3:50 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
  درباره یک نطق و حاشیه های آن

تعجب آنجاست که برخی از این دوستان نوشته اند که نماینده حق دخالت در امور شورای شهر را ندارد ! یاللعجب نماینده ای که حق تفحص از شورای عالی امنیت ملی کشور را دارد حق دخالت در شورای شهر یک شهر یک میلیون نفری را ندارد ! من نمیدانم دوستانی که چنین افاضاتی را این روزها میفرمایند حداقل در عمر مبارکشان یکی دوتا کتاب یا حداقل مجله و روزنامه را نخوانده اند ؟ یعنی فردی که اسم خودش را فعال سیاسی و مطبوعاتی می گذارد حتی یکبار لای کتاب قانون اساسی کشور را باز نکرده است ؟

 اخبار عمومی
واکنش علی لاریجانی به اظهارات نتانیاهو: ملت آمریکا حق دارند خودکشی کنند
درخواست محسنی اژه‌ای از شکات خصوصی: بزرگواری کنند و ببخشند
نماینده مجلس: متن توافق با آژانس را خواندیم، انطباق با مصوبه مجلس در آن لحاظ شده/ تمدید اسنپ‌بک مطلقاً به صلاح نیست
شورای عالی امنیت ملی «توافق قاهره» را تائید کرد
چرا صادق زیباکلام معتقد است انگلیسی ها باید بر دنیا حکومت کنند؟
رئیس کمیسیون امنیت ملی: اگر توافق با آژانس مطابق قانون باشد، مجلس از آن حمایت می‌کند
نامه عجیب احمدی نژاد به رییس کل بانک مرکزی: به بابک زنجانی پول بدهید وگرنه برکنار می شوید
سخنگوی دولت: رئیس‌جمهور حقیقت را با مردم در میان گذاشت/ پزشکیان با وضع کنونی نمی‌تواند بار توسعه را به دوش بکشد
معاون وزیر کشور: برپایی تجمعات در قالب طرح جدید به مجوز نیاز ندارد
اسماعیل کوثری: امروز نسبت به پیش از جنگ آماده تر هستیم اما این میزان کافی نیست
اطلاعات اسرائیل: برنامه هسته ای ایران نابود نشده
محمد مهاجری: دولت پزشکیان با چنگ‌ و دندان کشور را نگه داشته‌ است/ چرا در رفع فیلترینگ تعلل می کنید؟
هشدار نماینده مجلس به عراقچی: اگر خطایی کنی استیضاح و دادگاهی‌ات می‌کنیم
قوه قضاییه: مصطفی تاجزاده تاکنون یکبار هم درخواست مرخصی نکرده
زیدآبادی: ای کاش رفتار حکومت پیش‌بینی‌پذیر بود تا مردم اینطور حیران و سرگردان نباشند
اصرار گروسی به ازسرگیری بازرسی ها از ایران: امکان حمله کاهش می یابد/ به پیشرفت هایی دست یافته ایم/ کار من محکوم کردن نیست
شهرام شب پره پیشنهاد 500 هزار دلاری تلویزیون را نپذیرفت ؟!
کیهان سرانجام مطلبی علیه مهدی نصیری منتشر کرد
سخنگوی دولت : لغو کنسرت همایون شجریان، در اختیار دولت نبود ؛ متأسفیم
عراقچی: رد و بدل شدن پیام‌ها با آمریکا از طریق واسطه‌ها ادامه دارد
یادداشت مشترک سه فعال سیاسی درباره بازگشت بابک زنجانی؛ مردم سرمایه‌دار سوگلی و نمایشی نمی‌خواهند
استقبال نماینده مجلس از لغو کنسرت شجریان: درود به دکتر زاکانی!
علی باقری معاون بین‌الملل شورای عالی امنیت ملی شد
نامه عراقچی به شورای امنیت درباره مکانیسم ماشه: با قاطعیت پاسخ خواهیم داد
انتقاد علی مطهری از واکنش صداوسیما به بیانیه جبهه اصلاحات: تفرقه زمینه ساز حمله مجدد به خاک ایران است
نماینده مجلس: از NPT خارج می شویم ؛ هرگونه مذاکره با امریکا و سه کشور اروپایی قطع خواهد شد ؛ همکاری نظارتی با آژانس را هم قطع خواهیم کرد
واکنش علی مطهری به بازنشر مصاحبه‌اش توسط ترامپ
محسن کوهکن: داشتن تلفن همراه یعنی این که شما یک نتانیاهو یا ترامپ همراهتان است!
واکنش محسنی اژه ای به بیانیه جبهه اصلاحات: اعلام پشیمانی کنند؛ دادستان تهران هم به وظیفه قانونی خود عمل می‌کند
محمد صدر عضو مجمع تشخیص: با اطلاع می‌گویم روسیه اطلاعات پدافندی ایران را به اسرائیل داد/ حادثه رئیسی کار اسرائیل بود
نماینده مجلس: برای خروج از NPT عجله نمی‌کنیم / برای خروج از ان‌پی‌تی یا بستن تنگه هرمز کل نظام تصمیم می‌گیرد
معاون دفتر رئیس جمهوری: رفع فیلترینگ اکثر پلتفرم ها تا پایان سال انجام می شود
وزیر ارتباطات: از کیفیت اینترنت رضایت نداریم؛ ارتقای شبکه یک «مطالبه ملی» است
همسر شهید عباسی: یک دستم زیر آوار مانده بود/ صورت همسرم پر از گرد و غبار، شبیه عکس آزادی خرمشهر بود
سرلشکر صفوی: احتمال وقوع جنگ تازه وجود دارد/ باید برای بدترین سناریو آماده باشیم
استاندار مازندران و جنگی که پایان ندارد ؛ مردم از خجالت افراطی‌ها درآمده‌اند
ادعای ترامپ: من کسی بودم که تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود کردم
دکتر سریع‌القلم: سه سناریو پیش روی ایران است؛ توافق، جنگ و اعتراضات شدید داخلی یا ...
هاشمی طباء: کشور در وضعیت شبه بحران به سر می‌برد / برخی می‌خواهند هسته سخت نظام بودن خودشان را ثابت کنند
نامه حزب موتلفه به پزشکیان برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور
 گفتــگو
توصیه ظریف به ترامپ: به بی‌بی گوش نده!
رئیس جبهه اصلاحات: کسی نگفته انرژی هسته ای حق مسلم نیست، اما رفع کامل تحریم ها اولویت دارد/ حاکمیت باید دست به تصمیمات سخت و شجاعانه بزند
باهنر: اگر بنزین ۷۰ هزار تومان شود به هر ایرانی ۷ میلیون تومان یارانه تعلق می‌گیرد
زیباکلام: مشکل اصلی بی آبی و بی برقی نیست، بلکه بی اعتمادی مردم است
علی شکوری‌راد: تندروها پس از خالص‌سازی قدرت دچار طغیان شدند؛ اعتماد رهبری هم خدشه‌دار شد
آزاد ارمکی: جامعه می‌خواهد مدرن زندگی کند و در این مسیر هرچه را لازم باشد از سر راه برمی‌دارد
ضرغامی: امروز ۱۰ برابر بی‌حجاب در خیابان‌هاست، آیا نظام تضعیف شده است؟ والله نظام امروز مقتدرتر است
مرعشی: خطری به نام تجزیه ایران وجود ندارد/ قدرت‌های اصلی جهان تصمیم گرفته‌اند که جغرافیای منطقه ما تغییر نکند
حقیقت‌پور: وقت آزادی های اجتماعی سیاسی فرا رسیده است/ باید صدا و سیما را شخم زد و بذر خوب در آن کاشت
پورمحمدی: مذاکره میدان رقابت برای گرفتن حق است/ آیا باید بنشینیم و هر روز تحریم جدیدی تحمل کنیم؟

کد مطلب 23714           تاریخ ارسال : 1398/07/01                         نسخه چاپی
بهار در پاييز

زماني كه ما درس مي‌خوانديم، اغلب معلم‌ها دست بزن داشتند. ناظم‌ها نه فقط اخمو كه ترسناك بودند و مدرسه بيش از آنكه مدرسه باشد، زندان بود. در بهترين حالت پادگان. زمان ما، مهم‌ترين اصل آموزش و پرورش اين بود كه به بچه جماعت نبايد رو داد.


نه فقط سرايدار و معاون و مدير و معلم را نمي‌شد با يك من عسل خورد، بلكه خودِ كلاس و تخته و گچ و ميز و نيمكت هم خشمگين و عصباني بودند، يا وانمود مي‌كردند كه خشمگين و عصباني و ناراحتند. زمان ما بچه‌ها را مدرسه نمي‌فرستادند تا چيز ياد بگيرند، مي‌فرستادند تا آدم شوند. بچه‌ها را مي‌فرستادند مدرسه، تا معلم و ناظم رام‌شان كنند، به راه راست‌شان بياورند و اگر شد، با چوب تر يا با تكليف مالايطاق فرمانبرشان كنند. انگار آيه از آسمان آمده بود كه بچه‌ها نبايد بخندند، نبايد احساس راحتي كنند، نبايد داخل مدرسه قيافه آدم‌هاي شادمان به خود بگيرند، نبايد كتك نخورده روزشان شب شود و نبايد اشك نريخته به خانه برگردند. ما را ساخته بودند كه سرِ هيچ و پوچ تحقير شويم، سر صف، جلوي بقيه چوب بخوريم، اول صبح، در آن سوز گداكش پاييز چون بيد بر سر ايمان نصف و نيمه خود بلرزيم و با آن كله‌هاي از ته تراشيده خبردار به نطق آقاي ناظم گوش جان بسپاريم. كلاس دوم ابتدايي يادم هست معلم پايِ تخته نوشت «مشق» و گفت: «نشنيده‌ايد توي فيلم‌ها مي‌گويند زندان با اعمال شاقه؟ اين شاقه و مشق هم‌خانواده‌اند و طي دوران مدرسه آنقدر بايد مشقت بكشيد بلكه خدا كمك كند آدم شويد.» در همان عالم بچگي ناخواسته خود را محكومي يافتيم كه بايد كم‌كم دوازده سال مشق بنويسد، دوازده سال تحقير شود، دوازده سال درشت بشنود بلكه مقام گاو و خري‌اش ارتقا يابد. همان موقع منتقدان آموزش و پرورش هم صداي‌شان بلند بود كه سيستم غلط است و مدرسه جز اينكه دمار از روزگار بچه‌ها درآورد فايده ديگري ندارد. همان موقع معلم‌ها مي‌گفتند «باز صد رحمت به شما، زمان ما وضع از اين هم بدتر بود. علاوه بر مشق و كتك، بساط فلك و شلاق هم داير بود.» راست مي‌گفتند؛ قصه بدبختي نسل‌هاي قبلي را رسول پرويزي به تفسيل نوشته كه فو‌ق‌العاده خواندني و عبرت‌آموز است. اما قبل از آنها هم وضع چندان بر وفق مراد بچه‌ها نبود. مكتب‌دارها حتي از مدرسه‌هاي اوليه هم سختگيرتر و ستيزه‌جوتر بودند. مع‌ذلك بچه‌ها آدم مي‌شدند و چيز ياد مي‌گرفتند. درست است كه كتك مي‌خوردند و تحقير مي‌شدند، اما الحق والانصاف سوادشان هم بالا مي‌رفت. اگر مي‌خواهيد روند آموزش و پرورش را ارزيابي كنيد، دستخط نسل‌هاي مختلف را كنار هم بگذاريد. امروزي‌ها در خانه و مدرسه سلطنت مي‌كنند، پول مي‌دهند، سر سبيل ناظم و مدير نقاره مي‌زنند پول هم ندهند ديگر محكوم با اعمال شاقه نيستند، اما خط‌شان را كه بگذاري جلوي آفتاب عين مورچه شروع مي‌كند به راه رفتن. ما نه فقط سوادمان بالا مي‌رفت، بلكه ته‌ تهش خوش بوديم و زير سايه سنگين اخم و تخم بزرگان به زمين و زمان حتي به ترك ديوار از ته دل مي‌خنديديم و با ربط و بي‌ربط قند توي دل آب مي‌كرديم. اگر مي‌بينيد در پس ضميرتان نسبت به مدرسه حس دوگانه داريد و در عين حال كه از آن بيزاريد، يادش را گرامي مي‌داريد و خاطره‌ دوستي‌ها و دشمني‌ها را به خير مي‌كنيد، دليلش اين است كه هيچ كس نتوانسته آن خوشي و خنده و اميد را نابود كند. براي همين اول مهر كه مي‌رسد از نو چراغ اميد در دل صغير و كبير روشن مي‌شود و پير و جوان براي تداوم حيات‌ انگيزه تازه مي‌يابند. از سرِ اتفاق نبوده كه شروع مدرسه با پاييز قرين شده. در پاييز طبيعت افسرده مي‌شود و به خواب مي‌رود. بيم آن مي‌رود كه سردي و فسردگي خاك روح مردمان را نيز تيره و تار ‌كند و غم به دل‌شان ببارد. اما همين رفتن بچه‌ها به مدرسه، بهاري را در دل پاييز رقم مي‌زند و تحمل ما را براي گذراندن خزان و زمستان بالا مي‌برد. نسل‌هاي مختلف از پي هم مي‌آيند و تعليم و تعلم را به عنوان يك وظيفه مستمر پي مي‌گيرند. از بچه‌ها بپرسيد هيچ كس از صبح زود بيدار شدن و از مشق نوشتن خوشش نمي‌آيد. حتي بچه‌هاي امروز هم كه لاي پر قو درس مي‌خوانند باز از مدرسه بيزارند. اما همين كه چند صباحي بگذرد و ايام سپري شود تازه درمي‌يابند كه مدرسه بهترين دوران زندگي بود. نه فقط بچه‌ها اميدوارترين موجودات روي زمينند، بلكه هر كس به بچه‌ها نگاه كند نور اميد در دلش فروزان مي‌شود. ما كتك زياد خورديم، مشق زياد نوشتيم، تحقير هم زياد شديم اما در مجموع هم خوش گذشت، هم بزرگ شديم هم چيز ياد گرفتيم، هم خود را براي دنياي بي‌رحم آينده آماده كرديم. از نسل‌هاي قبلي هم اگر بپرسيد مي‌بينيد كه اول مهر هم فيل‌شان ياد هندوستان مي‌كند و خاطرات سال‌هاي سپري شده رو مي‌آيند . آنها هم تلخ و شيرين مدرسه را به ياد مي‌آورند و گوشه چشم تر مي‌كنند. مهم‌ترين خاصيت اول مهر همين است كه آتش اميد را شعله‌ورتر مي‌كند. هر وقت دل‌تان از زمين و زمان گرفت، كافي است خود را به يكي از مدارس ابتدايي برسانيد و بچه‌هاي قد و نيم‌قد را تماشا كنيد كه با كيف و كتاب نو با هزار شوق و آرزو راهي مدرسه‌اند. هر وقت نااميدي آمد به سراغتان، كنج ديوار گوش بايستيد و مكالمه پدر و پسري را بشنويد كه هر دو از مدرسه براي هم خاطره تعريف مي‌كنند.

سید علی میرفتاح
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب