تردیدی نیست که آقای خاتمی همیشه مطالبه اصلاح امور میکرد. همین مرز همیشگی او از یکسو با براندازی و از سوی دیگر با کسانی است که حاکمیت را تأیید مطلق کردهاند و بارها از حکمرانی بد در وضعیت موجود انتقادهای صریح کرده است.
میدانم خیلیها در این ایام از اصلاح ناامید شدهاند و از آن گذر کردهاند و راهکاری غیربراندازی و تغییر رژیم ارائه نمیکنند، اما صادقانه خوب است روشن باشد که خاتمی، فرصتطلبانه نمیتواند از هویت خودش فاصله بگیرد. حتی اگر مثل شرایط فعلی معترضین و حاکمیت صدایش را نشنوند.
در اعتراضات اخیر، علیرغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد نیست که کاش بود».
این مطلب در حالی منتشر شده که خاتمی و برخی اصلاحطلبان در سال ۸۸ با ادعای دروغین تقلب و بازی در نقشه آمریکایی- انگلیسی- صهیونیستی آشوب، عملا در زمین براندازان نقش ایفا کردند و این در حالی بود که خاتمی میدانست و در محافل خصوصی چند بار اعتراف کرده بود که تقلبی اتفاق نیفتاده است.
خاتمی و برخی عناصر همسو، در آغاز اغتشاشات اخیر هم نقش هیزمکشی و آتشافروزی را داشتهاند و قبل از اینکه نظر مراجع قانونی درباره فوت مهسا امینی منتشر شود، همین مسئله را بهانه عقدهگشایی و اتهامپراکنی قرار دادند و حتی پس از روشن شدن ماجرا و آشکار شدن دست گروهکهای تروریست و تجزیهطلب در آتشافروزی خیابانی، حاضر به جبران خیانت خود و مرزبندی با اوباش تروریست و اشرار اجارهای نشدند تا این ننگ هم به فهرست خیانتهایشان افزوده شود.