3:51 PM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 بازگشت گشت !

کدام عاقل همزمان در چند جبهه می جنگد ؟ گاهی وقتها با خودم فکر می کنم شاید دست نتانیاهو و گالانت و یک عده وحوش آدمخوار و کودک کش دیگر پشت ماجراست که رخوت در اخوت مردم ما ایجاد کنند و حال که جرات و قدرت ندارند زمینی از خاک ما بگیرند زمینه ای فراهم کنند برای تکرار حوادث تابستان و پائیز 1401 که ملک و مملکت را درهم بسوزانند . چندبار باید هشدار دهیم العاقل یکفی بالاشاره و مومن چندبار ازیک سوراخ گزیده نمی شود . 45 سال تجربه و آزمون و آزمایش و خطا و اشتباه کافی نیست ؟!

 اخبار عمومی
روزنامه جمهوری اسلامی: دشمن غدار جمهوری اسلامی، فقر است؛ مسئولان مراقب باشند
حسین انصاریان‌: نماز جماعت در کشور به خط پایان رسیده است
کریمی قدوسی : در صورت صدور اذن ، تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله است
نماینده کارگران ساختمانی : بیمه ۴۰۰ هزار نفر در دولت رئیسی قطع شد
نماینده مجلس : مردم از چپاول‌های درشت مانند چای دبش نتیجه می‌گیرند که اموال آنان بلاصاحب است
سعیدی نماینده مجلس: با این روش‌ها در خیابان ها نمی توانیم مردم را به آموزه های اسلام نزدیک کنیم
رییس صدا و سیما : مسئولیت اظهارات مهمانان مذهبی با ما نیست/ در برنامه های زنده کنترل اظهارات کارشناسان کار ساده ای نیست
هزینه تراشی به سبک احمدی نژاد /حمله کنندگان سایبری به عضو دفتر رهبری ، از چه کسانی خط می گیرند؟
استانداران مازندران و لرستان تغییر کردند
کانال حمید رسایی: نگرانی منتقدان بجاست چون گزینه اصلی مقابل قالیباف است
حسین شریعتمداری خطاب به فضائلی: چرا حضرتعالی این تذکر [حضرت آقا ]را - برفرض واقعی بودن- علنی کرده‌اید؟!
واکنش رشیدی کوچی به بازگشت گشت ارشاد: اذا فسد العالِم، فسد العالَم
وزیر تندرو اسرائیل درباره حادثه اصفهان : ضعیف و مسخره / نخست وزیر سابق: هیچ کس اینگونه اسرائیل را رسوا نکرده
محمد مهاجری : آقای وزیر کشور برای رهبری هزینه نتراشید
نماینده مجلس: کل تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند حتی معاونین و مشاورین؛ دچار بحران فکری شده اند
فعالان بخش خصوصی: با تعطیلی پنچشنبه ها، قطع ارتباط هفتگی ایران با بازارهای جهان ۴روز می شود
حمایت صریح محمد خاتمی از پاسخ ایران به اسرائیل
مهاجرانی: وعده صادق در ۲۶فروردین آغاز خاورمیانه جدید است
نوه هفتم اسماعیل هنیه شهید شد (+عکس)
حسین دهباشی به دادسرا احضار شد
نماینده مجلس : بانک ها مشمول تعطیلی « پنجشنبه » می‌شوند
دادستانی تهران علیه روزنامه اعتماد و عباس عبدی اعلام جرم کرد
آمریکا : در هیچ تهاجمی علیه ایران شرکت نمی‌کنیم
سرلشگر باقری: عملیات تمام شد مگر آن که اسراییل ادامه دهد/ مرکز اطلاعاتی و پایگاه هوایی هدف بود نه مراکز جمعیتی یا اقتصادی
ایمانی: رئیسی شجاعت تغییر کابینه را ندارد /دولت به دنبال اقدامات سیاسی است تا اقتصادی
«نون خ» از کرمانی‌ها دلجویی کرد
علم الهدی : می‌گویند مدیریت اقتصاد که با زور نمی‌شود؛ این حرف‌ها چیست؟
رسانه آمریکایی: احتمال حمله تهران از اکنون تا هفته آینده
امام جمعه اردبیل : « لا اکراه فی الدین » مربوط به مرحله قبل از ورود به اسلام است
نماینده مجلس : امروز با حقوق نمایندگان نمی‌توان یک نصف سکه خرید
نماینده مجلس : وقتی سکه ۱۴ میلیون بود رئیسی می‌گفت جوان چطور مهریه را پرداخت کند؟ امروز قیمت سکه از ۴۵ میلیون گذشته
امیر عبداللهیان :روزهای آینده برای اسرائیل سخت خواهد بود
رئیس دانشگاه شهید بهشتی : ساخت بمب اتم برای ایران راحت‌ تر‌ از نساختن آن است
روزنامه اطلاعات: دولت شرایط اقتصادی را مثل گل و بلبل به مردم نشان می دهد
نامه احمد توکلی به رئیس قوه قضائیه : سکوت غیرقابل باور دادستانی در پرونده صدیقی اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کند / مدعی‌العموم به پرونده ورود کند
وزیر دفاع اسراییل: اسراییل آماده سازی برای رویارویی احتمالی با ایران را تکمیل کرده است
پاسخ مرکز اسناد انقلاب: ادعای پناهیان کذب است؛ طیب آبان 1342 اعدام شد و نمی توانسته سال بعد خطاب پیام امام قرار بگیرد (+سند)
سفیر ایران در سوریه : پاسخ ایران آشکار نیست و فقط صهیونیست‌ها از عمق آن مطلع هستند
واکنش همتی به افزایش نرخ ارز: چندبار هشدار داده بودم!
در حاشیه اظهارات موهن و سخیف پناهیان در سیمای پایداری
 گفتــگو
هوشنگ امیراحمدی: ایران باید سلاح اتمی داشته باشد/ بازدارندگی در برابر اسرائیل با سلاح اتمی محقق می‌شود
هاشمی طباء: ۱۰ وزیر هم تغییر کند، باز وضعیت همین خواهد بود /مسئولان خیلی راحت از دلار ۱۰۰ هزار تومانی حرف می زنند
واکنش پزشکیان به اظهارات نماینده اصفهان در مورد کسر جریمه بی حجابی از حساب مردم: به همین خیال باشید تا درست شود!
گفت‌وگو با آیت‌الله مسعودی خمینی رفتار زشت طلبه در درمانگاه قم را به حساب همه روحانیون نگذارید
جعفرزاده: فاجعه است که برخی منتخبان مجلس آینده زیر ۱۰ هزار رأی آورده‌اند
متن کامل مصاحبه ظریف : روابط خارجی ما نامنسجم است/ فقط دعوای میدان و دیپلماسی نیست
جهانگیری : تصور می‌کنند اگر شعار دهند که « ما می‌توانیم » اوضاع درست می‌شود!
پورمحمدی: شاید باهنر رئیس مجلس آینده باشد
تاکید پزشکیان و مطهری بر تشکیل ائتلاف میانه‌روها و اثرگذاری فراکسیون اقلیت
نماینده مجلس : قیمت دلار بالا می‌رود، گوشت ۶۰۰ هزار تومان را رد کرده اما کسی پاسخگو نیست

کد مطلب 22864           تاریخ ارسال : 1398/02/07                         نسخه چاپی
درد دل كرگدن‌وار

مي‌خواهم از سردبير بودنم سوءاستفاده كنم و با شما درددل كنم.


بگذاريد به حساب اينكه «اگر نگويم غمباد مي‌گيرم.» به اندازه يك ربع، بيست دقيقه كه شما را همراه و همدل بيابم، قلبم آرام مي‌گيرد و روحم سبك مي‌شود. قديمي‌ها روضه مي‌رفتند و قدري اشك مي‌ريختند و استخوان سبك مي‌كردند من هم به نوعي مي‌خواهم ذكر مصيبت كنم. هم روضه‌اش با خودم، هم گريه‌اش. شما فقط دل به دلم دهيد تا بگويم چه چيز باعث شده كه حرف از «بي‌وفايي» بزنم. نه «بي‌وفايي» خودم يا زبانم لال- بي‌وفايي شما؛ بلكه بي‌وفايي يار. يار كه نه؛ عزيزان و صاحب‌منصبان. من پير سال و ماه ني‌ام، يار بي‌وفاست. هم بي‌وفاست، هم بي‌مبالات، هم بي‌اعتنا و هم بفهمي، نفهمي مغرور و تا حدود زيادي «دتس يور پرابلم». لابد در جريان هستيد كه من هفته‌نامه كرگدن را سردبيري مي‌كنم. امسال كرگدن وارد سال چهارمش شده و من و رفيقانم از جان و دل مايه گذاشته‌ايم تا چراغ اين مجله فرهنگي- هنري روشن بماند. سخت است اما روشن مانده. اين مجله هيچ اسپانسري ندارد، خدا را شكر، اگر خواننده ثابتش باشيد، مي‌دانيد كه آگهي هم ندارد. باز هم خدا را شكر. لااقل آن آگهي كه بتواند در رگ نشريه خون، شما بخوانيد پول، تزريق كند، ندارد. باز هم خدا را صدهزار بار شكر شكايتي نداريم.

بالاخره مرام و مسلك كرگدن اقتضائاتي دارد كه يكي‌اش همين بي‌پولي و كم‌ آگهي بودن است. در عوض يار وفادار و همراهِ همدل دارد كه از اتفاق همان‌ها مجله را سر پا نگه داشته‌اند. در كرگدن ما مخاطب نداريم، رفيق داريم كه حاصل كار ما را مي‌خرد و مي‌خواند و پيوند مهرش را با ما مستحكم مي‌كند. بلكه تداوم حيات كرگدن را باعث مي‌شود. جزاك الله خيرا. بيش از 110 شماره است كه با تمام مشقت‌ها و سختي‌ها مجله را منتشر مي‌كنيم و در اين مدت نه از يارانه خبري بوده، نه از سهميه كاغذ و نه از هيچ چيز ديگر. گله و شكايتي هم نكرده‌ايم. تنگ خورده‌ايم و گرد خوابيده‌ايم و مجله را به سال سومش رسانده‌ايم. اگر رفيق همدل مايي دعا كن به سال چهارم و پنجم و پنجاهمش برسد. ان‌شاءالله تعالي. اين هفته اما يك ساعت قبل از اينكه مجله را به چاپخانه بفرستيم، مسوول فني آب سرد روي دستمان ريخت و خستگي را به تنمان باقي گذاشت. قيمت كاغذ را كه تلفني به اطلاعمان رساند، فهميديم زورمان به خريد كاغذ نمي‌رسد... زورمان به چه مي‌رسد؟ كاغذ البته بازارش از پارسال به هم ريخت. در همين «اعتماد» چند بار گزارش رفتيم و آدرس انبارهاي محتكران را لو داديم. هم ما مي‌دانستيم وضع بد است، هم شما. بنابراين در 97 به هر والذارياتي كه بود، قدري فتيله قيمت را بالا برديم، شما هم از سر بزرگواري هواي مجله را داشتيد و به اين ترتيب كرگدن منقرض نشد. كرگدن يخبندان و انفجار اتمي و چندين جنگ را پشت سر گذاشت جان سالم به در برد، سهل است حتي با قيمت بالاي كاغذ و كسادي بازار مطبوعات هم كنار آمد و خود را به بهار 98 رساند. اما آيا از نابساماني كاغذ 98 مي‌تواند بگذرد؟ راستش را بگويم دو، سه شب پيش وا رفتيم وقتي قيمت كاغذ و پليت و باقي چيزها را شنيديم، وا نرفتيم بلكه روشن و واضح «دوزاري‌‌‌‌‌‌مان» افتاد كه از عهده چنين قيمتي برنمي‌آييم. اگر اينقدر بدهيم، چقدر بفروشيم؟ آيا اصلا با اين وضعيت مي‌شود به كار فرهنگي ادامه داد و اميدوار بود؟ لابد مي‌دانيد كه من جزو اميدوارانم و هميشه و در همه حال خوشبين بوده‌ام و جلوي سياه‌نمايي‌ها را به هر شكل و با هر ادبياتي گرفته‌ام و مدام از خير و خوشي و روشني نوشته‌ام. همان شب كه از فرستادن مجله به چاپخانه مأيوس شدم، خيلي‌ها كه دل پري از دستم داشتند طعنه‌بارانم كردند كه «حالا هي بيا از دولت دفاع كن»... «حالا هي بگو وضع آنقدرها هم بد نيست...» يكي از دوستانم گفت:«تو يك مجله فكسني داري، اين طور توش ماندي، ‌ببين آن بنده خدايي كه كارخانه‌اش معطل مواد اوليه است چه بايد بگويد؟» خودم هم به خودم گفتم:«دردت آمد؟ ببين بقيه چقدر دردشان آمده...» حقيقت اين است كه من كماكان خوشبينم. خاكم به دهن، خدايي نكرده حتي اگر كار كرگدن به خنس بخورد، اسير يأس و افسردگي نمي‌شوم. البته به عنوان مطالبه‌گر تا آنجا كه زورم برسد، يقه مسوولان مربوطه را مي‌گيرم اما به نااميدي اجازه نمي‌دهم كه وجودم را تسخير كند. با اين همه اما اينجا، حالا كه غريبه‌اي بين‌مان نيست حالا كه همه رفيقيم، محض خالي نبودن عريضه، شكايت از مسوولان دل‌گنده ارشاد و اقتصاد را ضميمه شكرم از آن بزرگواران مي‌كنم و مي‌گويم وضع كاغذ افتضاح است خسته نباشيد. اگرنه همه‌اش، بيشترش به گردن اهمال و نابلدي و بي‌خيالي چند تن از شما عزيزان يا لااقل چند تن از زيردستان شما عزيزان و بزرگواران است. هيچ احدي در هيچ مرتبه‌اي از مراتب دولتي گزارش نداد كه آن واردات كاغذ با ارز چهار و دويستي چه بلايي سرش آمد. هيچ معلوم نشد ارشاد چه تدبيري در خصوص كاغذ انديشيد، تدبير كه سهل است، چه كار كرده تا لااقل كشتي شكسته مطبوعات به گل ننشيند. زمان جنگ با آن وضعيت نابسامان اقتصادي حتي يك روز هم روزنامه‌ها به ديوار سفت كاغذ و فيلم و زينك نخوردند. بالاخره تدبير يعني همين كه در اين فاجعه رسانه‌اي، روزنامه مجله‌ها را حفظ و حراست كنيم تا باد ماهواره و اينترنت زير و زبرمان نكند. من الان نمي‌خواهم با مسوولان ارشاد بحث نظري كنم و اهميت مطبوعات را يادآورشان شوم. بحث نظري كجا بود؟ من دارم درددل مي‌كنم و محض اينكه يك حرف از هزاران حرفم را بزنم، به اطلاع‌تان مي‌رسانم كه اصلا ارشاد متوجه وخامت اوضاع نيست. كي هست؟ اگر هم هست به جاي مقاومت، تسليم شده و مهار كاغذ را از دست داده.... اميدواري به معني لاپوشاني ضعف‌ها و ناكارآمدي نيست بلكه به معني عقب‌نشيني از مطالبات هم نيست. اميدواري اتفاقا يعني اينكه ما يقه مسوولان را بگيريم و بگوييم كاغذ سيل نبوده كه غافلگير شويد. يك سال بيشتر است كه همه دارند داد مي‌زنند كاغذ را دريابيد. دريابيد، دريابيد. درنيافتيد، اين شد كه شد خدا عاقبت همه‌مان را ختم به خير كند... اما حالا من حقيقتش را بگويم، چشمم از مسوولان ارشاد و غيرارشاد آب نمي‌خورد. گره كور كاغذ را بعيد مي‌دانم دست تدبير آقايان بگشايد. اما به اصلاح خود به خودي بازار هم اميدي ندارم. نه محتكران از احتكار باز مي‌مانند و نه طماعان دندان طمع‌شان را مي‌كشند... پس براي چه دارم درددل مي‌كنم؟ براي اينكه از سر صدق براي من روسياه و كرگدن خسته شاخ‌ شكسته دعا كنيد و از خدا بخواهيد عنايتي كند و خاموش شدن چراغ مجله را از تقديرمان خط بزند. اگر به اين كمترين لطفي داريد از ته دل برايش دعا كنيد تا از پس خرج و مخارج مجله برآيد و اين كار و بار سه ساله را از سر ناچاري تعطيل نكند. حيف است كرگدن در نيمه راه تلف شود. يك بار از خدا بخواهيد كار و بار ما را به فرجام برساند. آمين يا رب‌العالمين.

سيدعلي ميرفتاح
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب