11:18 PM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 حرف نزدن که بلدید؟!

مشکل ما در این کشور همین «طیره عقل» یعنی حرف نزدن در موقعی که باید حرف زد و حرف زدن در موقعی که باید حرف نزد، می باشد.البته منظورم حرف زدم عوام نیست که عوام الناس اگر روزی میلیون‌ها حرف به قول سریال برره از خود «در کنند» خیلی به جایی بر نمی‌خورد بلکه درد ما بیشتر در ساحت «کلام الملوک» هاست که معمولا در هر کشوری «ملوک الکلام» نیز می‌شوند و بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.

 اخبار عمومی
اذعان «پنتاگون» به شکست سامانه «پاتریوت» آمریکا مقابل حمله موشکی ایران
وزیر دفاع: ایران در برابر گستاخی متجاوز، پاسخ پشیمان‌کننده خواهد داد
نخست وزیر عراق: آتش‌سوزی در همسایه، دامن ما را هم می‌گیرد؛ پیام‌آور صلح تهران و واشنگتن هستیم
پیام پزشکیان به ایرانیان خارج از کشور پنجرۀ دیپلماسی باز است/ مسیر صلح را دنبال می‌کنیم
اکسیوس : پوتین از ایران خواست «غنی‌سازی صفر» را بپذیرد
انتقاد نتانیاهو از "مدافعان ایران" در رسانه های آمریکا: شرم بر شما این قدر کور و احمقید؟
عارف: مصوبه بازگشت قیمت‌ها به قبل از آغاز جنگ ۱۲ روزه لازم‌الاجرا است
عراقچی، تکلیف توافق را روشن کرد: از غنی‌سازی کوتاه نمی آییم
قوه قضائیه: کواکبیان هیچ سندی درباره ادعاهایش ارائه نکرد
ابطحی: الان دقیقا وقت ‎مذاکره با آمریکایی است که فهمیده نیروی نظامی ایران شوخی نیست
وزیر آموزش و پرورش: برای بازگشایی مدارس در مهرماه، سناریوی بازگشایی آرام، ترکیبی و مجازی تدوین شود
نبویان، نماینده مجلس: چرا در کفش بازرسان آژانس، زمانی که در مراکز هسته‌ای ما بازرسی بدنی می‌شوند، «ریز تراشه» پیدا می‌شود؟
ادعای اکسیوس : مسکو به‌طور خصوصی ایرانی‌ها را به پذیرش «غنی‌سازی صفر» تشویق کرده است
عارف: اکنون نظر حاکمیت کماکان انجام مذاکره با اقتدار است
حمله جواد لاریجانی به اظهارات اخیر پزشکیان: تاسف برانگیز است
اعلام جرم دادستانی تهران علیه نماینده پیشین مجلس ( کواکبیان)
زیدآبادی: راهکار حفظ انسجام اجتماعی ، بلاتکلیف گذاشتن کشور نیست
کاظم جلالی: دانش هسته‌ای ما با موشک‌ نابود نمی شود؛ اراده مان قوی تر می شود
علی لاریجانی: در حال بررسی پیام واشنگتن برای آغاز مذاکرات هستیم ؛ هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم
توجیه رضا عاشری بعد از درخواست ترور پزشکیان: من آدم طنازی هستم!
رائفی‌پور: شما رو به خدا دروغ پخش نکنید کدام اف ۳۵؟
کارزار پرستو فروهر علیه صدراعظم آلمان
چه کسانی از مصاحبه رئیس جمهور خشمگین شدند؟
اذعان اسرائیل: موشک ایرانی به دفتر نتانیاهو اصابت کرد
محمد مهاجری: درخواست رهبر انقلاب برای سرود «ای ایران» در شب عاشورا، اهمیت والای وطن را نشان می‌دهد
سران بریکس حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران را محکوم کردند
توصیه احمد زیدآبادی: تشکیل هیئت حقیقت‌یاب برای بررسی چگونگی نفوذ اسرائیل به کشور
سفیر سوئیس به تهران بازگشت و سفارت باز شد
سفیر آمریکا در ناتو: ایران باید صلح با واشنگتن و تل‌آویو را بپذیرد!
بازگشت هواپیماهای مسافری به آسمان ایران
روزنامه جمهوری اسلامی : صداوسیما را از افراد کم سواد و مشکوک پاکسازی کنید/ با افرادی که بنام ایدئولوگ نظام، عوامفریبی کردند برخورد شود
سخنگوی دولت : با وجود بی‌اطمینانی به مذاکرات، مسیر مذاکرات را ترک نمی‌کنیم
موافقت ترامپ با فروش ۵۱۰ میلیون دلار تسلیحات به اسرائیل
حمله حسین شریعتمداری به موافقان مذاکره : هم خائن‌اند هم احمق
پسر نتانیاهو : از ترس جانم اسرائیل را ترک کرده ام
وزرای خارجه مصر و عمان خواستار از سرگیری مذاکرات شدند
نماینده سنای پاکستان: در صورت تعرض به جان آیت‌الله خامنه‌ای هیچ آمریکایی در پاکستان نخواهد ماند
انتقاد پزشکیان از گروسی در گفتگوی تلفنی با مکرون
کیفرخواست قاتل الهه حسین‌نژاد صادر شد
ادعای کاخ سفید: با ایران همچنان در ارتباط هستیم
 گفتــگو
مرعشی: خطری به نام تجزیه ایران وجود ندارد/ قدرت‌های اصلی جهان تصمیم گرفته‌اند که جغرافیای منطقه ما تغییر نکند
حقیقت‌پور: وقت آزادی های اجتماعی سیاسی فرا رسیده است/ باید صدا و سیما را شخم زد و بذر خوب در آن کاشت
پورمحمدی: مذاکره میدان رقابت برای گرفتن حق است/ آیا باید بنشینیم و هر روز تحریم جدیدی تحمل کنیم؟
سیدحسن خمینی: وقتی مسأله این می‌شود که کدام اجتهاد باید حکومت کند، پاسخ این است همان اجتهادی که مردم به آن رأی می‌دهند
جلودارزاده، نماینده ادوار مجلس: بسیاری از زنان مجلس به دنبال یافتن جایگاهی برای ارتقای کلی زنان نیستند
رئیس پیشین صداوسیما: فردوسی‌پور به دلیل گفت‌وگو با ظریف کنار گذاشته شد؛ "نود" از سریال‌های پرهزینه بیشتر مخاطب داشت
ضرغامی: اگر حرفی را که رهبری گفتند، من بزنم چه بلایی به سرم می آورند؟/ گفتند من وصله ناجور دولت رئیسی بودم
رشیدی کوچی: کوران مذاکرات ایران و آمریکا، زمان مناسبی برای رفع فیلترینگ است/ پزشکیان از وفاق با مردم غافل شده است
محمد هاشمی : برای پیشبرد مذاکرات و رفع تحریم ها، کاسبان تحریم خلع ید و خلع سلاح شوند/ ترامپ اهل معامله است نه جنگ
فریدون عباسی: هم با عقل و عزت مذاکره می کنیم هم دستمان روی ماشه است

کد مطلب 24064           تاریخ ارسال : 1398/08/26                         نسخه چاپی
گنج زری بود در این خاکدان

الله اکبر از این روح بزرگ و سینه سترگ ! او کی بود و ما کی هستیم ؟ آیا غرور کاذب مان اجازه میداد و میدهد که به دوستان بگوئیم مثلا پدر یا مادر و جد ما مثلا چوپان یا کارگر یا مستخدم مدرسه بوده است ؟ یا آن را عیب و عار میدانیم ؟! ولی مردان بزرگ که مثل حقیر کمبود ذاتی ندارند که برای پرکردن این خلاء وجودی سعی کنند خود و اعقاب شان را مثل بادباک باد کرده و بزرگ نشان بدهند


اوایل دهه شصت نوجوان و دانش آموز دوره راهنمایی مدرسه دکتر محمدباقر هوشیار در کوچه ثبت بودم، فقر و نداری و بیکاری و کم کاری گاه و بیگاه پدر بعنوان تنها نان آور خانه آنچنان عرصه زندگی را بر نگارنده بعنوان فرزند ارشد خانواده و هفت برادر و خواهر دیگرم تنگ کرده که نزدیک بود عطای تحصیل را به لقای آن بخشیده و ترک تحصیل کنم ، اولیای مدرسه و زنده یاد حاج علیجان کیوان نیا مدیر دلسوزش که به ادعای آنها این دانش آموز ( حقیر ) استعداد خوبی دارد  سعی خود را بکار گرفته تا من را در مدرسه نگاه داشته و مانع ترک تحصیلم شوند ، لذا راه چاره را درکمک گرفتن از مربی پرورشی مدرسه حاج محسن محبی ( برادر زنده یاد حاج یدالله محبی ) دیده و وی نیز بنده را به اداره امور تربیتی آموزش و پرورش که آن زمان در همین ساختمان روبروی زایشگاه معتضدی بود معرفی کردند . در بدو امر خدمت زنده یاد حاج داریوش پورجعفری رسیدم که اسطوره ای از اخلاق و اخلاص و بزرگی بود ، آن عزیز با صحبت های دلنشین و پدرانه خود مانع ترک تحصیلم شد و ماهیانه نیز مبلغی برای کمک خرجم تعیین کرد تا بتوانم با فراغ بال به تحصیلاتم ادامه دهم . آنجا بود که به حلقه ای از انسانهای پاک و آسمانی راه پیدا کردم که تا دم حیات طیبه شان برایم مثل پدر و دوست باقی ماندند بزرگانی همچون زنده یاد حاج یدالله محبی ، زنده یاد حاج داریوش پورجعفری ، سیدنورالدین خرم شاهی و....که براستی باید آنها را شرافت آموزش و پرورش استان کرمانشاه نام نهاد ، مردانی که در قید نام و نان و امتیاز و پست و مقام و میز و ریاست و ..و در یک کلمه دنیا و مافیها نبودند. بیشتر از آنکه به مقام بیندیشند به مرام پایبند بودند و همین مرام بود که بعنوان حبل المتین دوستی های ما تا دهه ها بعد و تا دم حیاتشان باقی ماند.

بعد از کوچ زودهنگام حاج داریوش پورجعفری این حاج یدالله محبی بود که میتوانست جای خالی آن عزیز را برای ما پرکرده و (( شی )) لایسدها بعد از ثلمه حاج داریوش شود . بزرگمردی که هر لحظه در کنار او و در محضرش بودن برای حقیر و سایر ارادتمندان کلاس درس و آموزشگاه عرفان و اخلاق بود ، متدین بود اما دگم اندیش نبود ، شوخ بود ولی هزل نمی گفت،  رک و صریح و شفاف بود اما پرده دری نمی کرد و بسیاری خوبی های دیگر که آنچه خوبان داشتند حاج یدالله یکجا داشت..هم در حضر او را درک کردم هم در سفر و آن هنگامی بود که یک هفته ای را من بعنوان دانش آموز و او بعنوان مربی شب و روز در اردوگاه میرزا کوچک خان رامسر  در اواسط دهه شصت در کنار هم بودیم و خاطره ها از آن سفر بیادماندنی دارم . ظاهرا تقدیر خداوند بر این بود که در هیچ دوره ای از دوران جوانی و نوجوانی از آن عزیز دور نباشم چنانکه بعد از فارغ التحصیلی و گرفتن دیپلم هم که به تربیت معلم شهید اشرفی راه پیدا کردم بازهم رئیس ما حاج یدالله محبی بود ! و دوسال دیگر را هر روز در محضرش بودم و در کنار او بودن و بهره گرفتن از وجود ذیوجودش چنان بود که نمیدانم آن دوسال چگونه گذشت ؟

بعد از فراغت از تحصیل سال 1373 مدیر هنرستان هنرهای زیبا کرمانشاه شدم ،در همین ساختمان قدیمی و متروکه سرکوچه ثبت ، تازه ازدواج کرده بودم و دو اتاق از اتاقهای هنرستان که درب جداگانه ای رو  به خیابان داشت را برای سکونت  در اختیار داشتم ، روزی از روزهای آن ایام فکر کنم بعدازظهری بود که با زنگ خانه درب را بازکردم ، حاج یدالله بود که چند بستنی لیوانی گرفته و یاد شاگرد دیرین کرده بود . بعداز ساعتی گفت و گو و صرف چایی خطاب به من گفت: حسن آقا ، برویم و اتاقهای هنرستان را ببینیم . برای من سووال بود که آقا یدالله چرا قصد دارد این اتاقها را ببیند؟ بعد از بازدید از حیاط هنرستان و اتاقهای آن به من گفت: مرحوم مادرم مستخدم این مدرسه بود و خواستم تجدید خاطره ای بکنم !!

الله اکبر از این روح بزرگ و سینه سترگ !  او کی بود و ما کی هستیم ؟ آیا غرور کاذب مان اجازه میداد و میدهد که به دوستان بگوئیم مثلا پدر یا مادر و جد ما  مثلا چوپان یا کارگر یا مستخدم مدرسه بوده است ؟ یا آن را عیب و عار میدانیم ؟! ولی مردان بزرگ که مثل حقیر کمبود ذاتی ندارند که برای پرکردن این خلاء  وجودی سعی کنند خود و اعقاب شان را مثل بادباک باد کرده و بزرگ نشان بدهند . آقا یدالله قصه ما چه زمانی که معلم بود و چه زمانی که رئیس ناحیه و معاون ناحیه و مشاور مدیرکل بود ذره ای رفتارش فرق نکرد و سالها بعد زمانی که در اواخر دولت احمدی نژاد وی را از معاونت ناحیه سه آموزش و پرورش برکنار کرده نه قیل کرد و نه قال راه انداخت و نه سوابق خود را ردیف یا مقامی و نماینده ای را رفیق و پارتی کرد که بماند یا بمانندش ، خیلی ساده و صمیمی و بی ادعا سرش را پایین انداخت و بعنوان مربی پرورشی به مدرسه ای در همین شهرک فرهنگیان فاز 2 رفت ، اما همچنان آرام بود و صمیمی و به تعبیر مولا علی ع در خطبه همام نهج البلاغه : «بُشْرُهُ فِی وَجهِهِ وَ حُزنُهُ فِی قَلبِهِ»؛

امثال حاج یدالله تجسم عینی مدیریت اسلامی و جهادی در عصر ما بودند که در این زمان بیش از هرزمان دیگر به این اسطوره ها نیاز داشته  وداریم . ساده زیست ، پاکدست ، بی ادعا ، خالص و خلاصه عصاره همه خوبی ها و زیبایی هایی که روح یک انسان آسمانی با خود حمل می کند . هرچند نسل حاضر ما به اقتضای سنین خود تبعا چنین بزرگانی را درک نکرده است و از لابلای این جملات ناقص و بیان عاجر نگارنده نیز نمی تواند به عظمت این ارواح پاک و بی غل و غش پی ببرد که دیدن کی بود مانند شنیدن و خواندن؟ بخصوص اینکه وجود کثیری از مردان و مدیران بادکنکی زمانه حاضر در جامعه ما که برای بدست آوردن و حفظ ریاست ، شرافت می فروشند و دنائت می خرند و خدایی جز رانت خواری و ران خوری و ثروت اندوزی و قبله ای جز دنیا و زرق و برق فریبنده آن ندارند موجب آن می شود که نسل فعلی کرمانشاه تفاوت و تمایز بین بزرگان سفر کرده از قافله پورجعفری ها و محبی ها را با مردک های بزک کرده امروزی و کوچک مردانی که با هزار دوز و کلک میزها و مسوولیت های بزرگ را اشغال کرده را بخوبی و بدرستی درک نکند ، و  این سطور  نه فقط برای تجلیل از یک فرد سفر کرده بنام یدالله محبی که البته داغ فراقش سخت جانکاه است بلکه بیشتر برای تجلیل از بزرگمردانی است که دنیا و مقامات آن را به تعبیر مولاعلی ع از آب بینی بزی یا لنگه پاره کفشی کمتر و بی ارزشتر می دانستند و همین بود رمز و راز جاودانی شدن یدالله محبی ها و ماندنی شدن خاطره بزرگی ها و بزرگواری های آنها که قلیل من الآخرین بودند.

 

گفت كسی خواجه سنایی بمرد

مرگ چنین خواجه نه كاریست خرد

گنج زری بود در این خاكدان

كو دو جهان را بجوی می‌شمرد

 

 

حسنعلی مهدوی چشمه گچی
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب