1:3 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 قطار سیاست ، خالی از جوانان

هنوز پدرخوانده ها دست از سر اصلاحات بر نمی دارند و اگر جوانان را نیز بخواهیم صرفا برای استفاده ابزاری برای روزهای انتخابات است ، برای پوستر چسباندن و شعار دادن و چوپی کشیدن مقابل ستادهای تبلیغاتی کاندیدای ریاست جمهوری یا شرکت در تجمعات اعتراضی و کتک خوردن از دست لباس شخصی های بیسیم بدست و بازداشت شدن و پرونده دار و ستاره دار وتعلیق شدن و جواب دهی به کمیته های انضباطی در دانشگاهها و ..

 اخبار عمومی
واکنش دادستان کل کشور به باهنر: افراد جاهل در مورد حجاب نظر ندهند!/ حجاب یک امر شرعی است
حسام‌الدین آشنا: این صفرها که از پول ملی حذف کردید، سفره مردم بود
قشقاوی: طرح تعلیق CFT در مجلس، تقابل صریح با رهبری است / تکمیلی/ دو فوریت طرح رای نیاورد
عطاالله مهاجرانی: شرم الشیخ جای ایران نبود
تأیید «حذف چهار صفر پول ملی» در مجمع تشخیص
پزشکیان: در عموم موارد، مقصر مشکلات مردم، تصمیم‌گیران هستند
سخنگوی مجمع تشخیص: رهبر انقلاب تصمیم‌گیری در مورد لوایح CFT و پالرمو را به مجمع محول کردند و هیچ توصیه‌ای نداشتند
لاوروف: به ایران تجهیزات نظامی می‌دهیم
حسن روحانی ادعاهای شمخانی درباره هواپیمای اوکراینی را تکذیب کرد
ادعای ترامپ: اگر ایران سلاح هسته‌ای داشت، توافق غزه اتفاق نمی‌افتاد/ توافق غزه با حمله به مراکز هسته‌ای ایران آغاز شده
ضرغامی: این‌روزها با بعضی ها که مسئولیت دارند تماس می‌گیریم، می گویند دیگر موبایل ندارند، یا محل استقرارشان معلوم نیست
ناطق نوری: سکوتی در کار نیست/ تصرف سفارت آمریکا اشتباه بزرگی بود
مشاور رئیس‌جمهور: پزشکیان در حال مذاکره برای رفع فیلتر سایر پلتفرم‌هاست
دعوت ایران به اجلاس «شرم الشیخ» ؛ آیا آمریکا اشتباه خود در کنفرانس مادرید را اصلاح می کند؟
حمله امام جمعه تهران به باهنر: هی راجع به حجاب وِر می‌زند / کی به تو اجازه داده از پایان قانون حجاب خبر بدی؟ / خب بابا این زبانتان را ببندید دیگر!
ترامپ: افتخار می‌کنم که ایران از توافق آتش بس حمایت کرد
عراقچی: طرح صلح ابراهیم خائنانه است و ایران هیچ‌وقت به آن نخواهد پیوست/ نیروهای مسلح در آماده‌باش کامل باقی مانده‌اند؛
نماینده مجلس: حتما مسائل بزرگتری هست که جلوی قانون حجاب را گرفتند
پروانه سلحشوری: اگر صدای جامعه درباره حجاب شنیده شده بود شاهد ماجرای سال ۱۴۰۱ نبودیم
سردار رادان: خودروهای پلیس باید ضد گلوله شود/ شایسته نیست با سمند به‌درگیری با اشرار برویم
علم الهدی: عده‌ای روی این موضوع کار می‌کنند که بی‌حجابی‌ها و لاابالیگری ها باید آزاد باشد؛ مردم ما با عرفی شدن دین، شاد نمی‌شوند
ذوالنوری: طرح سه‌فوریتی جلوگیری از اجرای CFT در دست بررسی است
عباس عبدی: تصمیم دیرهنگام مجمع تشخیص، به درد گلِ مِنار می‌خورد
معاون اجرایی پزشکیان: امسال به احتمال ۹۰ درصد پلتفرم‌ها رفع فیلتر می‌شوند؛ خیلی زیاد امید داشته باشید
معاون اجرایی پزشکیان: امسال به احتمال ۹۰ درصد پلتفرم‌ها رفع فیلتر می‌شوند؛ خیلی زیاد امید داشته باشید
مسعود فراستی منتقد: حزب توده فرهنگ ایران را رشد داد/ فرهنگ‌ ما به حزب توده مدیون است
فراخوان رادیکال‌ها برای تجمع علیه باهنر در روز پنج‌شنبه
آسمان ایران برای پهپادهای جاسوسی ناامن شد
انتقاد شدید هم میهن از پزشکیان؛ لحن و بیان شما نشان از استیصال دارد
آب پاکی مجلس روی دست مشمولان غائب سربازی
چرا اصول‌گرایان با گربه هم مشکل دارند؟!
حمله نماینده مجلس به وزیر بهداشت به خاطر انتقاد از روسیه: افراد غرب زده در دولت باعث افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی شده
مالک تلگرام: ۱۰۰ فرزند دارم و همه در ارثم سهیم‌اند/ یکبار تا نزدیکی مرگ رفتم/ بازداشت در فرانسه....
استیضاح میدری، وزیر کار کلید خورد
نقوی حسینی: اکنون جا و زمان مناظره بین دو جناح نیست که ببینیم مکانیزم ماشه کارِ جلیلی بود یا روحانی/ شرایط فعلی محصول کار همه دولت ها و مجالس است
فرمان رئیس‌جمهور برای شورای‌عالی ورزش؛ انتصاب ۶ چهره کلیدی در بالاترین مرجع سیاست‌گذاری ورزشی
درخواست گروه ۷ از ایران: از هرگونه اقدام تنش‌زا خودداری کنید، فورا وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا شوید
موافقت مجمع تشخیص با پیوستن ایران به CFT
سرلشکر موسوی: برای درگیری احتمالی آینده، آمادگی فوق‌العاده‌ای داریم
پزشکیان در مراسم تجلیل از قهرمانان کشتی: تسلیم شدن در وجود ما نیست
 گفتــگو
باهنر: برخی می‌خواهند تمام جنگ ۱۲روزه را گردن جاسوسان بیاندازند/آمریکا به خوبی معنی فتوا برای شیعیان را می‌داند/روایت مخالفت جلیلی با CFT تا جلسه آخر!
عضو کمیسیون امنیت ملی:​ اگر دولت بتواند ۶ ماه شرایط کشور و اعتراضات را مدیریت کند، غربی‌ها خودشان پیشنهاد مذاکره می‌دهند
محمد هاشمی رفسنجانی: با چند قطعنامه اضافه نمی‌توانند کاری با ملت ایران بکنند/ باید حضور و نقش مردم در اداره کشور بالا برود
ابطحی: جلیلی رئیس جمهور بود، زیرساخت‌های کشور قطعاً زودتر از هم می‌پاشید
توصیه ظریف به ترامپ: به بی‌بی گوش نده!
رئیس جبهه اصلاحات: کسی نگفته انرژی هسته ای حق مسلم نیست، اما رفع کامل تحریم ها اولویت دارد/ حاکمیت باید دست به تصمیمات سخت و شجاعانه بزند
باهنر: اگر بنزین ۷۰ هزار تومان شود به هر ایرانی ۷ میلیون تومان یارانه تعلق می‌گیرد
زیباکلام: مشکل اصلی بی آبی و بی برقی نیست، بلکه بی اعتمادی مردم است
علی شکوری‌راد: تندروها پس از خالص‌سازی قدرت دچار طغیان شدند؛ اعتماد رهبری هم خدشه‌دار شد
آزاد ارمکی: جامعه می‌خواهد مدرن زندگی کند و در این مسیر هرچه را لازم باشد از سر راه برمی‌دارد

کد مطلب 22864           تاریخ ارسال : 1398/02/07                         نسخه چاپی
درد دل كرگدن‌وار

مي‌خواهم از سردبير بودنم سوءاستفاده كنم و با شما درددل كنم.


بگذاريد به حساب اينكه «اگر نگويم غمباد مي‌گيرم.» به اندازه يك ربع، بيست دقيقه كه شما را همراه و همدل بيابم، قلبم آرام مي‌گيرد و روحم سبك مي‌شود. قديمي‌ها روضه مي‌رفتند و قدري اشك مي‌ريختند و استخوان سبك مي‌كردند من هم به نوعي مي‌خواهم ذكر مصيبت كنم. هم روضه‌اش با خودم، هم گريه‌اش. شما فقط دل به دلم دهيد تا بگويم چه چيز باعث شده كه حرف از «بي‌وفايي» بزنم. نه «بي‌وفايي» خودم يا زبانم لال- بي‌وفايي شما؛ بلكه بي‌وفايي يار. يار كه نه؛ عزيزان و صاحب‌منصبان. من پير سال و ماه ني‌ام، يار بي‌وفاست. هم بي‌وفاست، هم بي‌مبالات، هم بي‌اعتنا و هم بفهمي، نفهمي مغرور و تا حدود زيادي «دتس يور پرابلم». لابد در جريان هستيد كه من هفته‌نامه كرگدن را سردبيري مي‌كنم. امسال كرگدن وارد سال چهارمش شده و من و رفيقانم از جان و دل مايه گذاشته‌ايم تا چراغ اين مجله فرهنگي- هنري روشن بماند. سخت است اما روشن مانده. اين مجله هيچ اسپانسري ندارد، خدا را شكر، اگر خواننده ثابتش باشيد، مي‌دانيد كه آگهي هم ندارد. باز هم خدا را شكر. لااقل آن آگهي كه بتواند در رگ نشريه خون، شما بخوانيد پول، تزريق كند، ندارد. باز هم خدا را صدهزار بار شكر شكايتي نداريم.

بالاخره مرام و مسلك كرگدن اقتضائاتي دارد كه يكي‌اش همين بي‌پولي و كم‌ آگهي بودن است. در عوض يار وفادار و همراهِ همدل دارد كه از اتفاق همان‌ها مجله را سر پا نگه داشته‌اند. در كرگدن ما مخاطب نداريم، رفيق داريم كه حاصل كار ما را مي‌خرد و مي‌خواند و پيوند مهرش را با ما مستحكم مي‌كند. بلكه تداوم حيات كرگدن را باعث مي‌شود. جزاك الله خيرا. بيش از 110 شماره است كه با تمام مشقت‌ها و سختي‌ها مجله را منتشر مي‌كنيم و در اين مدت نه از يارانه خبري بوده، نه از سهميه كاغذ و نه از هيچ چيز ديگر. گله و شكايتي هم نكرده‌ايم. تنگ خورده‌ايم و گرد خوابيده‌ايم و مجله را به سال سومش رسانده‌ايم. اگر رفيق همدل مايي دعا كن به سال چهارم و پنجم و پنجاهمش برسد. ان‌شاءالله تعالي. اين هفته اما يك ساعت قبل از اينكه مجله را به چاپخانه بفرستيم، مسوول فني آب سرد روي دستمان ريخت و خستگي را به تنمان باقي گذاشت. قيمت كاغذ را كه تلفني به اطلاعمان رساند، فهميديم زورمان به خريد كاغذ نمي‌رسد... زورمان به چه مي‌رسد؟ كاغذ البته بازارش از پارسال به هم ريخت. در همين «اعتماد» چند بار گزارش رفتيم و آدرس انبارهاي محتكران را لو داديم. هم ما مي‌دانستيم وضع بد است، هم شما. بنابراين در 97 به هر والذارياتي كه بود، قدري فتيله قيمت را بالا برديم، شما هم از سر بزرگواري هواي مجله را داشتيد و به اين ترتيب كرگدن منقرض نشد. كرگدن يخبندان و انفجار اتمي و چندين جنگ را پشت سر گذاشت جان سالم به در برد، سهل است حتي با قيمت بالاي كاغذ و كسادي بازار مطبوعات هم كنار آمد و خود را به بهار 98 رساند. اما آيا از نابساماني كاغذ 98 مي‌تواند بگذرد؟ راستش را بگويم دو، سه شب پيش وا رفتيم وقتي قيمت كاغذ و پليت و باقي چيزها را شنيديم، وا نرفتيم بلكه روشن و واضح «دوزاري‌‌‌‌‌‌مان» افتاد كه از عهده چنين قيمتي برنمي‌آييم. اگر اينقدر بدهيم، چقدر بفروشيم؟ آيا اصلا با اين وضعيت مي‌شود به كار فرهنگي ادامه داد و اميدوار بود؟ لابد مي‌دانيد كه من جزو اميدوارانم و هميشه و در همه حال خوشبين بوده‌ام و جلوي سياه‌نمايي‌ها را به هر شكل و با هر ادبياتي گرفته‌ام و مدام از خير و خوشي و روشني نوشته‌ام. همان شب كه از فرستادن مجله به چاپخانه مأيوس شدم، خيلي‌ها كه دل پري از دستم داشتند طعنه‌بارانم كردند كه «حالا هي بيا از دولت دفاع كن»... «حالا هي بگو وضع آنقدرها هم بد نيست...» يكي از دوستانم گفت:«تو يك مجله فكسني داري، اين طور توش ماندي، ‌ببين آن بنده خدايي كه كارخانه‌اش معطل مواد اوليه است چه بايد بگويد؟» خودم هم به خودم گفتم:«دردت آمد؟ ببين بقيه چقدر دردشان آمده...» حقيقت اين است كه من كماكان خوشبينم. خاكم به دهن، خدايي نكرده حتي اگر كار كرگدن به خنس بخورد، اسير يأس و افسردگي نمي‌شوم. البته به عنوان مطالبه‌گر تا آنجا كه زورم برسد، يقه مسوولان مربوطه را مي‌گيرم اما به نااميدي اجازه نمي‌دهم كه وجودم را تسخير كند. با اين همه اما اينجا، حالا كه غريبه‌اي بين‌مان نيست حالا كه همه رفيقيم، محض خالي نبودن عريضه، شكايت از مسوولان دل‌گنده ارشاد و اقتصاد را ضميمه شكرم از آن بزرگواران مي‌كنم و مي‌گويم وضع كاغذ افتضاح است خسته نباشيد. اگرنه همه‌اش، بيشترش به گردن اهمال و نابلدي و بي‌خيالي چند تن از شما عزيزان يا لااقل چند تن از زيردستان شما عزيزان و بزرگواران است. هيچ احدي در هيچ مرتبه‌اي از مراتب دولتي گزارش نداد كه آن واردات كاغذ با ارز چهار و دويستي چه بلايي سرش آمد. هيچ معلوم نشد ارشاد چه تدبيري در خصوص كاغذ انديشيد، تدبير كه سهل است، چه كار كرده تا لااقل كشتي شكسته مطبوعات به گل ننشيند. زمان جنگ با آن وضعيت نابسامان اقتصادي حتي يك روز هم روزنامه‌ها به ديوار سفت كاغذ و فيلم و زينك نخوردند. بالاخره تدبير يعني همين كه در اين فاجعه رسانه‌اي، روزنامه مجله‌ها را حفظ و حراست كنيم تا باد ماهواره و اينترنت زير و زبرمان نكند. من الان نمي‌خواهم با مسوولان ارشاد بحث نظري كنم و اهميت مطبوعات را يادآورشان شوم. بحث نظري كجا بود؟ من دارم درددل مي‌كنم و محض اينكه يك حرف از هزاران حرفم را بزنم، به اطلاع‌تان مي‌رسانم كه اصلا ارشاد متوجه وخامت اوضاع نيست. كي هست؟ اگر هم هست به جاي مقاومت، تسليم شده و مهار كاغذ را از دست داده.... اميدواري به معني لاپوشاني ضعف‌ها و ناكارآمدي نيست بلكه به معني عقب‌نشيني از مطالبات هم نيست. اميدواري اتفاقا يعني اينكه ما يقه مسوولان را بگيريم و بگوييم كاغذ سيل نبوده كه غافلگير شويد. يك سال بيشتر است كه همه دارند داد مي‌زنند كاغذ را دريابيد. دريابيد، دريابيد. درنيافتيد، اين شد كه شد خدا عاقبت همه‌مان را ختم به خير كند... اما حالا من حقيقتش را بگويم، چشمم از مسوولان ارشاد و غيرارشاد آب نمي‌خورد. گره كور كاغذ را بعيد مي‌دانم دست تدبير آقايان بگشايد. اما به اصلاح خود به خودي بازار هم اميدي ندارم. نه محتكران از احتكار باز مي‌مانند و نه طماعان دندان طمع‌شان را مي‌كشند... پس براي چه دارم درددل مي‌كنم؟ براي اينكه از سر صدق براي من روسياه و كرگدن خسته شاخ‌ شكسته دعا كنيد و از خدا بخواهيد عنايتي كند و خاموش شدن چراغ مجله را از تقديرمان خط بزند. اگر به اين كمترين لطفي داريد از ته دل برايش دعا كنيد تا از پس خرج و مخارج مجله برآيد و اين كار و بار سه ساله را از سر ناچاري تعطيل نكند. حيف است كرگدن در نيمه راه تلف شود. يك بار از خدا بخواهيد كار و بار ما را به فرجام برساند. آمين يا رب‌العالمين.

سيدعلي ميرفتاح
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب