1:5 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 حرف نزدن که بلدید؟!

مشکل ما در این کشور همین «طیره عقل» یعنی حرف نزدن در موقعی که باید حرف زد و حرف زدن در موقعی که باید حرف نزد، می باشد.البته منظورم حرف زدم عوام نیست که عوام الناس اگر روزی میلیون‌ها حرف به قول سریال برره از خود «در کنند» خیلی به جایی بر نمی‌خورد بلکه درد ما بیشتر در ساحت «کلام الملوک» هاست که معمولا در هر کشوری «ملوک الکلام» نیز می‌شوند و بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.

 اخبار عمومی
خیابان خالد اسلامبولی به نام «سید حسن نصرالله» تغییر یافت
اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده مجلس به دلیل "اظهارات خلاف امنیت ملی"
اذعان «پنتاگون» به شکست سامانه «پاتریوت» آمریکا مقابل حمله موشکی ایران
وزیر دفاع: ایران در برابر گستاخی متجاوز، پاسخ پشیمان‌کننده خواهد داد
نخست وزیر عراق: آتش‌سوزی در همسایه، دامن ما را هم می‌گیرد؛ پیام‌آور صلح تهران و واشنگتن هستیم
پیام پزشکیان به ایرانیان خارج از کشور پنجرۀ دیپلماسی باز است/ مسیر صلح را دنبال می‌کنیم
اکسیوس : پوتین از ایران خواست «غنی‌سازی صفر» را بپذیرد
انتقاد نتانیاهو از "مدافعان ایران" در رسانه های آمریکا: شرم بر شما این قدر کور و احمقید؟
عارف: مصوبه بازگشت قیمت‌ها به قبل از آغاز جنگ ۱۲ روزه لازم‌الاجرا است
عراقچی، تکلیف توافق را روشن کرد: از غنی‌سازی کوتاه نمی آییم
قوه قضائیه: کواکبیان هیچ سندی درباره ادعاهایش ارائه نکرد
ابطحی: الان دقیقا وقت ‎مذاکره با آمریکایی است که فهمیده نیروی نظامی ایران شوخی نیست
وزیر آموزش و پرورش: برای بازگشایی مدارس در مهرماه، سناریوی بازگشایی آرام، ترکیبی و مجازی تدوین شود
نبویان، نماینده مجلس: چرا در کفش بازرسان آژانس، زمانی که در مراکز هسته‌ای ما بازرسی بدنی می‌شوند، «ریز تراشه» پیدا می‌شود؟
ادعای اکسیوس : مسکو به‌طور خصوصی ایرانی‌ها را به پذیرش «غنی‌سازی صفر» تشویق کرده است
عارف: اکنون نظر حاکمیت کماکان انجام مذاکره با اقتدار است
حمله جواد لاریجانی به اظهارات اخیر پزشکیان: تاسف برانگیز است
اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس ( کواکبیان)
زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست
کاظم جلالی: دانش هسته‌ای ما با موشک‌ نابود نمی شود؛ اراده مان قوی تر می شود
علی لاریجانی: در حال بررسی پیام واشنگتن برای آغاز مذاکرات هستیم ؛ هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم
توجیه رضا عاشری بعد از درخواست ترور پزشکیان: من آدم طنازی هستم!
رائفی‌پور: شما رو به خدا دروغ پخش نکنید کدام اف ۳۵؟
کارزار پرستو فروهر علیه صدراعظم آلمان
چه کسانی از مصاحبه رئیس جمهور خشمگین شدند؟
اذعان اسرائیل: موشک ایرانی به دفتر نتانیاهو اصابت کرد
محمد مهاجری: درخواست رهبر انقلاب برای سرود «ای ایران» در شب عاشورا، اهمیت والای وطن را نشان می‌دهد
سران بریکس حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران را محکوم کردند
توصیه احمد زیدآبادی: تشکیل هیئت حقیقت‌یاب برای بررسی چگونگی نفوذ اسرائیل به کشور
سفیر سوئیس به تهران بازگشت و سفارت باز شد
سفیر آمریکا در ناتو: ایران باید صلح با واشنگتن و تل‌آویو را بپذیرد!
بازگشت هواپیماهای مسافری به آسمان ایران
روزنامه جمهوری اسلامی : صداوسیما را از افراد کم سواد و مشکوک پاکسازی کنید/ با افرادی که بنام ایدئولوگ نظام، عوامفریبی کردند برخورد شود
سخنگوی دولت : با وجود بی‌اطمینانی به مذاکرات، مسیر مذاکرات را ترک نمی‌کنیم
موافقت ترامپ با فروش ۵۱۰ میلیون دلار تسلیحات به اسرائیل
حمله حسین شریعتمداری به موافقان مذاکره : هم خائن‌اند هم احمق
پسر نتانیاهو : از ترس جانم اسرائیل را ترک کرده ام
وزرای خارجه مصر و عمان خواستار از سرگیری مذاکرات شدند
نماینده سنای پاکستان: در صورت تعرض به جان آیت‌الله خامنه‌ای هیچ آمریکایی در پاکستان نخواهد ماند
انتقاد پزشکیان از گروسی در گفتگوی تلفنی با مکرون
 گفتــگو
مرعشی: خطری به نام تجزیه ایران وجود ندارد/ قدرت‌های اصلی جهان تصمیم گرفته‌اند که جغرافیای منطقه ما تغییر نکند
حقیقت‌پور: وقت آزادی های اجتماعی سیاسی فرا رسیده است/ باید صدا و سیما را شخم زد و بذر خوب در آن کاشت
پورمحمدی: مذاکره میدان رقابت برای گرفتن حق است/ آیا باید بنشینیم و هر روز تحریم جدیدی تحمل کنیم؟
سیدحسن خمینی: وقتی مسأله این می‌شود که کدام اجتهاد باید حکومت کند، پاسخ این است همان اجتهادی که مردم به آن رأی می‌دهند
جلودارزاده، نماینده ادوار مجلس: بسیاری از زنان مجلس به دنبال یافتن جایگاهی برای ارتقای کلی زنان نیستند
رئیس پیشین صداوسیما: فردوسی‌پور به دلیل گفت‌وگو با ظریف کنار گذاشته شد؛ "نود" از سریال‌های پرهزینه بیشتر مخاطب داشت
ضرغامی: اگر حرفی را که رهبری گفتند، من بزنم چه بلایی به سرم می آورند؟/ گفتند من وصله ناجور دولت رئیسی بودم
رشیدی کوچی: کوران مذاکرات ایران و آمریکا، زمان مناسبی برای رفع فیلترینگ است/ پزشکیان از وفاق با مردم غافل شده است
محمد هاشمی : برای پیشبرد مذاکرات و رفع تحریم ها، کاسبان تحریم خلع ید و خلع سلاح شوند/ ترامپ اهل معامله است نه جنگ
فریدون عباسی: هم با عقل و عزت مذاکره می کنیم هم دستمان روی ماشه است

کد مطلب 29413           تاریخ ارسال : 1401/03/16                         نسخه چاپی
خاطرۀ عاطفی هوشنگ مرادی کرمانی دربارۀ دعایی

آقای دعایی پشت میکروفن که رفت به جای این‌که حرف بزند ، سرش را روی تریبون گذاشت و شروع به گریه کرد . همه مات‌شان برد که چرا این کار را می‌کند...


عصر ایران- رسم غالب این است که دربارۀ روحانیون درگذشته هم‌لباسان و اگر سیاسی هم بوده باشد هم‌فکران سخن بگویند و خاطره نقل کنند. سید محمود دعایی اما یک روحانی استثنایی بود چندان که با طیف‌های گوناگون ارتباط عاطفی داشت.

   روحانی و معمم بود اما محدود به روحانیون نه. مدیر‌مسؤول قدیمی‌ترین روزنامۀ در‌حال انتشار ایران بود اما از دایرۀ رسانه‌ها فراتر می‌رفت و با افراد گوناگون برخورد چهره به چهره داشت و البته وجه کرمانی و کویری او چنان پر‌رنگ بود که در حیات او باستانی پاریزی درباره‌اش نوشت و در ممات هم یک کرمانی پرآوازۀ دیگر – هوشنگ مرادی کرمانی- نویسندۀ کودک و نوجوان و خالق اثر ماندگار «قصه‌های مجید» خاطره‌ای از کودکی دعایی را به نقل از خود او با ایسنا در میان گذاشته است:

مرادی کرمانی گفت: چه می‌توانم درباره‌اش بگویم‌؟! ایشان آن‌قدر در مقابل‌ آدم‌های کوچک و بزرگ متواضع و فروتن بودند که یک‌بار به او گفتم «پیش آمده از این تواضع و فروتنی خسته شوید و یا این مسئله برای‌تان دردسر و توهینی شود؟» گفت «بعضی‌ها گفته‌اند اما من برای این حرف‌ها اهمیتی قایل نیستم، از این‌که به بندگان خدا دارای هر نوع تفکر و عقیده‌ای، احترام بگذارم خوش‌حال می‌شوم.» بارها شنیده‌ام که گفته‌اند دعایی تنها مدیری در سرتاسر ایران است که هر وقت بخواهید می‌توانید یک‌راست بروید اتاقش و با او صحبت کنید، بی‌آن‌که نگهبان و دربان و محافظی داشته باشد. او همه را دوست داشت و به من کمی بیشتر لطف می‌کرد، بغل می‌کرد و بوسه‌های طولانی روی صورت و پیشانی داشت.

  او با گریه افزود : یک روز به او گفتم آقای دعایی همۀ هنرمندان ایران با نماز شما به طرف جهانی دیگر می‌روند ، شما چه محبتی نسبت به هنرمندان دارید،هنرمند‌دوست هستید‌؟ هرکسی را نگاه کنید‌، خواهید دید دعایی برایش نماز خوانده است. او مرد بسیار مهربان و صمیمی و آدم درد‌کشیده‌ای بود.

  نویسندۀ پرآوازۀ ایرانی سپس با بغض خاطره‌ای از دعایی تعریف کرد‌:

  ساختمانی قدیمی در کرمان هست که الآن به کتابخانۀ ملی کرمان تبدیل شده است . زمان افتتاحیه عده‌ای از کرمانی‌هایی را که در تهران بودیم‌، دعوت کرده‌ بودند و هرکسی در آنجا صحبت می‌کرد و خاطرات خودش را می‌گفت.خاطرۀ تکان‌دهندۀ هوشنگ مرادی کرمانی از دعایی


  این محل در گذشته کارخانه نخ‌ریسی بود و انگلیسی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم تأسیس کرده بودند. آقای دعایی اما پشت میکروفن که رفت به جای این‌که حرف بزند ، سرش را روی تریبون گذاشت و شروع کرد به گریه. همه مات‌شان برد که چرا این‌کار را می‌کند. بعد از گریه گفت: «مادرم همین‌جا فوت شد ،‌همین جایی که الآن کتابخانه شده است؛ خدمت‌کار این‌جا بود، جارو می‌کشید و سُرفه می‌کرد. من بچۀ یتیمی بودم و می‌آمدم پشت دیوار (دیوار آجری بود) لقمه‌ نانی، گاه گوشت کوبیده بود و گاه پنیر به من می‌داد که ناهار بخورم و مدرسه بروم‌. می‌پرسید سیر شدی؟ با این‌که هیچ‌وقت سیر نشده بودم‌،  می‌گفتم سیر شدم. چون می‌دانستم لقمه‌ای ندارد و اگر بگویم سیر نشده‌ام خجالت می‌کشد. می‌گفتم خودت هم لقمه‌ای بخور‌». او این حرف‌ها را با گریه می‌زد و همه متأثر شدند. همیشه برای او گریه می‌کردم. صحنۀ عجیبی بود و تا مغز استخوانم را سوزاند.

  او ادامه داد‌: در «شما که غریبه نیستید» هر وقت می‌خواستم از فقر و بی‌کسی و تنهایی حرف بزنم، می‌گفتم زشت است و شخصیتم از بین می‌رود اما یادم می‌آمد که دعایی آمد و در جمع چنین حرفی زد و گفت مادر من جاروکش اینجا بود. نویسنده‌ام و بدون قصه نمی‌توانم حرف بزنم. این قصه خود ابعاد شخصیتی این آدم را نشان می دهد. من کاری به دیدگاه‌های سیاسی و مسائل دیگری که داشت‌، ندارم. از دیدگاه نویسنده به این شخصیت نگاه می‌کنم، این ماجرا آن‌قدر روی من تأثیر گذاشت که تا مدت‌ها حالم بد بود. وقتی می‌خواستم موقعیت‌های زندگی‌ام و تحقیری را که شده بودم، بنویسم یاد او می‌افتادم، می‌گفتم او این حرف‌ها را زد و تحقیر نشد، او با صداقتی که داشت این حرف‌ها را زد.

  مرادی کرمانی با تأکید بر اینکه زنده‌یاد دعایی ابعاد بسیار بسیار زیادی داشت، خاطرنشان کرد: گاه فکر می‌کردم اگر مشکلی داشته باشم‌، به چه کسی بگویم. با خودم می‌گفتم دعایی تنها کسی است که می‌شود با او درد‌دل کرد . اگر گرفتاری پیدا می‌کردید، این آدم می‌توانست راحت حرف بزند، لااقل به حرف آدم گوش می‌کرد. چیزی که ایشان داشت فضای باز ذهنی و افق دید گسترده بود، خیلی به زندگی آدم‌ها و عقایدشان کار نداشت. همه را با دید انسانی می‌دید و می‌گفت آنها هم بنده خدا هستند، کاش همه همین‌طور بودند؛ کسانی که مدعی کشیدن گوشه گلیمی از آب گل‌آلود امروزه برای مردم هستند. وقتی خبر رفتنش را شنیدم ، خیلی اذیت شدم.

 

مرادی کرمانی
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب