ندارند. به‌رغم اینکه شعار داده می‌شود که «انقلاب ایران یک انقلاب فرهنگی است» اما در عرصه عمل به هیچ‌وجه با مسائل، مواجهه فرهنگی نداریم. 
 
*چه بر سر فرهنگ جامعه ایرانی آمده است. اساسا چگونه می‌توان جامعه را از فرهنگ تهی کرد؟ این استحاله فرهنگی چگونه رخ داده است؟ 
 
این استحاله از دو طریق رخ داده است؛ روحانیت و قدرت سیاسی ایران در داخل، تبلیغات را جانشین فرهنگ و روشنفکران ایرانی هم ایدئولوژی را جانشین فرهنگ کرده‌اند. من هم روشنفکران، هم روحانیت، هم اپوزیسیون و هم قدرت سیاسی کشورم را متهم می‌کنم که درکی از مقوله فرهنگ ندارند. لذا امروز یک نوع انحطاط فرهنگی همراه با نیهیلیسم جهانی جامعه ایرانی را تهدید می‌کند. کار به جایی رسیده که بخشی از اپوزیسیون، پرچم اسراییل را در آغوش گرفته و به دور خود پیچیده، در خیابان‌های لس‌آنجلس و سایر شهرهای غرب می‌رقصد و از اسراییل عاجزانه تقاضا می‌کند که به ایران حمله کند! این وضعیت با فحاشی‌هایی که رخ می‌دهد نهایت ابتذال را می‌رساند.
 
موضوع زمانی دردناک‌تر می‌شود که این نوع جهت‌گیری فرهنگی را میان برخی روشنفکران ایرانی می‌بینیم. بخشی از مردم هم به دلیل خشم و کینه‌ای که نسبت به وضع موجود دارند همین برخورد را می‌کنند. دلیل این امر آن است که در اکثر قریب به اتفاق نیروهای اجتماعی ایران (از پوزیسیون گرفته تا اپوزیسیون) مقوله فرهنگ درک نشده است. آموزش و پرورش در ایران، نوعی هولوکاست است. دانشگاه به بازی احمقانه صدور مدرک بدل شده، رسانه ملی شکست خورده است. روحانیت تا حد زیادی شأن و پایگاه خود را از دست داده، روشنفکران در طرف غلط تاریخ ایستاده‌اند و…همه این گزاره‌ها دست به دست هم داده تا جامعه ایرانی به لحاظ اخلاق شرایط مناسبی نداشته باشد. 
 
*در این صحنه‌آرایی سهم قدرت سیاسی و سیاستگذاران چیست؟ تا چه اندازه سیاستگذاران و تصمیم‌سازان در شکل‌گیری این فضا نقش داشته‌اند؟ 
 
هم قدرت سیاسی و هم مخالفان و روشنفکران فقط به مقوله سیاست، جدال سیاسی و جناح‌گرایی پرداخته‌اند و هیچ کس به این فکر نکرد که ایران باید خطوط زمین بازی‌اش را ترسیم کند. قدرت سیاسی به این بلوغ نرسیده بود که خطوطی را ترسیم کند که اجازه داده شود منتقدان ضمن رعایت این خطوط، بتوانند بازی کنند. قدرت سیاسی فقط اقدام به حذف نیروها کرد. در نقطه مقابل هم امروز اپوزیسیون و بسیاری از روشنفکران نمی‌دانند مهم‌تر از نقد قدرت سیاسی، ترسیم خطوط حیات اجتماعی ماست.
 
اینکه ما حق نداریم به خاطر اختلافات درونی، منافع ملی کشور را قربانی کنیم. ما باید مقتضیات ژئوپلیتیک و امنیت کشور را درک کنیم. من به عنوان منتقد نظام سیاسی و منتقد گفتمان انقلاب در زمانی که تمامیت ارضی ایران در خطر است در کنار قدرت مرکزی کشور می‌ایستم. اختلافاتی که بر سر حجاب و بی‌حجابی، تقسیم حقوق کارمندان، رانت‌خواری‌ها و…وجود دارد موضوعات مهمی هستند، اما وقتی امنیت ملی به خطر می‌افتد من باید مقتضیات امنیتی کشور را درک کنم. بسیاری از روشنفکران و کنشگران ایرانی این حقیقت را درک نکرده‌اند. حیرت‌انگیز اینکه حتی نیروهای مرتبط گفتمان انقلاب و نیروهای حاکمیتی هم این حقیقت را درک نکرده‌اند.
 
اگر مقاومت امری جدی است، امری همه‌جانبه هم است. ما باید حیات درونی جامعه را متناسب با این مقاومت تنظیم کنیم. متاسفانه حاکمیت هم فقط نیروهای خود را دید و بخش بزرگی از جامعه را نادیده انگاشت. درک نکرد که مطالبات مردم ایران، بیش از ۱۵۰سال است که ارضا ناشده باقی مانده است. مردم انتظاراتی دارند، اما حاکمیت زبانی برای گفت‌وگو با این بخش از جامعه نداشت. تنها برخوردهای پلیسی و امنیتی صورت داد که غیرقابل درک است. در واقع منطق پلیسی و امنیتی، جای منطق فرهنگی را گرفت. امروز با خلأ فرهنگی در جامعه روبه‌رو هستیم. 
 
*بسیاری از استادان دانشگاهی و تحلیلگران، این روزها را پیش‌بینی کرده و درباره بروز آن هشدار داده بودند. این بحث که برای مقابله با خطرات بیرونی باید در درون انسجام و مشارکت ایجاد شود بارها از سوی خود شما مطرح شد. آیا به صحنه رویارویی ترسناک رسیده‌ایم یا ممکن است اوضاع بدتر هم شود؟ 
 
فکر می‌کنم حاکمیت سیاسی ایران تا حدی متوجه واقعیت‌ها شده. اینکه فردی مانند دکتر پزشکیان رییس‌جمهور شد و گفتمان خود را وفاق ملی اعلام کرد، نشان‌دهنده ارسال سیگنال از سوی حاکمیت است. البته حاکمیت و نیروهای انقلاب هم یکدست نیستند. متاسفانه نیروهایی که هنوز بالغ نشده‌اند و در قامت ارزش‌های انقلاب نیستند، میدان‌دار و عرصه‌گردان هستند.
 
گفتمان انقلاب اساسا نیازمند بازسازی در نیروهای خود است. برخی افراد به نام انقلاب به کشور و حاکمیت ضربه می‌زنند و انسجام ملی را به خطر می‌اندازند. حاکمیت با روی کار آمدن پزشکیان و دولت وفاق او، سیگنال فرستاد که صدای بخشی از مردم را شنیده است. اما بخش قابل توجهی از روشنفکران ایرانی، این سیگنال را نشنیده و نخواست به نحو درستی موضوع را فهم کند، بنابراین کماکان در جایگاه نادرست تاریخی ایستاد. 
 
*ماه‌ها قبل و در گفت‌وگوهایی که با شما داشتم، شخص شما درباره ضرورت وفاق و آشتی ملی نظریه‌پردازی کرده و از ضرورت آن سخن گفتید. در واقع شما یکی از تحلیلگرانی بودید که پرچم وفاق را بلند کردید. اما هنوز تعریف جامع و علمی در خصوص واقعیت وفاق ارایه نشده است. وفاق را در عرصه عینی چگونه می‌توان تعریف کرد؟ 
 
این گفتمان بسیار عامیانه شده، خود آقای پزشکیان و یاران نزدیک ایشان هم غافلگیر شدند. متاسفانه جامعه فاقد ساختارهای حزبی مطلوب است. افراد به‌طور اتفاقی ردای قدرت را می‌پوشند. در ایران با ساختارهای تخصصی حزبی و سازماندهی اجتماعی سر و کار نداریم که سال‌ها روی ایده‌ها و گفتمان‌ها کار کرده باشند. اما نهایتا به‌طور تاکتیکی و به عنوان یک امر دم‌دستی موضوع وفاق در دستور کار قرار گرفت. به نظرم باید روی این ایده کار دقیق کارشناسی و تئوریک صورت گیرد. مراد من از وفاق زمانی که موضوع را مطرح کردم، گفتمان اجتماعی بود، اما به نوعی تقسیم قدرت بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان تقلیل پیدا کرد. بحث این بود که بخش نادیده انگاشته شده جامعه دیده شوند، گزاره‌هایی برای ارتباط با آن یافته و از نیروهای واسطه‌ای که همواره حذف شده‌اند، دعوت شود که وارد میدان کنشگری شوند، اما متاسفانه این گفتمان به تقسیم قدرت بین دو جریان سیاسی تقلیل پیدا کرد. 
 
*کدام نقطه مشترک و بخش کانونی وجود دارد که همه کنشگران سیاسی و اجتماعی و علمی می‌توانند روی آن تمرکز کنند؟ 
 
حفظ امنیت ملی، گرانیگاه اصلی بحث است. همه نیروها باید مساله امنیت ملی را بالاتر از تمام مسائل، مطالبات، تعارضات و تضادها بدانند. البته مطالبات مردم و اعتراضات آن‌ها بحق است. آنچه این مطالبات را ناحق می‌کند، طرح آن در یک زمان نامناسب است. امروز مساله اصل امنیت ملی و منافع ملی ماست. من در یک برنامه تلویزیونی هم گفتم، روشنفکران ما می‌خواهند تاثیری بر حیات اجتماعی ملت داشته باشند، درک مقتضیات امنیتی و ژئوپلیتیک جامعه ایرانی یگانه راه است. اگر روشنفکران ما بتوانند اقتضائات و پیامدهای مسائل امنیتی و ژئوپلیتیکی ایران را درک کنند، نوعی گفتمان وفاق با حاکمیت شکل می‌گیرد. ظهور این گفتمان اثراتی ژرف‌تر از انقلاب مشروطه در ایران خواهد داشت. نهایتا هم می‌توان اقدام به تنش‌زدایی کرده و ریل‌گذاری‌های لازم برای اصلاحات و توسعه داشته باشیم. 
 
*در این مدل فکری، حاکمیت چه رفتاری باید داشته باشد و نقش حاکمیت در تامین منافع ملی چیست؟ 
 
پاسخ به این پرسش به بحث‌های تاریخی هم نیاز دارد. ساختار حاکمیتی ایران نه نظام پادشاهی بود و نه دولت مدرن در ایران تجربه شد. فقط گرد آمدن حول محور گفتمان انقلاب و جبهه و جنگ بود که کشور را حفظ کرد. ساختاری که حاصل شرایط تاریخی دیرینه ایران باشد؛ مثلا ظهور طبقه متوسطی که پشتوانه دولت و ملت باشد، نداریم. گفتمان و حاکمیت انقلاب ما همواره در معرض فشار بوده است. جنگ ۸ساله، فشارهای امریکا، تحریم‌ها، تنازعات و… همواره مطرح بوده است. این منطق که برخی عنوان می‌کنند حاکمیت ایران در حال تحریک کردن طرف مقابل است، توپ زدن در زمین دشمن است. حاکمیت ایران طی دهه‌های اخیر دایما نگران بوده، بنابراین همواره از موضع حفظ خود برخورد کرده است.
 
 مانند گربه‌ای که راه‌ها از هر سو برایش بسته می‌شود و چاره‌ای جز پنجه کشیدن نداشته است. روشنفکران هم با فشارهایی که آورده و همسویی‌هایی که با نظام سلطه داشتند، شرایط را پیچیده کرده‌اند. شکاف حاکمیت و ملت این‌گونه بیشتر و بیشتر و برای برخی عامل احراز هویت شد. همین امروز هم بسیاری از روشنفکران سطحی ما در این مسیر حرکت می‌کنند. این دسته از روشنفکران درک نمی‌کنند که وجود یک دولت مرکزی مقتدر برای توسعه هر جامعه‌ای لازم و خلأ قدرت خطرناک است. این موارد وجوهی است که روشنفکران ایرانی باید درک کنند. در نقطه مقابل حاکمیت هم باید درک کند که در ایران یک شکاف اجتماعی عمیق وجود دارد.
 
 طی این ۴۰سال همه نیروها و گفتمان‌ها از قطار انقلاب پیاده شده و همه روسای جمهور پیشین با انگ مواجه شدند؛ این منطق باید دگرگون شود. اگر حاکمیت این واقعیت‌ها را درک نکند، شرایط بسیار پیچیده می‌شود. حل تعارضات ایران با امریکا و اسراییل، امری چند هفته‌ای یا چند ماهه نیست، این رویارویی بسیار طولانی مدت است. حاکمیت بدون حمایت یکپارچه ملت، نمی‌تواند از این مسیر با موفقیت عبور کند. نهایتا ناچار خواهیم شد به دلیل فشارهای درونی و مشکلات اقتصادی ملت، در برخی مواقع کوتاه بیاییم.

 


نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده  
متن  
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب