9:1 PM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 مردم خالص

"عزیز از دست رفته " که قرار بود پیکرپاکش در این مراسم تشیع شود یعنی زنده یاد حاج اسدالله نجفی هم ، نه آیت الله بود و نه "حجت الاسلام والمسلمین " و نه وزیر و نه نماینده مجلس و نه حتی عضو شورای شهر و نه سلبریتی بود و نه پهلوان و ورزشکار و نه سید و شیخ ، نه امیر بود و نه سردار و نه شهید تازه تفحص شده و نه جانبازی که عاقبت به رفقای شهیدش پیوسته باشد و نه دکتر و نه مهندس و نه پروفسور . بلکه او تنها خودش بود وخودش

 اخبار عمومی
ورود پیکر مطهر ۷ شهید گمنام دوران دفاع مقدس به کرمانشاه
آیت الله اختری: وضعیت فرهنگی از بدحجابی به برهنگی رسیده است
حمله کیهان به منتقدان انتصاب سقاب اصفهانی
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: واکنش به خباثت‌های گروسی نباید محدود به یک هشدار بماند
سکینه سادات پاد: امیدوارم طرح جدید مهریه را مانند قانون حجاب در پستو‌ها جلو نبرند
ادعای رئیس‌جمهور لبنان: به علی لاریجانی «سخنان بسیار تندی» گفتم که او را ناراحت کرد
سخنگوی دولت: با توجه به آسیبی که به فرآیند‌های هسته‌ای ایران وارد شده، امکان غنی‌سازی وجود ندارد
کرباسچی: اصلاحات بدون رابطه با دنیا ممکن نیست
غضنفری: عارف باید به منزل برود و استراحت کند/ حضور او در دولت وجاهت قانونی ندارد
ابطحی: انتظار داشتیم بعد از جنگ خودخواهی‌ها و قلدری‌ها کمتر شود
هرمز شجاعی‌مهر: دیگر دل کسی برای تلویزیون نمی‌سوزد/ فامیل‌بازی صداوسیما را به این روز انداخت
آذری جهرمی: پیرمردهای بی خاصیت دولت، پشت پرده حملات اخیر به سقاب هستند
واکنش علی مطهری به ابراهیم فیاض که گفته بود «مطهری آخوند شاهنشاهی بود» : یک روانکاو نسخه درمان برای او بنویسد
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: جنگ بعدی با رژیم صهیونیستی جنگ دوم نیست بلکه جنگ پایانی است
وزیر رفاه در آستانه خروج از کابینه/ دولت پزشکیان به‌دنبال جایگزین میدری است
آذری جهرمی: دولت را پیرمردهای بی‌خاصیت منفعل و ناکارآمد کردند!
فیاض زاهد: خیلی با خودم‌کلنجار رفتم که چیزی نگویم اما شرافتم در گرو بیان حقیقت است
علی اکبر صالحی: رویکرد فعلی سیاست خارجی، خطر انزوای استراتژیک ایران را در پی دارد
علم‌الهدی: تولید محتوا در فضای مجازی نباید آزاد گذاشته شود / آزادی فضای مجازی از آزادی دزدها و قاتلین بدتر است
تولیت آستان امامزاده صالح (ع) تکذیب کرد: سرداب امامزاده پناهگاه نیست
مقام ارشد اسرائیل: هدف ما سرنگونی حکومت ایران تا پایان دوره ترامپ است
پژمان جمشیدی به ایران بازگشت؛ پایان دو هفته سفر پرحاشیه
نماینده مجلس: شرایط ایران از سوی تلگرام پذیرفته شد
احمد خاتمی: تهدید مقام معظم رهبری محاربه است و محاربه حکم اعدام دارد
محمد مهاجری: شما نخبگان را فراری دادید!
تاج زاده بازداشت و به زندان برگردانده شد
پاسخ آذری جهرمی به ادعای ثابتی: او کودک نیست
عباس عبدی: سیاست ایران خالی از گفتار سازنده سیاسی است و به میدان مبارزه گلادیاتورها تبدیل شده است
سعید جلیلی: ارتجاع این است که دوباره حرف از مذاکره بزنی
رمزگشایی علی لاریجانی از پیام مخفی آمریکا به ایران
۶۳ نماینده مجلس: الّا و بلّا باید «تنگه هرمز» را ببندیم!
سخنگوی دولت: هیچ کارمندی را اخراج نمی کنیم
اطلاعیه دفتر روحانی درباره گزارش ۷ دقیقه‌ای صداوسیما: مرز‌های جدیدی در جعل و تحریف را گشودید؛ وامصیبتا
کرباسچی ادعای تسنیم را تکذیب کرد: من به کروبی رای دادم
ادعای یک نماینده: تلگرام به زودی رفع فیلتر می‌شود
بازداشت فردی که قصد تشکیل گروه مسلح برای مبارزه با بی حجابی داشت / وکیل دادگستری: چشم حضرات مدعی روشن!
علی ربیعی: ایران پس از جنگ، سیاست متفاوتی می‌طلبد؛ نه این سیاست که مردم را ناراضی می‌کند، حافظ امنیت هم نیست
قوه قضاییه هر گونه بازداشت و یا کشف فساد در «حفاظت اطلاعات» را تکذیب کرد
مشاور فرمانده کل سپاه: در جنگ اخیر حداقل با ۳۰ کشور و حدود ۸۰ سرویس در حال جنگ بودیم/ اسرائیل گفت آخرین تیر را ما می‌زنیم ولی آخرین تیر را چه کسی زد
معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور: خبر جلسه محرمانه و برکناری وزیر کذب است
 گفتــگو
سخنگوی سپاه: دشمن حالا حالا‌ها شرایط جنگ را ندارد/ هیچ نگرانی از بابت تهدیدات نداریم
مخالفت رهبر انقلاب با خرید موشک از روسیه / ناگفته‌های مهم سردار حاجی‌زاده از برنامه موشکی ایران
سردار نقدی: از عملکرد پزشکیان در زمان جنگ دفاع می‌کنم/ ۵۰ کشور برای اسرائیل جاسوسی می‌کنند/ هیچ‌یک از فرماندهان ما درخواست آتش‌بس نداشتند
باهنر: برخی می‌خواهند تمام جنگ ۱۲روزه را گردن جاسوسان بیاندازند/آمریکا به خوبی معنی فتوا برای شیعیان را می‌داند/روایت مخالفت جلیلی با CFT تا جلسه آخر!
عضو کمیسیون امنیت ملی:​ اگر دولت بتواند ۶ ماه شرایط کشور و اعتراضات را مدیریت کند، غربی‌ها خودشان پیشنهاد مذاکره می‌دهند
محمد هاشمی رفسنجانی: با چند قطعنامه اضافه نمی‌توانند کاری با ملت ایران بکنند/ باید حضور و نقش مردم در اداره کشور بالا برود
ابطحی: جلیلی رئیس جمهور بود، زیرساخت‌های کشور قطعاً زودتر از هم می‌پاشید
توصیه ظریف به ترامپ: به بی‌بی گوش نده!
رئیس جبهه اصلاحات: کسی نگفته انرژی هسته ای حق مسلم نیست، اما رفع کامل تحریم ها اولویت دارد/ حاکمیت باید دست به تصمیمات سخت و شجاعانه بزند
باهنر: اگر بنزین ۷۰ هزار تومان شود به هر ایرانی ۷ میلیون تومان یارانه تعلق می‌گیرد

کد مطلب 28282           تاریخ ارسال : 1400/08/19                         نسخه چاپی
برای حل مسئله ایران باید از کجا شروع کرد؛ اخلاق، اقتصاد یا سیاست؟

پرسش مهم پیش‌ روی ما این‌ است که برای حل مسئله ایران باید از کجا شروع کرد؛ اخلاق، اقتصاد یا سیاست؟


 

ارسطو، حکمت عملی را به سه شعبه‌ اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدن تقسیم کرده است.

مترجمین و شارحین مسلمان ارسطو بیشتر به‌دنبال آن بوده‌اند که بگویند در اخلاق وظیفه‌ بشر آن است که قوای غضبیه و شهویه خود را تحت سیطره قوه عقل درآورد و بدین طریق به‌نوعی تعادل برسد. آنگاه، زمانی‌که بشر خود را متخلق به اخلاق حمیده یافت، می‌تواند پا را فراتر بگذارد و عائله تشکیل دهد و آن را تدبیر کند.

 
 
 
 

یعنی، کسی می‌تواند مدیریت خانواده را عهده‌دار شود که قبلاً از آزمون مدیریت خود موفق بیرون آمده باشد. پس از آن است که فرد می‌تواند جهش‌وار به سیاست مدینه وارد شود و به‌عنوان سیاستمدار، شهر یا کشوری را اداره کند.

با نگاهی دقیق‌تر می‌توان قرائتی دیگر از ارسطو به دست داد. آنچنان‌که وی در اخلاق نیکوماخوس می‌گوید، غرض از اخلاق، شهروند خوب بودن است. البته، شهروند نه‌ به‌معنای امروزی کلمه بلکه در معنای آتنی آن. اما، نوارسطویانی مانند السدیر مک‌اینتایر و مارتا نوسباوم آن را به همین معنای شهروند امروزین تعبیر کرده‌اند.

منظور ارسطو از تدبیر منزل، اداره عائله نیست بلکه به‌ نوع و کیفیتی از اقتصاد ارجاع می‌دهد و در برخی دیگر از آثارش، صراحتاً حول اقتصاد سخن می‌گوید؛ البته که توجه داریم بخشی از تدبیر منزل، امور مالی خرد است اما اقتصاد معنایی دقیق‌تر دارد.

همچنین، سیاست از نظر مرادف ارسطو حکمرانی است؛ چه در منصب حاکم و چه در منصب مشاور. چنانکه خود ارسطو به‌عنوان مشاور اسکندر فعالیت می‌کرد و سیاست را از این منظر هم تحلیل می‌کرد.

با این مقدمه می‌خواهم این سؤال را مطرح کنم که سرشت انسان اخلاقی است یا اقتصادی و یا سیاسی؟

ارسطو پاسخ به این پرسش را مسکوت گذاشته است. یعنی این‌که انسان «هومو اتیکوس» است، یا «هومو اکونومیکوس» و یا «هومو پولیتیکوس» دغدغه ارسطو نبوده است، یعنی درباره شهروند سخن نگفته است و به مدنی‌بالطبع بودن‌اش اشاره دارد که مفهومی غیرسیاسی است.

ارسطو اعتقاد دارد رشد انسان، مانند برخی حیوانات در جمع/اجتماع صورت می‌گیرد و قید مدنی بودن ناظر به آن است که کاستی‌ها را برطرف کند و این یعنی همه، توانایی‌های‌شان را در ظرف مشترک اجتماع قرار دهند.

باید توجه کنیم، که استفاده از واژگانی از قبیل ذات، سرشت،‌ فطرت و امثالهم نباید سایه ذات‌گرایی را بر سر تحلیل ما قرار دهد.

من نیز چنین رویکردی ندارم. می‌گویند ممتحنی از یک طلبه‌ اصفهانی پرسید، آیه «وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُك» به چه معناست؟ طلبه که سواد چندانی نداشت،‌ گفت سماء که همان ارض است؛ شیخ ما که اساساً قائل به ذات نبود، این واژه را نادیده گرفت و ادامه داد، حُبُک نیز چیزی است که بین سماء و ارض ورمی‌حُبُکَد! حالا من هم به قول آن شیخ قائل به ذات نیستم!

اما، در میان اندیشمندان کسانی بوده‌اند که یکی از وجوه سه‌گانه (اخلاق/اقتصاد/سیاست) را برجسته‌تر از آن دو دیگر می‌دیدند.

مثلاً تامس هابز، انسان را ذاتاً سیاسی می‌خواند و تمنیات خود را فقط زمانی برآورده می‌داند که دولتی مستقر شده باشد. یا افرادی چون آدام اسمیت و همچنین فایده‌گرایان، اقتصاد و حداکثری‌کردن منفعت را ذاتیِ انسان می‌دانند. و کسانی هم مانند ژان پیاژه اصل را تعلیم و تربیت می‌دانند و معتقدند ابتدا باید شهروند خوب ساخته شود و توضیح می‌دهند که ذات انسان، از کودکی به سمت نیکویی گرایش دارد و باید آن را در همان مسیر حفظ کرد تا مبادا راهزن‌ها آن را به کژراهه ببرند.

تقریباً شبیه آنچه در این حدیث می‌خوانیم: «كُلُّ مَولودٍ يُولَدُ على الفِطرَةِ، و إنّما أبَواهُ يُهَوِّدانِهِ و يُنَصِّرانِه». بعضی نیز به دو وجهی بودن ذات انسان باور دارند مانند دیوید هیوم؛ که معتقد است انسان ذاتاً منفعت‌طلب و سیاسی است. و یا ارسطو که انسان را تلفیقی از سیاست و اخلاق و اقتصاد می‌داند.

اکنون، گذشته از بحث‌های ذات‌گرایانه، پرسش مهم پیش‌روی ما این‌ است که برای حل مسئله ایران باید از کجا شروع کرد؛ اخلاق، اقتصاد یا سیاست؟

دیدگاه اخلاق‌مدار به ساحت انسان و جامعه اخلاقی تعلق دارد. اینان معتقدند باید تعلیم و تربیت، به‌ویژه تربیت را اولویت داد و سرمایه‌های آتی –جوانان- را جهت داد.

برخی کشورها با این رهیافت به تقویت سرمایه‌شان پرداختند. اکنون عرفا، شعرا، اصحاب اخلاق و حتی بعضاً سیاست‌پیشه‌های وطنی این رویکرد را پیش گرفته‌اند.

از سوی دیگر، نظام سیاسی ما نیز بر مبنای تئوری خاص خود جوانان را پرورش می‌دهد و از کتاب درسی تا معلم را جهت ساماندهی امر تربیت گزینش، ساخته‌و‌پرداخته و بسیج می‌کند.

دیدگاه دوم متمرکز بر اقتصاد است. اینان معتقدند بشر به تجربه به این نقطه رسیده است که پول گره‌گشاست. پررنگ‌ شدن منفعت‌گراییِ خشن در سطوح خرد و حتی بخش‌هایی از نظام اداری، نشان‌گر این گرایش است.

در سطح دیگر، متفکران و سیاست‌پیشه‌هایی معتقدند آبادی ایران به بالا رفتن درآمد سرانه گره خورده است و بر این اساس دائماً به تجربه مالزی، کره‌ جنوبی و ترکیه ارجاع می‌دهند و در حاشیه بحث، رفاه عمومی را نیز پیش می‌کشند.

با نقد دیدگاه اول و دوم می‌خواهم به توضیح دیدگاه سوم بپردازم.

برخلاف تجویزهای دو دیدگاه‌ پیشین، که یکی تقدم بشر اخلاق‌مدار و دیگری بشر ثروت‌مند را پیش می‌کشد، معتقدم گره کار ما در سیاست است. چنانچه تجربه دولت‌های پنجم و ششم (سازندگی) و همچنین هفتم و هشتم (اصلاحات) را از نظر بگذرانیم، کمی به اولویت این دیدگاه پی می‌بریم.

راه ثروت و راه اخلاق، به‌ ترتیب از سوی آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی پی گرفته شد، راه‌هایی که بازگشت‌پذیر بودند و نهایتاً با شکست مواجه شدند. چنانکه پیش‌تر گفتم، ما در وضعیت ماقبل هابز هستیم و اگر به نقطه تعادل نرسیم، ره به جایی نمی‌بریم. 

اساساً انسانِ اخلاقی در جامعه اخلاقی پرورش می‌یابد. زیرا اخلاق موضوعی اکتسابی است.

به بیان دیگر، فرد هنجارهای جامعه‌اش را درونی می‌کند و در وضعیت کنونی جامعه ما بستری پرورش انسان اخلاقی فراهم نیست. حتی، اگر قبول کنیم راه رهایی ایران از طریق اخلاقیات و آموزش می‌گذرد، نه نظام تربیتی بسامانی وجود دارد و نه جامعه‌مان مهیای تربیت چنین فرزندانی است تا جایی که می‌توان گفت، جامعه ما نمی‌تواند به‌معنای دقیق کلمه «شهروند» تربیت کند.

از طرف دیگر، بستر شکل‌گیری انسانِ اقتصادی نوعی نظم و نظام سرمایه‌داری است. یعنی، وضعیتی که بازار رقابتی و الزامات آن موجود باشد. در اینجا نیز می‌بینیم که چنین وضعیتی در کشور ما فراهم نیست؛ یعنی از یک طرف بازار بزرگی در داخل وجود ندارد و از سوی دیگر، راه تبادل داخل-خارج مسدود است. لذا، دید سرمایه‌داری ایران محدود و معطوف به نفع آنیِ خود است.

اما،‌ در زمینه سیاست؛ انسانِ سیاسی در جامعه سیاسی شامل دولت، پارلمان، احزاب سیاسی، گروه‌های ذی‌نفوذ، سازمان و تشکل‌های سیاسی و… رشد می‌کند.

این انسان سیاسی یا به‌قول امروزی‌ها «کادر سیاسی» فردی است که توان تحلیل، نقد، تجویز و نهایتاً حل بحران داشته باشد و اندوخته و تجربیات فراوانی را به‌دنبال خود بکشد و بتواند در سازمان سیاسی با سایر نیروهای همگن‌ با وفق و مدارا همکاری کند تا به‌نحوی صیقل بخورد. چنانکه دیده‌ایم، افراد زیادی روزنامه‌نگار، فعال سیاسی، تحلیل‌گر و حتی معلم سیاسی هستند اما منفک از احزاب هستند و نمی‌توان آن‌ها را کادر سیاسی نامید. زیرا، سیاست که بخشی از حکمت عملی است، امری کاملاً جمعی به‌حساب می‌آید یعنی نمی‌توان فرد یکه‌تاز و گسسته از جمع را کادر سیاسی نامید.

به‌قول همان طلبه‌ی فاضل اصفهانی افراد منفک از جمع بین سماء و ارض ورمی‌حبکند! لذا، در مقام تجویز باید گفت، هرکس که فکر می‌کند می‌خواهد کار سیاسی حرفه‌ای کند حتماً باید نزدیک‌ترین جریان سیاسی به خود را انتخاب کند و به آن بپیوندد.

متأسفانه، نظام سیاسی ما هیچ‌گاه به‌دنبال تربیت کادر نبوده‌ است و حداکثر بوروکرات‌های سربه‌زیری خواسته است که در حیطه‌ای خاص خدماتی ارائه دهند تا بازنشسته شوند.

 

شاه با تأسیس «مدرسه علوم سیاسی و امور حزبي» کوشش کرد بخشی از این ضعف را پوشش دهد اما انقلاب آن رویه را متوقف کرد و تاکنون حتی کمترین قدمی در این جهت برداشته نشده و حتی حزب جمهوری اسلامی نیز که بنا بود به این وظیفه مهم بپردازد به‌سرعت کادرهای‌اش را در مجلس و دولت به‌کار گرفت و سپس منحل شد و بعد از آن نیز جایی متولی کادرسازی برای کشور نشد.

 

سعید حجاریان
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب