کتاب «بدون دود و آتش و خون» روایت های جالب و جدیدی را در گفت و گو با رئیس جمهور سابق و دولتمردانش منتشر کرده است. این کتاب که نوشته ی بهراد مهرجو و ولی خلیلی است، «گزارشی تحقیقی درباره اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران» است.
جماران متن کامل گفت و گوی این کتاب با اسحاق جهانگیری را که تحت عنوان «هزار درد بیدرمان» در یکی از بخش های آن منتشر می کند:
گیتها خیابان پاستور را به چند منطقه تبدیل کردهاند. فاصله گیت اول تا دوم، منطقهای است که عابران پیاده میتوانند در آن عبور و مرور داشتهباشند. مقصد هم عموماً درمانگاه شهید شوریدهاست. طول راه زیر نگاه سربازان سپاه است و خانهها هم عموماً هویت اداری دارند. فاصله گیت دوم تا سوم، منطقه عبور و مرور افرادی است که کارت تردد دارند. تعداد سربازان بیشتر و مراجع کمتر میشود. از گیت سوم به بعد، جهان دیگری آغاز میشود. خیابانهای تمیز، میدانگاهی نسبتاً کوچک و سکوتی بیپایان. عموماً خودروهای سیاهرنگ شخصیتهای سیاسی در اطراف خیابان اصلی پارک هستند و خیابان خلوت است.
اولین ساختمان در کنار میدان، محل برگزاری جلسات هیات دولت است. پلههای معروف همین ساختمان بارها و بارها در عکسهای دستهجمعی به کمک دولت آمده تا همه وزرا روی آن بی ایستند و با نگاه به دوربین تصویر خودشان را در تاریخ دولتداری ایران ثبت کنند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور یکی از ساکنان دائمی همین ساختمان است. طبقه دوم در اختیار اوست. اتاق جلساتش در ابتدای راهرو قرار دارد. با چیدمانی شبیه به تمام ادارات دولتی: 18 صندلی در 6 مدل مختلف. 4 میز در 4 مدل متفاوت. خودکار و کاغذ روی میزها. نقشه ایران نصب به دیوار، چندین کتاب در قفسه کتابخانه و سرویس مبلی در گوشه اتاق.
اینجا درواقع اتاق انتظار و دیدارهاست.
بالکن ساختمان به حیات مجموعه و همان میدانگاه سوتوکور باز میَشود. صدای پرندگان منحصر به قارقار کلاغهاست. در این منطقه شهر، پرندهای بهغیراز کلاغ توان زیست ندارد. آلوده و شلوغ. البته نه در این محدوده که خارج از دیوارهای پاستور.
میخواهم در انتخابات شرکت کنم که به مردم بگویم چه بلاهایی سر آنها آوردند
حرفها را برای ثبت در تاریخ و اطلاع مردم به آنها باید گفت
اسحاق جهانگیری، معاون اول دو دولت یازدهم و دوازدهم است. واژه «جنگ اقتصادی» را او خلق کرده است. در یکی از سخنرانیهایش به این ترکیب کلمات اشاره کرد و پس از او تقریباً بیشتر چهرههای دولتی برای توصیف شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، از جنگ اقتصادی بارها استفاده کردند.
جهانگیری ریاست ستاد مقابله با تحریمها را بر عهده دارد. به همین دلیل بیش از دیگر مدیران ارشد اجرایی کشور در جریان شرایط سخت حاکم بر اقتصاد ایران قرار دارد.
بهار سال 1400 و در اتاق دیدار با مهمان ساختمان هیئت دولت، یک موضوع برای او به مسئله تاریخی تبدیلشده بود:«یکی از دلایلی که میخواهم در انتخابات شرکت کنم، این است که به مردم بگویم طی این مدت چه بلاهایی سر آنها آوردند. این حرفها را برای ثبت در تاریخ و اطلاع مردم به آنها باید گفت.»
موهای سرش در قیاس با چهار سال قبل (96) که در انتخابات شرکت کرد، سفید شده است. هنوز تهلهجه کرمانی دارد. وقتی حرف میزند، اخمهایش درهم میرود. وقتی حرف دولت احمدینژاد میآید، آشفته میَشود، زمانی که بحث به تحریم و مصائب آن میکشد به اوج عصبانیت میرسد و تن صدایش هم چندین برابر بالاتر میرود.
برجام حاصل تلاش ظریف، روحانی و مقام معظم رهبری بود
اگر بعد از ترامپ از برجام خارج میشدیم، الآن هیچ امکاناتی برای مذاکره نداشتیم و بدتر اینکه ترامپ را خوشحال کردهبودیم
عدهای انگار تمام منافعشان به این گرهخورده بود که با تندروی، خواستههای امریکا را در ایران پیاده کنند؛ اینها دشمن ملت ایران هستند
همه اطلاعات را در ذهنش دارد و کمتر نیازی به مراجعه به یادداشت یا پرسش از همکاران وجود دارد. میگوید:«برجام حاصل تلاش ظریف، روحانی و مقام معظم رهبری بود. ترامپ آن را بهم زد. اگر بعد از ترامپ از برجام خارج میشدیم، الآن هیچ امکاناتی برای مذاکره نداشتیم و بدتر اینکه ترامپ را خوشحال کرده بودیم.»
در تمام مقاطعی که صحبت میکند، یاد حرفهای تند سیاستمداران جناح مقابل میافتد و بازهم لهجه کرمانیاش مسلط میشود و صدایش هم بالاتر میرود:«عدهای انگار تمام منافعشان به این گرهخورده بود که با تندروی، خواستههای امریکا را در ایران پیاده کنند. اینها دشمن ملت ایران هستند.»
دولتها یا به کارهای بزرگ میرسند یا به کارهای کوچک؛ دولت آقای روحانی ترکیب هر دو بود
از این نظر باید این دولت را موفق ارزیابی کنیم
آرام که میشود، نطقش را ادامه میدهد:«دولتها یا به کارهای بزرگ میرسند یا به کارهای کوچک. دولت آقای روحانی ترکیب هر دو بود. از این نظر باید این دولت را موفق ارزیابی کنیم. توجه به روستاها، آزادسازی سهام عدالت، کلنگ زنی طرحهای جدید، افتتاح واقعی طرحهای قبلی، تأمین نیازهای عمومی مردم و خیلی موارد دیگر در همین دولت اتفاق افتاد.»
برخی از آقایان با سیاه نمایی مشغول جمع کردن هوادار بودند
دولت تمام توانش را گذاشت که در جنگ اقتصادی دو کار مهم انجام دهد: اداره اقتصاد و دور زدن تحریمها
نزدیکانش همگی معتقدند که جهانگیری سیاستمداری صادق است و خودش را لابهلای شعارهای عوامفریب پنهان نمیکند: «همان موقع که برخی از آقایان با سیاه نمایی مشغول این بودند که برای خودشان هوادار جمع کنند، دولت تمام توانش را گذاشت که در جنگ اقتصادی دو کار مهم انجام دهد. مسئله اول اداره اقتصاد و مسئله دوم دور زدن تحریمها بود.»
آمریکا میخواست ما نفت نفروشیم؛ کشتی به کشتی ما را دنبال میکردند
تقریباً تمام مفرهای انتقال پول به ایران را بستند
مسئله اصلی ما جابهجایی پولهای خارج کشور میان حسابها بود
این کار سخت را انجام دادیم؛ بدون اینکه یک دلار از منابع کشور هدر برود
کمکم هیجانش بالا میرود و میگوید:«امریکا میخواست ما نفت نفروشیم. کشتی به کشتی ما را دنبال میکردند.»
مسول تشریفات پنجرههای رو به بالکن را بسته و صدای کلاغها دیگر در اتاق نمیپیچد. جهانگیری در حال فهرست کردن مسائلی است که طی دوران جنگ اقتصادی رخ داد:«وقتی نظام بانکی آنها علیه ما شد، تقریباً تمام مفرهای انتقال پول به ایران را بستند. در این مقطع مسئله اصلی ما جابهجایی پولهای خارج کشور میان حسابها بود. این کار را انجام دادیم. کار سختی بود. سختتر اینکه چنین کاری را بدون اینکه یک دلار از منابع کشور هدر برود انجام دادیم.»