11:11 AM
     صفحه نخست          اساسنامه و مرامنامه حزب          آلبوم عکس       عضویت در حزب         آرشیو مطالب       جستجوی مطلب           پیوند ها          تماس با ما 
 یادداشت سر دبـیـر
 بازگشت گشت !

کدام عاقل همزمان در چند جبهه می جنگد ؟ گاهی وقتها با خودم فکر می کنم شاید دست نتانیاهو و گالانت و یک عده وحوش آدمخوار و کودک کش دیگر پشت ماجراست که رخوت در اخوت مردم ما ایجاد کنند و حال که جرات و قدرت ندارند زمینی از خاک ما بگیرند زمینه ای فراهم کنند برای تکرار حوادث تابستان و پائیز 1401 که ملک و مملکت را درهم بسوزانند . چندبار باید هشدار دهیم العاقل یکفی بالاشاره و مومن چندبار ازیک سوراخ گزیده نمی شود . 45 سال تجربه و آزمون و آزمایش و خطا و اشتباه کافی نیست ؟!

 اخبار عمومی
روزنامه جمهوری اسلامی: دشمن غدار جمهوری اسلامی، فقر است؛ مسئولان مراقب باشند
حسین انصاریان‌: نماز جماعت در کشور به خط پایان رسیده است
کریمی قدوسی : در صورت صدور اذن ، تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله است
نماینده کارگران ساختمانی : بیمه ۴۰۰ هزار نفر در دولت رئیسی قطع شد
نماینده مجلس : مردم از چپاول‌های درشت مانند چای دبش نتیجه می‌گیرند که اموال آنان بلاصاحب است
سعیدی نماینده مجلس: با این روش‌ها در خیابان ها نمی توانیم مردم را به آموزه های اسلام نزدیک کنیم
رییس صدا و سیما : مسئولیت اظهارات مهمانان مذهبی با ما نیست/ در برنامه های زنده کنترل اظهارات کارشناسان کار ساده ای نیست
هزینه تراشی به سبک احمدی نژاد /حمله کنندگان سایبری به عضو دفتر رهبری ، از چه کسانی خط می گیرند؟
استانداران مازندران و لرستان تغییر کردند
کانال حمید رسایی: نگرانی منتقدان بجاست چون گزینه اصلی مقابل قالیباف است
حسین شریعتمداری خطاب به فضائلی: چرا حضرتعالی این تذکر [حضرت آقا ]را - برفرض واقعی بودن- علنی کرده‌اید؟!
واکنش رشیدی کوچی به بازگشت گشت ارشاد: اذا فسد العالِم، فسد العالَم
وزیر تندرو اسرائیل درباره حادثه اصفهان : ضعیف و مسخره / نخست وزیر سابق: هیچ کس اینگونه اسرائیل را رسوا نکرده
محمد مهاجری : آقای وزیر کشور برای رهبری هزینه نتراشید
نماینده مجلس: کل تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند حتی معاونین و مشاورین؛ دچار بحران فکری شده اند
فعالان بخش خصوصی: با تعطیلی پنچشنبه ها، قطع ارتباط هفتگی ایران با بازارهای جهان ۴روز می شود
حمایت صریح محمد خاتمی از پاسخ ایران به اسرائیل
مهاجرانی: وعده صادق در ۲۶فروردین آغاز خاورمیانه جدید است
نوه هفتم اسماعیل هنیه شهید شد (+عکس)
حسین دهباشی به دادسرا احضار شد
نماینده مجلس : بانک ها مشمول تعطیلی « پنجشنبه » می‌شوند
دادستانی تهران علیه روزنامه اعتماد و عباس عبدی اعلام جرم کرد
آمریکا : در هیچ تهاجمی علیه ایران شرکت نمی‌کنیم
سرلشگر باقری: عملیات تمام شد مگر آن که اسراییل ادامه دهد/ مرکز اطلاعاتی و پایگاه هوایی هدف بود نه مراکز جمعیتی یا اقتصادی
ایمانی: رئیسی شجاعت تغییر کابینه را ندارد /دولت به دنبال اقدامات سیاسی است تا اقتصادی
«نون خ» از کرمانی‌ها دلجویی کرد
علم الهدی : می‌گویند مدیریت اقتصاد که با زور نمی‌شود؛ این حرف‌ها چیست؟
رسانه آمریکایی: احتمال حمله تهران از اکنون تا هفته آینده
امام جمعه اردبیل : « لا اکراه فی الدین » مربوط به مرحله قبل از ورود به اسلام است
نماینده مجلس : امروز با حقوق نمایندگان نمی‌توان یک نصف سکه خرید
نماینده مجلس : وقتی سکه ۱۴ میلیون بود رئیسی می‌گفت جوان چطور مهریه را پرداخت کند؟ امروز قیمت سکه از ۴۵ میلیون گذشته
امیر عبداللهیان :روزهای آینده برای اسرائیل سخت خواهد بود
رئیس دانشگاه شهید بهشتی : ساخت بمب اتم برای ایران راحت‌ تر‌ از نساختن آن است
روزنامه اطلاعات: دولت شرایط اقتصادی را مثل گل و بلبل به مردم نشان می دهد
نامه احمد توکلی به رئیس قوه قضائیه : سکوت غیرقابل باور دادستانی در پرونده صدیقی اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کند / مدعی‌العموم به پرونده ورود کند
وزیر دفاع اسراییل: اسراییل آماده سازی برای رویارویی احتمالی با ایران را تکمیل کرده است
پاسخ مرکز اسناد انقلاب: ادعای پناهیان کذب است؛ طیب آبان 1342 اعدام شد و نمی توانسته سال بعد خطاب پیام امام قرار بگیرد (+سند)
سفیر ایران در سوریه : پاسخ ایران آشکار نیست و فقط صهیونیست‌ها از عمق آن مطلع هستند
واکنش همتی به افزایش نرخ ارز: چندبار هشدار داده بودم!
در حاشیه اظهارات موهن و سخیف پناهیان در سیمای پایداری
 گفتــگو
هوشنگ امیراحمدی: ایران باید سلاح اتمی داشته باشد/ بازدارندگی در برابر اسرائیل با سلاح اتمی محقق می‌شود
هاشمی طباء: ۱۰ وزیر هم تغییر کند، باز وضعیت همین خواهد بود /مسئولان خیلی راحت از دلار ۱۰۰ هزار تومانی حرف می زنند
واکنش پزشکیان به اظهارات نماینده اصفهان در مورد کسر جریمه بی حجابی از حساب مردم: به همین خیال باشید تا درست شود!
گفت‌وگو با آیت‌الله مسعودی خمینی رفتار زشت طلبه در درمانگاه قم را به حساب همه روحانیون نگذارید
جعفرزاده: فاجعه است که برخی منتخبان مجلس آینده زیر ۱۰ هزار رأی آورده‌اند
متن کامل مصاحبه ظریف : روابط خارجی ما نامنسجم است/ فقط دعوای میدان و دیپلماسی نیست
جهانگیری : تصور می‌کنند اگر شعار دهند که « ما می‌توانیم » اوضاع درست می‌شود!
پورمحمدی: شاید باهنر رئیس مجلس آینده باشد
تاکید پزشکیان و مطهری بر تشکیل ائتلاف میانه‌روها و اثرگذاری فراکسیون اقلیت
نماینده مجلس : قیمت دلار بالا می‌رود، گوشت ۶۰۰ هزار تومان را رد کرده اما کسی پاسخگو نیست

کد مطلب 23714           تاریخ ارسال : 1398/07/01                         نسخه چاپی
بهار در پاييز

زماني كه ما درس مي‌خوانديم، اغلب معلم‌ها دست بزن داشتند. ناظم‌ها نه فقط اخمو كه ترسناك بودند و مدرسه بيش از آنكه مدرسه باشد، زندان بود. در بهترين حالت پادگان. زمان ما، مهم‌ترين اصل آموزش و پرورش اين بود كه به بچه جماعت نبايد رو داد.


نه فقط سرايدار و معاون و مدير و معلم را نمي‌شد با يك من عسل خورد، بلكه خودِ كلاس و تخته و گچ و ميز و نيمكت هم خشمگين و عصباني بودند، يا وانمود مي‌كردند كه خشمگين و عصباني و ناراحتند. زمان ما بچه‌ها را مدرسه نمي‌فرستادند تا چيز ياد بگيرند، مي‌فرستادند تا آدم شوند. بچه‌ها را مي‌فرستادند مدرسه، تا معلم و ناظم رام‌شان كنند، به راه راست‌شان بياورند و اگر شد، با چوب تر يا با تكليف مالايطاق فرمانبرشان كنند. انگار آيه از آسمان آمده بود كه بچه‌ها نبايد بخندند، نبايد احساس راحتي كنند، نبايد داخل مدرسه قيافه آدم‌هاي شادمان به خود بگيرند، نبايد كتك نخورده روزشان شب شود و نبايد اشك نريخته به خانه برگردند. ما را ساخته بودند كه سرِ هيچ و پوچ تحقير شويم، سر صف، جلوي بقيه چوب بخوريم، اول صبح، در آن سوز گداكش پاييز چون بيد بر سر ايمان نصف و نيمه خود بلرزيم و با آن كله‌هاي از ته تراشيده خبردار به نطق آقاي ناظم گوش جان بسپاريم. كلاس دوم ابتدايي يادم هست معلم پايِ تخته نوشت «مشق» و گفت: «نشنيده‌ايد توي فيلم‌ها مي‌گويند زندان با اعمال شاقه؟ اين شاقه و مشق هم‌خانواده‌اند و طي دوران مدرسه آنقدر بايد مشقت بكشيد بلكه خدا كمك كند آدم شويد.» در همان عالم بچگي ناخواسته خود را محكومي يافتيم كه بايد كم‌كم دوازده سال مشق بنويسد، دوازده سال تحقير شود، دوازده سال درشت بشنود بلكه مقام گاو و خري‌اش ارتقا يابد. همان موقع منتقدان آموزش و پرورش هم صداي‌شان بلند بود كه سيستم غلط است و مدرسه جز اينكه دمار از روزگار بچه‌ها درآورد فايده ديگري ندارد. همان موقع معلم‌ها مي‌گفتند «باز صد رحمت به شما، زمان ما وضع از اين هم بدتر بود. علاوه بر مشق و كتك، بساط فلك و شلاق هم داير بود.» راست مي‌گفتند؛ قصه بدبختي نسل‌هاي قبلي را رسول پرويزي به تفسيل نوشته كه فو‌ق‌العاده خواندني و عبرت‌آموز است. اما قبل از آنها هم وضع چندان بر وفق مراد بچه‌ها نبود. مكتب‌دارها حتي از مدرسه‌هاي اوليه هم سختگيرتر و ستيزه‌جوتر بودند. مع‌ذلك بچه‌ها آدم مي‌شدند و چيز ياد مي‌گرفتند. درست است كه كتك مي‌خوردند و تحقير مي‌شدند، اما الحق والانصاف سوادشان هم بالا مي‌رفت. اگر مي‌خواهيد روند آموزش و پرورش را ارزيابي كنيد، دستخط نسل‌هاي مختلف را كنار هم بگذاريد. امروزي‌ها در خانه و مدرسه سلطنت مي‌كنند، پول مي‌دهند، سر سبيل ناظم و مدير نقاره مي‌زنند پول هم ندهند ديگر محكوم با اعمال شاقه نيستند، اما خط‌شان را كه بگذاري جلوي آفتاب عين مورچه شروع مي‌كند به راه رفتن. ما نه فقط سوادمان بالا مي‌رفت، بلكه ته‌ تهش خوش بوديم و زير سايه سنگين اخم و تخم بزرگان به زمين و زمان حتي به ترك ديوار از ته دل مي‌خنديديم و با ربط و بي‌ربط قند توي دل آب مي‌كرديم. اگر مي‌بينيد در پس ضميرتان نسبت به مدرسه حس دوگانه داريد و در عين حال كه از آن بيزاريد، يادش را گرامي مي‌داريد و خاطره‌ دوستي‌ها و دشمني‌ها را به خير مي‌كنيد، دليلش اين است كه هيچ كس نتوانسته آن خوشي و خنده و اميد را نابود كند. براي همين اول مهر كه مي‌رسد از نو چراغ اميد در دل صغير و كبير روشن مي‌شود و پير و جوان براي تداوم حيات‌ انگيزه تازه مي‌يابند. از سرِ اتفاق نبوده كه شروع مدرسه با پاييز قرين شده. در پاييز طبيعت افسرده مي‌شود و به خواب مي‌رود. بيم آن مي‌رود كه سردي و فسردگي خاك روح مردمان را نيز تيره و تار ‌كند و غم به دل‌شان ببارد. اما همين رفتن بچه‌ها به مدرسه، بهاري را در دل پاييز رقم مي‌زند و تحمل ما را براي گذراندن خزان و زمستان بالا مي‌برد. نسل‌هاي مختلف از پي هم مي‌آيند و تعليم و تعلم را به عنوان يك وظيفه مستمر پي مي‌گيرند. از بچه‌ها بپرسيد هيچ كس از صبح زود بيدار شدن و از مشق نوشتن خوشش نمي‌آيد. حتي بچه‌هاي امروز هم كه لاي پر قو درس مي‌خوانند باز از مدرسه بيزارند. اما همين كه چند صباحي بگذرد و ايام سپري شود تازه درمي‌يابند كه مدرسه بهترين دوران زندگي بود. نه فقط بچه‌ها اميدوارترين موجودات روي زمينند، بلكه هر كس به بچه‌ها نگاه كند نور اميد در دلش فروزان مي‌شود. ما كتك زياد خورديم، مشق زياد نوشتيم، تحقير هم زياد شديم اما در مجموع هم خوش گذشت، هم بزرگ شديم هم چيز ياد گرفتيم، هم خود را براي دنياي بي‌رحم آينده آماده كرديم. از نسل‌هاي قبلي هم اگر بپرسيد مي‌بينيد كه اول مهر هم فيل‌شان ياد هندوستان مي‌كند و خاطرات سال‌هاي سپري شده رو مي‌آيند . آنها هم تلخ و شيرين مدرسه را به ياد مي‌آورند و گوشه چشم تر مي‌كنند. مهم‌ترين خاصيت اول مهر همين است كه آتش اميد را شعله‌ورتر مي‌كند. هر وقت دل‌تان از زمين و زمان گرفت، كافي است خود را به يكي از مدارس ابتدايي برسانيد و بچه‌هاي قد و نيم‌قد را تماشا كنيد كه با كيف و كتاب نو با هزار شوق و آرزو راهي مدرسه‌اند. هر وقت نااميدي آمد به سراغتان، كنج ديوار گوش بايستيد و مكالمه پدر و پسري را بشنويد كه هر دو از مدرسه براي هم خاطره تعريف مي‌كنند.

سید علی میرفتاح
نظرات خوانندگان


نام ارسال کننده
متن
     

کلیه حقوق و مطالب وبسایت متعلق به ساحت کرمانشاه می باشد                  کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است             طراحی و پیاده سازی : : شرکت داده پردازان ستاره صبح غرب