همین اراده پولادین بود که جلوی خطرهای بزرگی از قبیل تهدید دولتهای خارجی برای تصرف تهران، انعقاد قراردادهای استعماری و اجرائی شدن نقشههای خودکامانه رضاخان را گرفت. ایستادگی مدرس در برابر استعمار و استبداد موجب شد او مبغوض قدرتهای سلطهگر خارجی شود و شخص رضاخان پهلوی نیز درصدد از میان برداشتنش برآید.
مهمترین نکتهای که در تاریخ زندگی آیتالله سیدحسن مدرس باید مورد توجه قرار گیرد، پاسخ به این سؤال است که یک روحانی فاقد امکانات چگونه توانست چنین کارهای بزرگی انجام دهد و در تاریخ ضداستعماری و ضداستبدادی کشورمان جاودانه شود؟ رمز این موفقیت را امام خمینی با شفافیت کامل اینگونه توضیح داده است:
«رضاخان از مدرس میترسید، برای اینکه (مدرس) انسان بود... رضاخان رقیب خودش را مدرس میدانست، به دیگران اعتنایی نداشت، رقیب خودش را مدرس میدانست که وقتی میایستاد و صحبت میکرد، متزلزل میکرد همه را. یک انسان بود، وضع زندگیش آن بود که شما شنیدید و من دیدم وقتی که وکیل شد؛ یعنی از اول به عنوان فقیهی که باید در مجلس باشد تعیین شد، آنطور که نقل کردهاند یک گاری با یک اسبی در اصفهان خریده بود و سوار شده بود و خودش آورده بود تا تهران. آنجا آن را هم فروخته بود و منزلش یک منزل محقر از حیث ساختمان، یک قدری بزرگ بود ولی محقر از حیث ساختمان و زندگی یک زندگی مادون عادی که در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود، کرباسی که باید از خود ایران باشد میپوشید». (صحیفه امام، ج13، صفحات 417 و 418).
اگر بخواهیم این سخن امام خمینی درباره مدرس را به صورت بسیار خلاصه عرضه کنیم، باید بگوئیم «علت موفقیت مدرس این بود که او به هیچکس و هیچ چیز وابسته نبود».
آیتالله سیدحسن مدرس چون تا آخر عمر، وارسته و مستقل باقی ماند توانست منشأ آنهمه خدمت برای کشور و مردم باشد و تا زمانی که رضاخان او را تبعید نکرده بود مانع اجرائی شدن توطئههای او و اربابان استعمارگرش شود.
امروز، واقعیترین نکتهای که باید گفته و نوشته شود و مورد توجه نمایندگان مجلس قرار گیرد اینست که نام مدرس بر تارک مجلس قرار دارد ولی متأسفانه راه مدرس توسط نمایندگان پیموده نمیشود. مردم ایران به شعار و مشغول بودن به منازعات و مشاجرات شخصی و جناحی و به کسانی که حقوقهای نجومی بگیرند و از مزایای ویژه برخوردار باشند نیازی ندارند.
مردم در جستجوی افرادی هستند که ویژگیهای سادهزیستی، شجاعت، استعمارستیزی، خوی ضداستبدادی، بینش قوی، صراحت، مناعت طبع و استقلال فکری مدرس را داشته باشند تا بتوانند مجلس شورای اسلامی را به جایگاهی که در خور شأن ملت بزرگ ایران باشد برسانند. افسوس که اکنون از چنین مجلسی محروم هستیم.